چهارشنبه, 02 خرداد 1403

 



موضوع: سنت هایی.که فرهنگ عامه را شکل.می‌دهد

سنت هایی.که فرهنگ عامه را شکل.می‌دهد 9 سال 9 ماه ago #97378

موضوع فولکلور پرداختن به جنبه های سنتی جامعه یعنی شیوه های اعمال و رفتار و عادات و باورهای سنت است. بنابراین در فرهنگ عامه شناسی سنت یک واژه بنیادی است که این دانش را از دانشهای دیگر متمایز می کند. در زبان فارسی واژه سنت سه کاربرد عامیانه – مذهبی و علمی دارد. در کاربرد عامیانه واژه های سنت و سنتی مترادف کهنه و قدیمی و گاهی منسوخ و متروک هستند. در دین سنت مفهومی مقدس دارد و به معانی ودیعه الهی است که توسط گذشتگان به ما رسیده است و امکان هیچ گونه دخل و تصرف و تغییری در آن وجود ندارد و نگهداری و آموزش آن به دیگران و نسلهای آینده وظیفه هر فرد است. در فرهنگ عامه شناسی تعریف و برداشت خاص علم انسان شناسی از سنت در نظر است. از دیدگاه سنت مجموعه افکار و اعمال و احساسات و در حقیقت میراث مشترک زندگی اجتماعی یک گروه است که از نسلهای گذشته به جا مانده است. افراد معمولا برای انجام اعمال پذیرش افکار و بروز احساساتی که سنتی هستند نیازی به دلیل ندارند زیرا جنبه های سنتی فرهنگ نه تنها میراث گذشته است بلکه هر عنصرسنتی حامل یک ارزش و مبین داوری جامعه درباره چیزی است. هر جامعه ای آداب را به خوبی می شناسد و پاره ای از آنها را پسندیده یا ناپسند می داند. سنت حفظ داوریهای جامعه است و هر عنصر سنتی از یک ایده و ارزش حکایت می کند. بنابراین مجموعه الگوهای فرهنگی که ویژگیهای زیر را دارا باشند جزء بررسیهای فولکلوریک قرار دارند. الگوهای فرهنگی که در بین عموم افراد جامعه رواج دارند و مردم آنها را پذیرفته و عمل می کنند.

2) الگوهای فرهنگی که پذیرش و عمل کردن آنها به صورت "عادت اجتماعی " بوده و از نظر مردم بدیهی تلقی می شوند و نیازی به توجیه عقلی ندارند.

3) الگوهای فرهنگی که به طور جمعی و در نتیجه زندگی اجتماعی و گروهی خلق شده اند و پدیدآورنده آن جامعه است و در مواردی که سازنده مشخصی دارد نا شناخته و از نظر مردم به کارگیری آنها بدون اهمیت تلقی می شود.

4) الگوهای فرهنگی که معمولا در جامعه به طور صزیح و روشن قابل تفکیک از الگوهای جدید هستند و درکنار عناصر جدید قرار دارند و با آنها آمیخته شده اند.

5) الگوهای فرهنگی که نه به طور خاص بلکه در مجموعه فعالیتهای زندگی افراد جامعه نقش و وظیفه ای را به عهده دارند. بنابراین می توان فرهنگ عامه را به عنوان موضوع فولکلور مجموعه ای از الگوهای فرهنگی سنتی دانست که چگونگی اندیشه – احساس و عمل فرد را تعیین و تنظیم می کند. این الگوها گستره وسیعی دارند و تمامی جنبه های زندگی را در بر می گیرند. از چگونگی تولد نوزاد – مراحل رشد – زبان آموزی – بلوغ – ازدواج و شغل و... تا چگونگی مرگ و باورهای مربوط به آن.

سنتهایی که فرهنگ عامه را تشکیل می دهند به سه دسته تقسیم می شوند : الف_ سنتهای مادی ب _ سنتهای رفتاری ج _ سنتهای گفتاری.

الف _ سنتهای مادی: به مجموعه آثار – اشیاء – کالاها – بناها – و ابزارهایی گفته می شود که از گذشته بر جای مانده است. این بخش از فرهنگ عامه از آن حیث که معرف نوع افکار و احساسات و الگوهای رفتاری نسلهای گذشته و جنبه های سنتی جامعه کنونی است جزئی از فرهنگ عامه به شمار می آید. سنتهای مادی را چون در پاسخ به نیازهای مادی انسان شکل می گیرند و معرف افکار و ارزشهای مربوط به چگونگی پاسخهای جامعه به این نیازها هستند می توانیم به چهار دسته تقسیم کنیم: ابزارها (آلات موسیقی – ابزارهای جنگ – وسایل نقلیه – ابزارهای کشاورزی و ...) / مسکن (بناها و شهرها ) / خوراک (غذاها – نوشیدنیها – دارئها و ...) / پوشاک (انواع لباسها – کفشها – کلاهها – لباسهای جنگ – لباسهای کار و....)

ب _ سنتهای رفتاری: مجموعه رفتارهایی که در جامعه میان عده زیادی از افراد مشترک است و نوعی فشار اجتماعی برای اجرا و عمل کردن به آنها وجود دارد و جنبه غیرشخصی و الگویی دارند. سنتهای رفتاری ریشه در نظام ارزشها و باورهای جامعه دارند و برای جامعه مهم تلقی می شوند اما میزان اهمیت آنها یکسان نیست برخی مهمتر بوده و عدم توجه به آنها مجازات به همراه دارد و برخی دیگر با فشار اجتماعی با ضمانت اجرایی کمتری توام است. سنتهای رفتاری در سه گروه جای دارند : الف _ رسوم اخلاقی ب _ شیوه های قومی ج _ عرف و عادت.

رسوم اخلاقی مجموعه رفتارهایی است که برخاسته از ارزشهای جامعه می باشد و بی توجهی به آنها توام با فشارهای اجتماعی شدید است حال آنکه رعایت آنها مطلوب و پسندیده تلقی می شود و حیثیت اجتماعی برای فرد ایجاد می کند. شیوه های قومی عبارتند از عادات یا روشهای سنتی انجام کارها که از میان آن دسته که شامل شیوه های مطلوب عمل باشند مجاز و یا مورد ترجیح و تمایل جامعه هستند. اگر چه تخلف از شیوه های قومی با مجازات همراه نیست اما فشاراجتماعی به مثابه ضمانت اجرایی آنها است. جشنها –آداب و آئینها نمونه هایی از شیوه های قومی هستند. عرف به آن دسته از رفتارهای اجتماعی گفته می شود که مورد پذیرش جامعه هستند. لیکن کمترین فشار اجتماعی اجرای آنها را ضمانت می کنند. رفتارهای عرفی در زمره ادب و نزاکت اجتماعی قرار دارند. طبقه بندی مذکور از سنتهای رفتاری بر مبنای تحلیل جایگاهی است که این سنتها در نظام اجتماعی دارا هستند. لیکن از نظر عینی و سنتهای قابل مشاهده فرهنگ عامه می توانیم سنتهای رفتاری را به این صورت طبقه بندی کنیم : 1_ شعائر و تشریفات 2_ رسوم 3_ جشنها و اعیاد 4_ آئینها 5_ بازیهای عامیانه 6_ عرف و عادات اجتماعی 7_ موسیقی.

ج _ سنتهای گفتاری مجموعه سنتهایی است که در قالب کلمات و جملات اظهار می شوند. این سنتها ریشه در اعتقادات – باورها – دانشها – فلسفه ها – ارزشها و نیازهای یک جامعه دارند. در واقع ادبیات عامیانه ارزش و اعتبار خود را از پیوندی که با جامعه و واقعیتها دارد اخذ می کند نه از جنبه هنری و زیبا شناسی. به عبارت دیگر مسئله اساسی در ادبیات عامیانه ویژگیهای اجتماعی آن است نه ویژگی های هنری. جنبه های اجتماعی ادبیات عامیانه را می توان به صورت زیر توضیح داد:

1) ادبیات عامیانه در طول تاریخ در کنار ادبیات رسمی و کلاسیک به صورتی ساده و آرام جریان داشته است. لیکن در کتابهای تاریخ ادبیات به ندرت نامی از آنها به میان می آید. زیرا ادبیات عامیانه تعلق به عوام و توده مردم دارد که آنها نیز یا توان نوشتن نداشتند و یا سلاطین و صاحبان قدرت امکان و اختیار این کار را از آنان سلب می کردند.

2) ادبیات عامیانه ادامه کار و فعالیت و زندگی مردم است بنابراین جنبه تفننی و تجملی ندارد. بلکه مکمل عمل و وسیله ای برای ارتقا زندگی محسوب می شود. وابستگی ادبیات عامیانه به زندگی و واقعیت اجتماعی آن را به ادبیات واقع گرا مبدل می سازد.

3) ادبیات عامیانه ساده و بی پیرایه است زیرا زندگی مردمی سرچشمه می گیرد که هنگام سخن گفتن جز بیان مطلب غرضی ندارند. و از سوی دیگر اگر ادبیات عامیانه دشوار و پیچیده باشد درست به زبان جاری نمی شود و به سهولت از یاد میرود. در نتیجه امکان انتقال شفاهی آن از طریق سینه به سینه و نسل به نسل از میان میرود و به تدریج فراموش می شود بنابراین ناگزیر بی تکلف و به دور از پیرایه است.

4) ادبیات عامیانه طبیعت گرا و متاثر از طبیعت است زیرا عوام در طبیعت زندگی می کنند و مدام در حال مبارزه با آن هستند و به این ترتیب حتی نوع گاو و اسبی که مطلوب مردم رنجبر روستایی است گاو قوی یا اسب بارکش است نه گاو خوش خط و خال یا اسب مسابقه.

5) ادبیات عامیانه ادبیات سیاسی است. زیرا انعکاسی از مبارزه دائم مردم با ستمگران و صاحبان قدرت است و یا آنکه انعکاسی از آرزوهای حق طلبانه و عدالتخواهی و آزادیخواهی است .

6) ادبیات عامیانه همگام با مقتضیات نسلها دگرگون می شود زیرا همواره حوادث و شرایط جدیدی به وجود می آید که اگرچه تغییراتی بطئی و کند است ولی ثبات همیشگی ادبیات عامیانه را برهم میزند و پیوسته آن را تغییر میدهد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
مدیران انجمن: فوزیه خالدی