پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مدیریت سازمانهای فرهنگی

مدیریت سازمانهای فرهنگی 9 سال 8 ماه ago #100543

مدیریت سازمان های فرهنگی:

سازمانها در معنای وسیع کلمه، رکن اصلی اجتماع کنونی اند و مدیریت، مهم-ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا مرگ سازمان ها تلقی میشود. مدیران، روند حرکت از وضعیت موجود به سوی وضعیت مطلوب مطلوب را هدایت، کنترل و رهبری می کنند. امروزه، انواع خدمات و تولیدات مورد نیاز جامعه را سازمانهای گوناگون فراهم می کنند هر سازمانی با انجام دادن وظایف چند گانه یا تخصصی، هدف های عام یا خاصی را برای جامعه و مردم آن متحقق می سازد.
از ابتدای تاریخ، ضرور تمامی زندگی اجتماعی انسانها را به همکاری واداشته است که این همکاری در ابتدا ساده و خودجوش بود ولی با گذشت زمان به تدریج پیچیده و دشوار شد و با آگاهی توأم شد.
تعریف سازمان :
مفهوم سازمان مانند بسیاری از مفاهیم علوم اجتماعی و انسانی، تعاریف گوناگونی دارد. و در اکثر تعاریف ارائه شده از روابط افراد در انجام وظایف و عقلانی ساختن امور جمعی برای رسیدن به هدف سخن کننده شده است.
سازمانها از ترکیب اجتماعی افرادی که به طور گروهی کار میکنند تشکیل میشوند. لذا سازمان به مفهوم کلی عبارت است از :
روابط منظم افرادی که تحت سلسله مراتب مختلف آماری وظایف مختلف ولی دارای هدف یا اهداف مشترک اند و برای نیل به آنها همکاری دارند. هدفهای سازمان درواقع امور هستند که سازمان در راه نیل به آن، برنامه-ریزی می¬کنند و روش خاصی را با فراهم آوردن امکانات لازم تدارک میبیند.
دلائل وجود سازمان :
راز وجود سازمان¬ ها در چیست؟ آیا زندگی انسان بودن سازمان، میتوانست کیفیتی را که امروزه دارد داشته باشد؟
1- سازمانها به جامعه خدمت می کنند. آنها این امکان را به وجود میآورند که ما بتوانیم همانند شهروندان متمدن در کنار هم زندگی کنیم.
2-سازمانها ما را در تأمین هدف ما یاری می دهند.
3-سازمانها جریانی از دانش و آگاهی ارائه میدهند. انسان برای رسیدن به آرزوها و خواسته های خود همیشه به دنبال دانش مکتوب است که او را به جلو هدایت کند. که این کار از طریق سازمان¬هایی مانند دانشگاه¬ها، موزه¬ها مسیر است.
4-سازمانها مسیر شغلی ما را تعیین می کنند.
5-سازمانها یکی از منابع دست یابی افراد به رزق و روزی هستند.

انواع سازمان
سازمانها را براساس کارکرد و اهداف به دو دسته عمده سازمان رسمی و غیر رسمی دسته بندی می کنند.

الف: سازمان رسمی عبارت است از مجموعه ای از افراد که با استفاده از هماهنگی معقول و ارتباط منظم و منطقی و با انجام وظایف مستمر برای تحقق هدف یا اهداف مشترکی فعالیت می کنند.
عناصر مهم سازمان رسمی
هدف- اولین عنصر هر سازمان که ضرورت، علت و فلسفه وجودی آن را توجیه می کند، هدف آن است. مثلاً هدف وزارت آموزش و پرورش همگانی ساختن تعلیم و تربیت و سازگاری آموزش با نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است.
ساختار و تشکیلات- سازمان رسمی در قالب ساختار تشکیلاتی و نمودار سازمانی (فلوچارت) عمل می کند. به عبارت دیگر سازمان رسمی از شبکه¬ای از ارتباطات بین افراد و گروههایی که برای رسیدن به اهداف مشخص سازمان، طی روابطی منظم و با ایجاد هماهنگی در امور همکاری دارند و ارتباط و همکاری آنها براساس قوانین و مقررات و مدون، به صورت افقی و عمودی صورت می پذیرد.
* فرایند انجام کار- مجموعه روشها، اسلوبها، متون و جریان دستورالعملها و آئیننامه هایی است که در هر سازمان برای انجام فعالیت صورت میپذیرد. نظیر، برنامه ریزی، ارتباطات، هماهنگی، کنترل، نظارت، ارزشیابی و سایر روش¬های نرم افزاری.
منابع مادی- که شامل ابزار، تجهیزات، ماشینها، مواد و انرژی مورد نیاز سازمان می¬باشد.
* منابع انسانی- شامل تمامی نیروهای شاغل در هر سازمان هستند که عنصر اساسی و هسته مرکزی و به اصطلاح روح هر سازمان رسمی تلقی میشوند.

چرا به سازمان رسمی نیاز داریم؟
انسانها به این دلیل سازمان رسمی را ایجاد می کنند که بتوانند آن چه را که به تنهایی قادر به انجامش نیستند با یاری یکدیگر انجام دهند.
در کنار این عامل عوامل دیگری نیز وجود دارد که ایجاد سازمان رسمی را اجتناب ناپذیر می کنند که عبارتند از توانایی ذهنی انسانها محدود است- هر یک از پردازشکننده اطلاعات هستیم، چرا که همگی روزانه با حجم انبوهی از اطلاعات مواجه میشویم. ما نمیتوانیم در تمام زمینه ها دارای اطلاعات باشیم بنابراین باید تقسیم کار صورت گیرد.
توانایی و مهارت افراد متفاوت است- به علت تفاوت در آموزش و تجربیات انسانها، گروهی از افراد، برخی از کارها را بسیار خوب انجام میدهند در حالیکه در مورد سایر کارها این مهارت را ندارند. سازمان رسمی از این تفاوت استفاده کرده و افراد را در محلهایی قرار میدهد که به بهترین وجه به دستیابی اهداف سازمان کمک کنند.

* در هر سازمانی محدودیت زمانی و مالی وجود دارد- سازمانها نه تنها از طریق به کارگیری مهارت های متنوع بلکه با افزودن به نیروی کار، دست یابی به اهداف مورد نظر را طی زمانی معین، با منابع مالی معین امکانپذیر می سازند. هنگامی که افراد متعدد، کار واحدی را انجام می دهند، افزایش در تعداد افراد سرعت کار را بالا برده و بدین سان سازمان فشرده تر می شود. از طرفی محدودیت در امکانات و منابع مالی نیز اقتضا می کند که با برنامه ریزی و سازماندهی در یک تشکل رسمی، بتوان از آنها استفاده بهینه کرد.
ب: سازمان غیررسمی
ساخت سازمان غیر رسمی ساختی است خود به خود، به طور طبیعی، بدون طراحی از قبل که گاهی میان کارکنان سازمان بنا به ویژگیهای داخل کاری و خارج کاری، روابطی که سازمان رسمی پیش بینی نمی کند به وجود می آید. از سازمان غیر رسمی به عنوان سایه سازمان تعبیر می شود.
در هر صورت سازمان غیررسمی بر سازمان رسمی اثر می گذارد.
مدیریت سازمان رسمی قادر نخواهد بود که در شکل گیری و نحوه پدید آمدن سازمانهای غیررسمی اعمال نظر کند.
چرا سازمان غیررسمی ایجاد می شود؟
افراد دارای نیازهایی هستند که تمایل به ارضای آنها دارند. اگرچه بسیاری از نیازهای آنها در سازمان های رسمی برطرف می شود ولی این سازمانها پاسخ گوی تمام نیازهای آنها نمی باشد. در نتیجه افراد به دنبال منبع دیگری برای نیل به هدف می باشند.

تأثیرات سازمانهای غیررسمی بر سازمانهای رسمی
سازمان غیررسمی مجرای ارتباطی بیش¬تری را برای تشکیلات پدید می-آورد. سازمان غیررسمی از ایجاد شایعه به عنوان وسیله ارتباطی کمک می-گیرد.
سازمان غیر رسمی به گروه های کاری ثبات و رضایت می بخشد، مثل حس تعلق داشتن و امنیت برای افراد. در بسیاری موارد، سازمان غیر رسمی در جبران محدودیت های مدیریتی، یک عامل کمک و یاری رسان به شمار می رود. برای مثال در صورتی که یک مدیر دستور نادرستی یا ناکافی صادر کند زیر دستان در انجام آن داوطلبانه کار را به گونه ای دنبال می کنند که دستور را با نیازهای موقعیت واقعی آن وفق داده و نقاط ضعف را بپوشانند.
.
مسئولیت فرهنگی و اجتماعی سایر سازمانها
سازمانهای موجود در جامعه علاوه بر انجام وظایف کلاسیک خود که تحقق بخشی به اهداف سازمان می باشد. به انجام فعالیت های دیگر نیز مکلف شده اند که اصطلاحاً این وظایف را مسئولیت اجتماعی و فرهنگی نام نهاده اند. لذا مدیران در کنار ایفای نقش تصمیم گیری، برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، رهبری، نظارت و ارزیابی بایستی به مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی موجود در سازمان خود نیز توجه کافی معطوف دارند.
به زعم اندیشمندان و صاحب نظران مدیریت، مسئولیت فرهنگی و اجتماعی تنها مختص سازمانهای ذی ربط نیست بلکه سطوح مختلف جامعه و تمام سازمانها را در بر می گیرد.
حکومت نیز به منزله قلب جامعه و مرکز سیاست گذاریهای کلان فرهنگی و اجتماعی، تصمیم هایش تأثیر مستقیم بر روی کلیه بخش های جامعه دارد.
بررسی روابط عمومی به عنوان نمونه¬ای از یک سازمان اجتماعی درگذشته وظایف روابط عمومی صرفاً در یک حیطه آن هم بحث تبلیغات و امور تبلیغاتی خلاصه میشد به گونه ای که با ذکر عبارت روابط عمومی، مفهوم تبلیغات در اذهان متجلی میشد ولی با گسترش فنآوری اطلاعات و ارتباطات، سیستم های سازمانی و گستره فعالیتها، روشن شدن جایگاه روابط عمومی از دیدگاه نقشی که ایفا می کند به عنوان یکی از کلیدی ترین خرده سیستم های هر سازمان حوزه های دیگری به آن اضافه شد.

وظایف روابط عمومی یک سازمان به شرح زیر است
1- کارکرد اطلاع رسانی،
2- کارکرد ارتباطی،
3- کارکرد تبلیغاتی.
4- کارکرد اطلاع رسانی
5- در این حوزه وظیفه روابط عمومی های یک سازمان تهیه، تولید و توزیع اطلاعات مورد نیاز هر یک از مخاطبان (درونی و بیرونی) سازمان می باشد.
اطلاع رسانی یکی از مأموریت های اولیه و مهم روابط عمومی ها در عصر اطلاعات می باشد. با این بینش روابط عمومی ها به سه گروه از مخاطبان آمار و اطلاعات ارائه می دهند.
* ارائه آمار و اطلاعات به مردم روابط عمومی ها باید اطلاعات عمومی مورد نیاز مردم را به انحاء مختلف در اختیار مردم قرار دهند. به عبارتی با دیدگاه مشتری مداری آن دسته از اطلاعاتی را که مردم در زمینه سازمان متبوع به آن نیاز دارند در اختیار آنان قرار دهند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

مدیریت سازمانهای فرهنگی 9 سال 8 ماه ago #100891

باسلام خوب بودد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حجت مداحی شاهخالی