خوش آمديد,
مهمان
|
|
سایه سنگ بر آینه خورشید چرا؟
خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟ نیست چون چشم مرا تاب دمى خیره شدن طعن و تردید به سرچشمه خورشید چرا؟ طنز تلخى است به خود تهمت هستى بستن آن که خندید چرا، آن که نخندید چرا؟ طالع تیره ام از روز ازل روشن بود فال کولى به کفم خط خطا دید چرا؟ من که دریا دریا غرق کف دستم بود حالیا حسرت یک قطره که خشکید چرا؟ گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم دلم از دیدن این آینه ترسید چرا؟ آمدم یک دم مهمان دل خود باشم ناگهان سوگ شد این سور شب عید چرا قیصر امین پور شرایط سخنوری برای سخنور شدن هم علم سخنوری لازم است هم عمل وهم تمرین سخنور باید محفوظات بسیار داشته باشد چون بسیاری از اوقات سخنور باید گفتار خود را کتبا" تهیه کند علم ادب وتمرین نویسندگی لازم است سخنور باید در موضوعی که در ان سخنوری می کند مسلط باشد و آنچه باید دانست در ان باب بداند وبه خود مطمئن باشد سخنور گذشته از احاطه بر موضوع و زبر دستی در سخنوری باید نکته سنج و دقایق شناس باشد،منطق ،فلسفه،روان شناسی،اخلاق وتاریخ ،خوب بداند سخنور باید همواره در امور واحوال مردم به مشاهده پردازد وهوشیاروآگاه باشد سخنور باید گفتار را خوب تهیه کند |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
از شعر زیبایی که انتخاب کردید بسیار سپاسگزارم...
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|