پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تاریخچه آموزش وپرورش در ایران

تاریخچه آموزش وپرورش در ایران 9 سال 8 ماه ago #100946

سوابق تعلیم وتربیت آدمی نشان میدهد که به علت ناچیز بودن مجموعه‌ی میراث اجتماعی و ساده بودن ارتباطات انسانی آموزش وپرورش به وسیله خانواده‌ها و بیشتر به صورت غیرعمدی انجام گردیده است. با گسترده شدن دامنه دانش‌ها و مهارت‌های بشری و توسعه فرهنگ و تمدن‌های مختلف افزایش جمعیت تراکم نفوس در شهرها و روستاها رفته رفته نوعی دخالت آگاهانه در جریان انتقال فرهنگ وتمدن به کودک و نوجوانان ضروری شمرده شده و ضمن توجه به تربیت غیرعمدی پدید آمد و سالمندان با توجه به مقاصد معین به پرورش خردسالان پرداختند و برای انجام دادن وظایف تعلیم و تربیت به صورت رسمی و عمدی طبق ضوابطی به تدریج سازمان‌های متعددی را ایجاد کردند. بهترین سازمان‌ها از صدر اسلام تا کنون عبارتند از خانواده. مسجد. مکتب و مدرسه.
سیر تحول تشکیلات آموزش وپرورش
1. در سال 1232 هجری شمسی و به دنبال تاسیس دارلفنون اولین بار وزارتخانهای به نام وزارت علوم تأسیس گردید.
2. در سال 1288 هجری شمسی نام وزارت علوم به وزارت معارف اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر یافت.
3. در سال 1317 هجری شمسی وزارت مذکور به نام وزارت فرهنگ خوانده شد.
4. در سال 1343 هجری شمسی بر اساس قانون صرفاً امور آموزش و پرورش پیش‌دانشگاهی و دانشگاهی به وزارت آموزش و پرورش محول گردید.
5. در سال 1346 هجری شمسی به موجب قانون کلیه امور مربوط به دوره‌های تحصیلی مربوط به دوره‌های تحصیلی پیش‌دانشگاهی به عهده وزارت آموزش و پرورش گذاشته شد.
6. درسال 1366 قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش در4 فصل 13 ماده و 9 تبصره تصویب گردید.
انواع مدارس و مراکز آموزشی موجود:
1- مدارس دولتی 2- مدارس غیرانتفاعی 3- مدارس استثنایی4- مدارس آموزشگا‌ه‌های آزاد 5- مدارس وابسته به وزارتخانه‌ها 6- مدارس خارجی 7- مدارس تطبیقی 8- مدارس اقلیت‌های مذهبی 9- مدارس شاهد و مدارس نمونه
10- مدارس شبانه 11- مؤسسات تربیت معلم 12- دور‌ه‌های كارداني کارشناسی وکوتاه‌مدت
تاریخچه سازمان مدارس به سبک جدید در ایران
1. تاسیس دارالفنون درسال 1228 (ه .ش ) و آغاز معرفی نظام مدارس در ایران
2. در قانون فرهنگ مصوب 1290 (ه .ش) آمده است که مدارس و مکاتب چهار نوع است: الف. مدارس ابتدایی روستایی ب. مدارس ابتدایی شهری ج. مدارس متوسطه د.مدارس عالی
3. در سال 1313 دوره‌های تحصیلی ایران شامل دوره ابتدایی (6سال)، اول متوسطه (3سال)، دوم متوسطه (3سال) بوده است.
4. در قانون سال 1322(ه .ش ) دورهای تحصیلی عبارت بوده است از: آموزش ابتدایی(6سال) ب- دوره متوسطه (دو دوره سه ساله که دوره اول عمومی و دوره دوم بهبخش نظری وفنی وحرفهای تقسیم شده است)
5. از سال 1345 لغایت 1370 شامل دوره‌های کودکستان (3-2 سال) دبستان (5 سال) راهنمایی تحصیلی (3 سال)، دوره متوسطه (4 سال) و تحصیلات عالی بر حسب مورد (7-2 سال)
6. از سال 1370 (ه . ش ) تاکنون دوره متوسطه عمومس، فنی و حرفه‌ای به مدت 3 سال و دوره پیش‌دانشگاهی به مدت یک سال مصوب گردیده است.
برخی از وظایف وزارت آموزش و پرورش
1. تشکیل شورای عالی آموزش وپرورش
2. تشکیل شورای منطقه‌ای که حدود و وظایف و اختیارات آن به تصویب مجلس خواهد رسید.
3. تهیه و پیشنهاد برنامه‌های میان مدت و بلند مدت در جهت تأمین اهداف آموزش و پرورش
4. هماهنگی با وزارتین فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و سایر دستگاه‌هایی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند در جهت هماهنگ ساختن آموزش‌ها در چهار چوب نظام آموزش کشور
5. زیر پوشش قرار دادن کلیه کودکان لازم‌التعلیم و تقویت نهضت سواد آموزی
6. آموزش مستمر معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش به منظور ارتقا سطح توانایی شغلی آنها
7. تأمین نیروی انسانی آموزش و پرورش از طریق ایجاد دانشسراها و مراکز تربیت معلم
8. تأمین آموزش و پرورش رایگان برای همه مردم تا پایان دوره متوسطه
9. تألیف و چاپ و توزیع کتاب‌های درسی و نشریات کمک آموزشی
10. ارتباط مستمر با اولیا دانش آموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت
11. نظارت یر اجرای صحیح و دقیق کلیه آیین‌نامه‌ها و سنجش و ارزیابی نتایج حاصله از برنامه‌ها


آموزش و پرورش در ایران باستان

ایرانیان از دورترین دوران ها برای آموزش و پرورش اهمیت بسیار قائل می شدند. خرد و دانش و ادب در نزد ایرانیان از پرارزش ترین صفت ها و خصوصیت های یک فرد به شمار می رفت. در کتاب های دینی و ادبی فلسفی مانند اوستا، گفتارهای فراوانی در مورد دانش و ادب آموزش یافت می شود و همین گفتارها که درازنای سده های دیگر در کتاب های مختلف به گونه های متفاوت تکرار شده نشان دهنده ی پیوستگی تاریخ و توجه ایرانیان به آموزش و پرورش و گرامی بودن مقام دانش و خرد و ادب در نزد آنان می باشد. آموزش و پرورش در ایران باستان این مفهوم را داشت که یک فرد می بایستی دانش اندوزی نماید و ادب را فراگیرد تا آن که صاحب صفات و کردار نیک گردد و بتواند برای اجتماع عضو مفیدی بشمار رود. این سنت بعدها نیز در دوره های اسلامی گرامی ماند و دستورات قرآن که ضمن آن مقام معلم و دانش گرامی شمرده شده بود، سرمشق مسلمانان و الهام بخش آنان قرار گرفت (فرشاد، ص353).

با توجه به شواهد به جای مانده از دوران باستان می توان اذعان داشت که در ایران باستان عوامل اولیه ی تعلیم و تربیت عبارت از موارد زیر بودند :
1- طبیعت و وضع جغرافیایی کشور.
2- آرا و عقایدی که آریایی‌ها با خود آورده بودند و زرتشت آن‌ها را پیراسته و اصلاح کرده بود، به عبارتی نقش دین در روند آموزش.
3- دولت و نقش ویژه ی آن در پرورش دادن متعلمین ( صدیق، ص52).

طبیعت و وضع جغرافیایی به سبب این که ایران سرزمینی است تقریبا خشک و بیابانی و کوه‌های آن عمدتا برهنه از رستنی‌ها است، لذا ضرورت حیات در چنین سرزمینی با توجه به کم‌بود منابع آب و غذا، سخت‌کوشی و مدارا است. بنابراین مردمان ایران باستان مردمانی نیرومند، زحمت‌کش، قانع و سازگار بارآمدند. به واقع، طبیعت اینان را به آموختن چنین خصایصی وادار می ساخت. از سوی دیگر ایران در همسایگی آسیای مرکزی که محل اسکان طوایف و ایلات و عشایر چادرنشین و بیابان‌گردی که دارای فرزندان زیاد و وسایل معیشتی اندک بودند قرار داشت و ایرانیان پیوسته در حال مبارزه و مقاومت در برابر تهاجمات پیاپی اینان که برای تحصیل قوت و غذا به ایران هجوم می آوردند بودند و لذا مجبور به آموختن چگونگی مقاومت و فنون جنگی و دلیری گشتند. هم‌چنین در مجاورت ایران‌زمین در سمت مشرق دو کشور چین و هند و در سوی مغرب آسیای صغیر و یونان بودند و راه عمده ارتباطی شرق و غرب از ایران می‌گذشت و لذا ایرانیان آن زمان در طی قرون و اعصار از این موقعیت سود برده و از علم و ادب و تمدن و هنر خاور و باختر استفاده می کردند و ملل شرق و غرب را نیز از تمدن خویش بهره‌مند می‌ساختند.

اما در باب دین به عنوان دیگر عامل مهم و فاکتور مؤثر در روند آموزش و پرورش باید اذعان داشت که دین زرتشت، که علی‌رغم حضور دگر ادیان در محدوده این مرز و بوم فراگیرترین ادیان بوده است، نقشی پررنگ را در این زمینه ایفا نموده است. با توجه به این که دین زرتشت برای دانش و خرد اهمیت بسیار قائل گشته است و مزداپرستان را به تعلیم و تربیت فراخوانده است و حتی فرشته‌ای به نام «چیستا» بر امر آموزش تعیین نموده بود ( وکیلیان، ص21).

نمونه‌هایی از اهمیت آموزش و تعلیم در دین زرتشتی به عنوان گواهی بر صدق ادعای فوق ذکر می‌گردد :

در وندیداد آمده است که : «اگر شخص بیگانه یا هم‌کیش یا برادر یا دوست برای تحصیل هنر نزد شما آمد او را بپذیرید و آن چه خواهد بدو بیاموزید» (صدیق، ص56؛ کشاورزی، ص21).

و در دینکرد دیگر کتاب متعلق به زرتشتیان آمده است : «تربیت را باید مانند زندگانی مهم برشمرد و هرکس باید بوسیله پرورش و فراگرفتن و خواندن و نوشتن خود را به پایگاه ارجمند رساند» (کشاورزی، ص81).

و در پندنامه ی زرتشت آمده است : «به فرهنگ خواستاری کوشا باشید، چه فرهنگ تخم دانش و بَرَش خرد، و خرد رهبر هر دو جهان است» (صدیق، ص57).

هم‌چنین در وندیداد باز هم در این باب آمده است : «از سه راه به بهشت برین می‌توان رسید، اول دستگیری نیازمندان و بینوایان، دوم یاری کردن در ازدواج بین دو نفر بینوا و سوم کوشش و کمک به تعلیم و تربیت نوع بشر که به نیروی دانش، شر و ستم این دو آثار جهل از جهان رخت بربندد» (حکمت، ص95).

با توجه به نمونه‌های فوق و ده‌ها نمونه‌ی دیگر، که مجالی برای بیان آن‌ها نمی باشد، آیا نمی‌توان اذعان داشت که دین زرتشت مشوق و ترغیب کننده یادگیری و آموختن بوده است ؟

اما در مورد نقش دولت به عنوان سومین فاکتور مؤثر در امر آموزش، از زمانی که حکومت مادها در ایران تأسیس گردید و سپس شاهنشاهی ایران بنیاد گرفت و اقتدارات در یک جا تمرکز یافت، اداره کردن این کشور پهناور محتاج افرادی گردید که مورد اعتماد بوده و تکالیف خود را نیکو بشناسند و بدان عمل کنند. از این رو دولت به حکم ضرورت از اطفال شاهزادگان و بزرگان و نجبا و طبقات برجسته ی کشور، عده‌ای را برای انجام امور تربیت می نمود، به گونه‌ای که حتی دولت افراد جامعه را به طور مستمر در کنترل داشت و تعلیم و تربیت به منزله ضرورتی اجتماعی در اختیار صاحبان قدرت بود (درانی، ص 25).

اهداف آموزش و پرورش در ایران باستان :
با توجه به مدارک و اسناد به جای مانده دوران باستان می‌توان هدف کلی تعلیم و تربیت در ایران باستان را این دانست که کودک عضو مفیدی برای جامعه گردد ( الماسی، ص71؛ صدیق، ص 75).
در تایید گفتار خویش به جملاتی از یسنا اشاره می‌گردد که در آن آمده است :
«... ای اهوره‌مزدا به من فرزندی عطا فرما که از عهده ی انجام وظیفه نسبت به خانه ی من و شهر من و مملکت من برآمده و پادشاه دادگر مرا یاری کند» (حکمت، ص78؛ صدیق، ص 75).

اما جزییات اهداف مهم آموزش و پرورش ایران پیش از اسلام را می‌توان به صورت ذیل خلاصه نمود:
1- هدف دینی و اخلاقی که تحت تعالیم زرتشت به شعار اندیشه ی نیک، گفتار نیک، کردار نیک جامه ی عمل پوشانند.
2- هدف نیرومندی و بهداشتی برای تندرستی و پاک تنی و راستی و جوانمردی، چنان که در دین زرتشت پاکیزگی تن برای هر زرتشتی از وظایف دینی است و ناپاکی تن و بیماری به اهریمن منسوب است.
3- هدف جنگی و نظامی جهت نگهداری حدود مرز و بوم و حفظ آرامش و دفاع در برابر دشمنان.
4- هدف اقتصادی به جهت تهیه ی نان و قوت مردم و رفاه و آسایش آن‌ها و حفظ خانواده و توسعه ی صنعت و هنرها.
5- هدف سیاسی به جهت روابط عمومی و امنیت و کشورداری و روابط خارجی (الماسی، ص 72؛ حکمت، ص63).

سازمان آموزشی ایران باستان :
در طی قرون و اعصار متمادی سازمان تعلیم و تربیت یکسان نبوده است و به فراخور زمان مکان های آموزشی اعصار باستان متفاوت بوده‌اند. اما در قسمت زیادی از این مدت خانواده، آتشکده و آموزشگاه درباری به پرورش اطفال و نوجوانان می‌پرداختند که البته در برخی قرون دبستان و دانشگاه نیز به آن افزوده شده است (صدیق، ص 59؛ الماسی، ص65).

برنامه‌ی آموزشی در ایران باستان :
برنامه‌ی تعلیم و تربیت در ایران باستان را می‌توان شامل سه قسمت عمده دانست :
1- پرورش دینی و اخلاقی.
2- تربیت بدنی.
3- تعلیم خواندن و نوشتن و حساب برای طبقات خاص (ضمیری، ص20؛ صدیق، ص62).

پرورش دینی و اخلاقی : از آن جا که آموزش‌های اولیه بیشتر جنبه دینی داشت، ادیان را می‌توان نخستین پایگاه آموزش انسانی دانست که در زندگی روزمره نقش آموزش را با قدرت با زندگی فرهنگی مردم می آمیخته است (کشاورزی، ص10) و از آن جا که در اوستا فصل مخصوصی به تربیت کودک و معلم و روحانی اختصاص یافته بود و در پندنامه ی بزرگمهر نیز از اهمیت آموزش دینی سخن به میان آمده است و هرکسی را موظف می‌داند که یک سوم شبانه روز را صرف تربیت دینی نماید، می توان اذعان داشت که در واقع مهم‌ترین و یا یکی از مهم‌ترین قسمت‌های برنامه آموزشی ایران باستان، پرورش دینی و اخلاقی بوده است (صدیق، ص64؛ وکیلیان، ص24) و این نوع آموزش به واقع رایج‌ترین و همگانی‌ترین نوع تعلیم به شمار می‌رفت که در خانه و آتشکده معمولا انجام می‌پذیرفت (وکیلیان، ص 24).


يکى از مهم‌ترين، مؤثرترين و گسترده‌ترين سازمان‌هاى مختلف اجتماعى که مسئوليت انتخاب و انتقال عناصر فرهنگى را به نسل نوخاستهٔ جامعه برعهده دارد، سازمان آموزش و پرورش هر کشور است. اين سازمان دستگاهى است که الگوى کلى نهادها و سازمان‌هاى رسمى جامعه به‌شمار مى‌رود و از ديرباز نقش سازنده و اساسى در بقاء و تداوم فرهنگ و تمدن بشرى ايفاء کرده است.


سازمان آموزش و پرورش از نظر اجتماعي، فرهنگي، اخلاقي، اقتصادى و فراهم کردن زمينهٔ تکامل و رشد آدمي، اهميت بسيارى دارد. از نظر اجتماعي، جامعه‌شناسان، آموزش و پرورش را وسيلهٔ اداره و کنترل جامعه تعريف مى‌کنند و آن را عامل بقاء و دوام تمدن‌ها مى‌دانند و معتقد هستند که مجموعهٔ دانش‌ها و مهارت‌هاى بشرى به‌ميزان تصورنشدنى افزايش يافته و ارتباط انسان‌ها پيچيده‌تر شده است. اين امر به‌تدريج نوعى دخالت آگاهانه را در جريان انتقال فرهنگ بشرى از طريق ايجاد و گسترش سازمان‌هاى آموزشى و پرورشى ضرورى ساخته است.
از نظر اقتصادي، آموزش و پرورش نوعى سرمايه‌گذارى پرحجم و پرثمر تلقى مى‌شود که اثربخشى و بازدهى کيفى و کمى آن در درازمدت به‌دست مى‌آيد. زيرا به‌کمک سازمان‌هاى آموزش و پرورش، نيروهاى انسانى کارآمد در بخش‌هاى صنعت، خدمات و کشاورزى تربيت مى‌شود و هم‌چنين، زمينه براى رشد اقتصادي، توسعه صنعتي، بالارفتن کيفيت زندگى و سرانجام استقلال فرهنگى و سياسى فراهم مى‌گردد. بنابراين امروزه در اغلب کشورهاى جهان سعى مى‌شود درصد زيادى از بودجهٔ سالانه به ايجاد و گسترش سازمان‌هاى آموزش و پرورش اختصاص داده شود.


از نظر فرهنگى و شخصيتي، انسان موجودى است آفريننده، مبتکر و هنرمند که کمال وى به دانستن و توانستن است. انسان سرشار از استعدادها، تمايلات، انگيزه‌ها و انرژى‌هاى وسيع خدادادى است و قادر است از کوچکترين تا عظيم‌ترين منابع و آثار هنرى را خلق کند. او در فطرت از قدرت الهى بهره‌ گرفته، مى‌تواند تجلى استعدادها باشد و خلاقيت خود را در طبيعت به‌صورت صنعت و هنر ارائه دهد و به‌همين علت تکامل، تعالى و فلاح او در گرو دانائى‌ها، توانائى‌ها و خودسازى‌هائى است که همه از طريق دستگاه‌هاى تعليم و تربيت جامعه تحقق مى‌يابد.


بنابر آنچه گفته شد، سازمان آموزش و پرورش با رشد و توسعه جوامع انسانى در ابعاد اخلاقي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، مذهبى و ارتباطات بين‌المللى پيوندى ناگسستنى دارد.


مى‌توان گفت نقش و رسالت سازمان‌هاى آموزش و پرورش در دنياى امروز تا آن اندازه است که جوامع مختلف انتظار دارند، اين سازمان پاسخگوى نيازهاى معنوى و مادى آنان باشد و به‌عنوان عامل اصلى و پرثمر، تحقق نيازهاى فردى و اجتماعى را ممکن سازد.
ابلاغ سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای -رهبر انقلاب اسلامی- در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاست‌های کلی «ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.
متن سیاست‌های کلی «ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور» که به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به شرح زیر است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور
۱- تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفه‌ی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزه‌های بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانش‌آموزان با تأکید بر ریشه‌کن کردن بی‌سوادی و تربیت انسان‌های مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقت‌جو، آزادمنش، مسئولیت‌پذیر، قانون‌گرا، عدالت‌خواه، خردورز، خلاق، وطن‌دوست، ظلم‌ستیز، جمع‌گرا، خودباور و ایثارگر

۲- ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهم‌ترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایه‌ی اجتماعی و عهده‌دار اجرای سیاست‌های مصوب و هدایت و نظارت بر آن (از مهد کودک و پیش‌دبستانی تا دانشگاه) به عنوان امر حاکمیتی با توسعه‌ی همکاری دستگاه‌ها

۳- به‌سازی و اِعلای منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی با تأکید بر:
۱-۳- ارتقاء کیفیت نظام تربیت معلم و افزایش مستمرّ شایستگی‌ها و توانمندی‌های علمی، حرفه‌ای و تربیتی فرهنگیان و روزآمد ساختن برنامه‌های درسی مراکز و دانشگاه‌های تربیت معلم و شیوه‌های یاددهی و یادگیری برای پرورش معلمان باانگیزه، کارآمد، متدین، خلاق و اثربخش
۲-۳- بازنگری در شیوه‌های جذب، تربیت، نگهداشت و به‌کارگیری بهینه‌ی نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش و بسترسازی برای جذب معلمان کارآمد و دارای شایستگی‌های لازم آموزشی، تربیتی و اخلاقی بعد از گذراندن دوره‌ی مهارتی
۳-۳- اعتلای منزلت اجتماعی معلمان و افزایش انگیزه‌ی آنان برای خدمت مطلوب با اقدامات فرهنگی و تبلیغی و خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی فرهنگیان
۴-۳- توسعه‌ی مهارت حرفه‌ای و توانمندی‌های علمی و تربیتی معلمان با ارتقاء کیفی آموزش‌های ضمن خدمت و برنامه‌ریزی برای روزآمد کردن اطلاعات تخصصی و تحصیلات تکمیلی معلمان متناسب با نیاز آموزش و پرورش
۵-۳- استقرار نظام ارزیابی و سنجش صلاحیت‌های عمومی، تخصصی و حرفه‌ای معلمان مبتنی بر شاخص‌های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و تربیتی برای ارتقاء
۶-۳- توسعه‌ی مشارکت معلمان در فرآیند بهسازی برنامه‌های آموزشی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی
۷-۳- استقرار نظام پرداخت‌ها بر اساس تخصص، شایستگی‌ها و عملکرد رقابتی مبتنی بر نظام رتبه‌بندی حرفه‌ای معلمان

۴- ایجاد تحول در نظام برنامه‌ریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۱-۴- روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامه‌ی درس ملی مبتنی بر فلسفه‌ی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفت‌های علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
۲-۴- توسعه‌ی فرهنگ تفکر، تحقیق، خلاقیت و نوآوری و بهره‌گیری از روش‌های یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی
۳-۴- تبیین اندیشه‌ی دینی-سیاسی امام خمینی رضوان‌الله‌علیه، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصول ثابت قانون اساسی در مقاطع مختلف تحصیلی
۴-۴- توسعه‌ی فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانش‌آموزان با قرآن و سیره‌ی پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) و گسترش فرهنگ اقامه‌ی نماز
۵-۴- تحول بنیادین شیوه‌های ارزشیابی دانش‌آموزان برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و پرورش استعدادها و خلاقیت دانش‌آموزان
۶-۴- رعایت رویکرد فرهنگی و تربیتی در برنامه‌ریزی‌های آموزشی و درسی
۷-۴- تقویت آداب و مهارت‌های زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموخته‌ها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانش‌آموزان
۸-۴- تقویت آموزش‌های فنی و حرفه‌ای

۵- اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفه‌ی تعلیم وتربیت اسلامی؛ به‌ویژه در:
۱-۵- ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانش‌آموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانواده‌ها
۲-۵- ارتقاء سلامت جسمی و روحی معلمان و دانش‌آموزان و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی
۳- ۵- ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانش‌آموزان و اهتمام به جامعه‌پذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطن‌دوستی و مقابله‌ی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی،مردم‌سالاری دینی و منافع ملی
۴- ۵- رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیه‌ی نشاط و شادابی در دانش‌آموزان
۵- ۵- توسعه‌ی تربیت بدنی و ورزش در مدارس
۶- ۵- تربیت و تأمین نیروی انسانی توانمند و واجد شرایط برای تحقق اهداف و برنامه‌های تربیتی و پرورشی

۶- تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۱- ۶- بازمهندسی ساختار اداری در کلیه‌ی سطوح با رویکرد چابک‌سازی، پویاسازی همراه با ظرفیت‌سازی، فرهنگ‌سازی و بسترسازی برای تقویت مشارکت‌های مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاست‌های کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ به‌ویژه ایجاد زمینه‌ی مشارکت معلمان، خانواده‌ها، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاه‌های اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
۲- ۶- رعایت اولویت در بودجه‌ی مورد نیاز آموزش و پرورش در لوایح بودجه‌ی سنواتی به منظور تحقق اهداف و مأموریت‌های مندرج در سیاست‌های کلی
۳- ۶- بهبود مدیریت منابع و مصارف با هدف ارتقاء کیفیت و بهره‌وری نظام آموزش و پرورش

۷- بهینه‌سازی فضا، زیرساخت‌های کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۱- ۷- ضابطه‌مندسازی، به‌سازی، زیباسازی، مقاوم‌سازی و مصون‌سازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی مکان‌یابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمع‌های آموزشی و تربیتی و توسعه‌ی مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس
۲- ۷- احداث واحدهای آموزشی و پرورشی جدید متناسب با افزایش جمعیت و الزام سازندگان شهرک‌ها به احداث واحدهای مورد نیاز آموزش و پرورش
۳- ۷- ارائه‌ی الگو و ضابطه‌ی لازم‌الرّعایه از طرف وزارت آموزش و پرورش برای ساخت مدارس
۴- ۷- تجهیز مدارس به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و فراهم‌آوردن زمینه‌ی استفاده‌ی بهینه از آموزش‌های مرتبط با فناوری‌های نو در مدارس

۸- ارتقاء نقش و اختیارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموریت‌های مندرج در بند یک سیاست‌های کلی و تقویت مناسبات صحیح و سازنده‌ی آموزش و پرورش با خانواده‌ها، رسانه‌ها و جامعه

۹- تقویت آموزش و پرورش مناطق مرزی با تأکید بر توانمندسازی معلمان و دانش‌آموزان این مناطق

۱۰- تأمین ثبات مدیریت در آموزش و پرورش با رویکرد ارزشی و انقلابی و دورنگهداشتن محیط آموزش و پرورش از دسته‌بندی‌های سیاسی

۱۱- هماهنگی و انسجام بین اهداف، سیاست‌ها، برنامه‌ها و محتوای تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش، آموزش عالی و سایر دستگاه‌های مرتبط

۱۲- ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش از نظر شاخص‌های کمّی و کیفی در سطح منطقه و جهان به منظور تحقق اهداف سند چشم‌انداز بیست ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران

۱۳- استقرار نظام جامع رصد، نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت در نظام آموزش و پرورش ۴ سیاست وزارت آموزش و پرورش ‌در سال ۹۳
تاریخ انتشار : سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۲۱
وزیر آموزش و پرورش ساماندهی نیروی انسانی، توسعه مشارکت مردمی، توسعه و ارتقاء مدیریت آموزش و پرورش و عملیاتی کردن بودجه آموزش و پرورش ‌را چهار سیاست آموزش و پرورش در سال ۹۳ دانست.

به گزارش فارس، علی اصغر فانی بعد از ظهر امروز در آیین تجلیل از معلمان نمونه استانی و شهرستانی که با حضور قاسم احمدی‌لاشکی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران و مدیران و معلمان شهرستان‌ها و مناطق سراسر مازندران برگزار شد اظهار داشت: اصل توسعه یافتگی هر کشوری سرمایه انسانی آن است و در این ارتباط بسیاری از کشورها منابع درآمدشان از صدور نیروی کار انسانی تامین می‌شود که این امر سبب ارزآوری برای آن کشور می‌شود.

فانی با اشاره به حضور بیش از ۱۲ میلیون دانش‌آموز در مدارس سراسر کشور افزود: آموزش و پرورش زیرساخت سرمایه انسانی هر کشور را تشکیل می‌دهد که در این زمینه معلم عامل اصلی توسعه انسانی یک کشور است.

وی بیان کرد: امروز مهم‌ترین اولویت آموزش و پرورش ساماندهی و بهسازی منابع انسانی آن است و امیدوارم با کمک مجلس و دولت بتوانیم گام به گام در جهت توسعه انسانی آموزش و پرورش گام‌های خوبی برداریم.

وزیر آموزش و پرورش به چهار سیاست آموزش و پرورش اشاره و اظهار کرد: ساماندهی نیروی انسانی، توسعه مشارکت مردمی، توسعه و ارتقاء مدیریت آموزش و پرورش و عملیاتی کردن بودجه آموزش و پرورش همان چهار سیاست آموزش و پرورش است که تلاش می‌شود تا یک به یک این سیاست‌ها اجرا شود.

این مسئول تصریح کرد: برای نخستین‌بار در طول تاریخ آموزش و پرورش کشور بومی‌پذیری از طریق دانشگاه فرهنگیان را به اجرا در می‌آوریم و این در راستای ارتقای کیفیت و تاثیربخشی بهتر آموزش و پرورش است.

وی با بیان اینکه بودجه امسال آموزش و پرورش ۲۱ هزار میلیارد تومان است بر اهمیت مشارکت مردمی در فضای آموزش و پرورش تاکید کرد و گفت: امسال بودجه آموزش و پرورش ۲۶ درصد رشد داشت در حالی که بودجه دولت فقط ۱۱ درصد رشد پیدا کرد و بنابراین رشد بودجه آموزش و پرورش نشان دهنده آن است که دولت و مجلس نگاه ویژه‌ای به آموزش و پرورش دارند و ما نیز در این راستا برنامه‌های خود را ارائه کردیم ولی باز هم با وجود رشد ۲۶ درصدی در بودجه آموزش و پرورش، باز هم با کسری بودجه مواجه هستیم.

فانی به شعار سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی اشاره کرد و افزود: هیچ نهادی به اندازه آموزش و پرورش اقتدار فرهنگی ندارد و ما خود را مخاطب اصلی این شعار می‌دانیم و برای تحقق آن تلاش و کوشش فراوانی خواهیم کرد.

وزیر آموزش و پرورش بیان داشت: رتبه‌بندی معلمان جزو تکالیف آموزش و پرورش است که البته این طرح را به مجلس شورای اسلامی دادیم که اجرای و این طرح به افزایش ارتقاء شایستگی حرفه‌ای معلمان کمک بزرگی می‌کند.

فانی به موضوع حق نوار مرزی برای معلمان در این استان پرداخت و اظهار کرد: این موضوع نیز حتما مورد بررسی و پیگیری قرار می‌گیرد و تلاش ما این است تا تصمیم‌گیری مناسبی انجام شود.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

تاریخچه آموزش وپرورش در ایران 9 سال 8 ماه ago #101046

باسلام خوب بود تشکر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حجت مداحی شاهخالی