شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تحقیق : کتاب و کتاب خوانی

تحقیق : کتاب و کتاب خوانی 9 سال 8 ماه ago #100881

*مقدمه*
سخن گفتن از کتاب و کتابخوانی ، تجسم عالمی است که از هرگوشه آن دانشمندانی بزرگ،سخنوران نکته سنج،شاعران ساحربیان و ادیبان دانا و توانا سربرآورده ، با زبان الفاظ و عبارات با ما سخن می گویند،نکته ها آموخته و گفتنی ها می گویند و ما را به دنیایی می کشانند که در آنجا نور و روشنی، دانش و بینش است و پویایی و خلاقیتی وجود دارد که جان آدمی رابه میهمانی اندیشه ها دعوت می کند.در سرزمین کتاب و کتبخوانی، سخندانان گوهربار، شعر آفرینان اندیشمند، گوهر دانش خویش را با گشاده دستی به گوهرشناسان علم و دانش می بخشند و اهل دانش و بینش را به گنج خانه کلامشان صلا می زنند تا روان خویش به گوهردانش بیارایند و دل از ننگ بی دانشی بپیرایند.آری کتاب خوب و کلام خوب گوهری است پربهاء و گنجی است بی منتهاء. پس باید گوهرشناس بود و گوهران قیمتی را برای مطالعه برگزید که کتاب سودمند و پرمحتوا حکمت می آموزد و کتاب بی محتوی نکبت.کتاب سودمند سفیرسعادت است و کتاب گمراه کننده صفیر ندامت.یک کتاب خوب و آموزنده می تواندروح فضایل اخلاقی و سجایای انسانی را در یک جامعه زنده کند و موجبات تحرک و تحول ملتی را بسوی نیل به والاترین آرمانها و متعالی ترین اهداف فراهم سازد.ازاین کتابهای بزرگ و پرمحتوا قران و نهج البلاغه است که بدون تردید سفیر هدایت، نورصداقت و کشتی نجاتند.
جایگاه و اهمیت کتاب در فرهنگ اسلامی
اسلام، دين انديشه و معرفت، دين دانش و کتاب و معنويت است. چنانکه ميتوان گفت اصولاً آيين آسماني ما، پرچمدار کتاب و کتابخواني در زمين است. اندکي تأمل و کاوش در لابلاي اوراق زرّين تاريخ اسلام، اين حقيقت را به وضوح مي نماياند. مقام معظم رهبري با استناد به تاريخ، از حضور خجسته و پرتو افشانيهاي آثار گرانسنگ اسلامي ياد ميکند و با اشاره به اشتياق و اقبال غير مسلمانان از بهره وري از اين گنجينه هاي شکوهمند، خاطر نشان ميسازد که جاذبه شور انگيز کتاب و بالندگي دانش و فرهنگ و کتابخواني از آغازين سالهاي حيات فرخنده اسلام، چنان دامنه گسترده اي يافت که تأثير آن تا قرنها تداوم داشت.
آری، قلم و کتاب دو آفريننده ذوق و انديشه اند که در نزديکترين قله به آسمان معرفت نشسته اند، فرهيختگي، دانايي، فضل و ادب، هنر و ذوق، دانش و معرفت و هرچه از اين قبيل همه وامداران کاغذ و قلمند.دانش افزايي شمه اي از کارستان کتاب است و ذوق پروري برگي از دفتر پر برگ و بار اوست. ميتوان فضل و معرفت انسان را از اندازه گرايش و عشق او به کتاب و کتابخواني ميزان کرد و ميتوان از اين محک گوهر آدميان را عيار گرفت. هر روز رسانه اي و فرهنگ پروري به جمع فرهنگ سازان جهان انديشه راه می يابد، اما هرگز قدر و منزلت کتاب رو به کاهش نميگرايد و غباري بر آيينه خورشيد کتاب نمينشيند. گشت و گذار در هيچ صحرايي به اندازه گرداندن ديده بر روي برگهاي کتاب، طراوت بخش نيست 4و به حق که ميان حق و باطل فاصله همان قدر است که ميان گشودن و بستن کتاب.آنجا که شاعر می گوید:
اگر باز جويي خطا از صواب نيابي يکي همنشين چون کتاب
کتاب ميراثي ماندگار، پديده اي باشکوه و با ارزش و عنصري رشد آفرين و روشنگر در پهنه زندگي بشر است. افتخار ما نيز در اين است که فرهنگ باورهاي ديني ما – يعني آيين مقدس اسلام – مبتني بر ارزش بينش و دانش و ارجمندي کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه ابدي آخرين و محبوب ترين فرستاده اش را يک کتاب قرار داده است، قرآن کريم سرآمد همه کتابهاي عظيم است. همچنين پيشينه فرهنگي ما و شمار کتابها و کتابخانه ها در عصر شکوفايي تمدن اسلامي و اهتمام دانشمندان اسلامي و ايراني در پديد آوردن آثار ارزشمند جهاني، همه و همه ناظر بر اهميت کتاب و کتابخواني است.وظيفه همه افراد فرهيخته و همه نهادهاي فرهنگي کشور است که در اشاعه، گسترش و تقويت هرچه بيشتر مسأله کتاب و کتابخواني اهتمام ورزند و در يک کلام، همه درد آشنايان و دل اگاهان به منظور بسيج همگاني براي گسترش فرهنگ کتاب و کتابخواني بپا خيزند تا زمان و لحظه ای اي پيش آيد که در آن، «کتاب» همه جا، براي همه کس و در همه وقت به وفور يافت شود و مطرح باشد و هيچ کس در هيچ جا بهانه اي براي کتاب نخواندن نداشته باشد. اين مسأله آن اندازه از اهميت برخوردار است كه حتى بايد با اختصاص درآمد حاصله از فروش يك روز نفت در سال براى تهيه وسايل لازم چاپ و نشر، مقدمات توزيع ارزان و حتى در پاره‏اى از سطوح رايگان كتاب را تدارك ديد. پرداختن سوبسيد براى كتاب، بدون ترديد، از تهيه پنير و روغن ارزان كم اهميت‏تر نيست.اگر به ضرورت گسترش نشر كتاب و فراگير شدن كتاب‏خوانى براى حفظ فرهنگ انسانى و تقويت قدرت دفاعى انسان در برابر يورش پيام‏آوران ويرانگر(رسانه های متعدد غربی و ...)، اعتقاد داريم، بايد از همه راه‏هاى ارشادى و تشويقى، بهره جوييم، و حتى با برگزارى مسابقه‏هاى منطقه‏اى و سراسرى، شوق و ذوق را در افراد جامعه، به ويژه جوانان برانگيزيم.

*سخنان بزرگان در باره اهمیت کتاب و کتابخوانی
{ بعضی کتابها را باید چشید.بعضی دیگر را باید بلعید و تعداد کمی را باید جوید و هضم کرد. ( فرانسیس بیکن)
{ هر که با کتاب آرام گیرد هر غمی را فراموش میکند. (حضرت علی)
{ برگهای کتاب به منزله بالهایی هستند که روح ما را به جهان روشنایی پرواز می دهند (فرانسوا ولتر)
{ ستون تمدن کتاب و مطبوعات است (پلوتارک)
{ مطالعه یگانه راهی است برای آشنایی و گفتگو با بزرگان روز که قرنها پیش در دنیا به سر برده و اکنون در زیر خاک منزل دارند (رنه دکارت)
{ به جای آنکه چندین کتاب بخوانی ، کتابهای خوب را چندین بار بخوان (سنکا)
{ در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند وجود ندارد (تولستوی)
{ کتابهای مفید آنهایی هستند که خواننده را تشویق به تکمیل آن کنند (فرانسوا ولتر)
{ كتابها باغ و بوستان دانشمندان هستند (حضرت علي( ع ))
{گويي كتابها اين سخن گويان خاموش و بيصدا بالا ترین وسیله دلداریست که برای مردم رنجدیده وآزار کشیده فراهم شده است( سعید نفیسی)
{کیفیت زندگی شما را دو چیز تعیین می کند :
کتابهایی که می خوانید و انسانهایی که ملاقات می کنید (مك لوهان)
{بگذار روح خود را در آن فضاييكه دوست دارم پرواز دهم زيرا كه من در كتابخانه خود بسان فرمانروايي ميمانم كه در قصر خود نشسته ،گاهي با فلاسفه و زماني با سفراي شيرين سخن صحبت مينمايم(نيچه)
{اگر از مشتاقان كتاب هستيد بزرگترين خوشبختي جهان را دارا هستيد (ژول كارارتي)
{اگر مادر نباشد جسم انسان ساخته نمي شود و اگر كتاب نباشد روح بشر پرورش نمي يابد.(پلوتارك)
{بهترين دوست من كسي است كه كتابهايي را به من هديه كند كه تا به حال نخوانده باشم(لينكلن)
{كتابخانه بوستان و كتابداران باغباناني هستند كه غنچه هاي شكفته جهل را به گل دانايي مبدل مي سازد(كتابدار)
محيط طباطبايى:
به نظر من، كتاب بيش از درس و معلم به انسان مى‏آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از كتاب آموخته‏ام و يك دهم را از معلم و درس.
اينشتين:
افكار و انديشه‏هاى انسان به گونه‏اى است كه ممكن است فقط خواندن يك كتاب پايه انديشه‏ها و افكار انسان را بر مبناى جديد يا در مسير خاصى قرار دهد و چه بسا ممكن است كتابى مسير سرنوشت ميليون‏ها انسان را در راه مخصوصى بيندازد.
مُنْتِسكيو:
من هيچ غمى نداشتم كه خواندن يك صفحه كتاب از بين نبرده باشد. كتاب، عمر دوباره است. در دنيا لذتى كه با لذت مطالعه برابرى كند، نيست.
كارلايل:
دانشگاه واقعى، جايى است كه مجموعه‏اى از كتاب در آن جمع‏آورى شده باشد.
موريس مترلينگ:
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمى‏گذرد، ولى كسى كه به كتاب يا تحقيق علاقه‏مند است، هنگامى كه به مطالعه يا تفكر مشغول است، جهنم، به تنهايى براى او بهترين بهشت‏هاست.
آبراهام لينكلن: بدون حكومت، مى‏شود زندگى كرد، ولى بدون كتاب و مطبوعات نمى‏شود.
وُلتر: برگ‏هاى كتاب به منزله بال‏هايى هستند كه روح ما را به عالم نور و روشنايى پرواز مى‏دهند.
ويكتور هوگو:
خوشبخت، كسى است كه به يكى از اين دو چيز دست‏رسى دارد، يا كتاب‏هاى خوب يا دوستانى كه اهل كتاب باشند.
جرج جرواق:
200 بار نهج البلاغه را مطالعه كردم تا بتوانم درباره شخصيت امام على عليه‏السلام بنويسم. اعراب آن روز، قدر على بن ابى‏طالب عليه‏السلام را نشناختند و او را درك نكردند. على بن‏ابى‏طالب عليه‏السلام متعلق به قرن بيستم است.
ابن ابى الحديد:
در عرض پنجاه سال عمر، هزار بار خطبه همّام را خوانده‏ام و هر بار اثر خاص بر من نهاده است. نمى‏دانم اين اثر از شدت علاقه‏اى است كه به گوينده آن دارم يا در تأثير سخن است كه بر من مى‏نهد.
سهراب سپهرى:
كتاب آسمانى ما (قرآن)، گذشته از جنبه الوهيت و تقديس، از باارزش‏ترين شاهكارهاى ادبى جهان است.
سقراط: جامعه وقتى فرزانگى و سعادت مى‏يابد كه مطالعه، كار روزانه‏اش باشد.
بيهقى: بهترين سخن‏گويان و ياران، كتاب است و آن‏گاه كه دوستان تنهايت نهند، مى‏توانى به آن سرگرم شوى. اگر او را هم راز خويش قرار دهى، سرّ تو را فاش نمى‏كند و با كتاب است كه مى‏توان به دانش و نيكى‏ها دست يافت.
محمدتقى شريعتى:
من ده ساعت مطالعه مى‏كنم تا يك سخنرانى كنم و بعضى يك ساعت مطالعه مى‏كنند و ده مجلس حرف مى‏زنند.
مُنْتِسكيو:
كتاب را زياد مطالعه كنيد تا بفهميد كه هيچ نمى‏دانيد.
عماد كاتب: تا به حال نديدم كسى امروز كتابى بنويسد، مگر اينكه فردا مى‏گويد: اى كاش اين عبارت را تغيير مى‏دادم كه اگر چنين مى‏نوشتم، بهتر بود و اى كاش اين جملات را اضافه مى‏كردم كه اگر چنين مى‏شد، نيكوتر بود و اى كاش اين قسمت مقدّم بود كه اگر چنين بود، جالب‏تر بود و اين شگفت‏انگيز و مايه عبرت است و اين خود، دليل بر جهل و نادانى بشر است.
صادق طباطبايى:
كتاب را حافظه بشريت خوانده‏اند. مجموعه دانش و معارف تاريخ مدّون چند هزار ساله را در كتاب مى‏توان يافت. هيچ كدام از وسايل ارتباطى، ژرفاى لازم را در انديشه و تفكر و حوزه قدرت خلاقيت انسان آن‏گونه كه خواندن و نوشتن پديد مى‏آورد، ايجاد نمى‏كند. از اين رو ترويج كتاب و كتاب‏خوانى، وظيفه و رسالت اصلى دست‏اندركاران فرهنگ و دانش جامعه ما مى‏باشد.
در شرايطى كه روابط پيچيده اجتماعى و مشكلات روزمرّه، توان مطالعه را حتى براى علاقه‏مندان به كتاب كاهش داده است، و وجود رسانه‏هاى سمعى و بصرى خودى و غيرخودى، به دليل سهولت برقرارى ارتباط، اوقات فراغت آنان را پر مى‏كند و به موازات آن، مشكل گرانى كاغذ و وسايل چاپ، نيازهاى مالى دست‏اندركاران به ويژه نويسندگان، مترجمان و مؤلفان را تأمين نمى‏كند، نمى‏توان براى گسترش عناوين و افزايش تيراژها و كشاندن انسان‏ها به دنياى كتاب، به شعار و موعظه بسنده كرد.
آثار هلاكت‏بار و چندجانبه رسانه‏هاى ماهواره‏اى و ابعاد خطرناك و مرموز آن، به اندازه كافى، روشن و چشم‏گير است. اثرات سوء تلويزيون و تماشاى آن، حتى در بزرگسالان، و نيز دگرگونى‏هايى كه تماشاى اين جعبه جادو در كاهش قواى فكر جوانان و حتى خردسالان قبل از دوران دبستان برجاى مى‏گذارد، جاى ترديد، باقى نمى‏گذارد كه رهبران جامعه بايد همه توان و امكانات موجود خود را بسيج كنند و يك جريان و نهضت عمومى كتاب‏خوانى را تدارك ببينند.
اهتمام بزرگان به کتاب و کتابخوانی
مطالعه و تحقيق، در زندگى عالمان و دانشمندان جايگاه مهم و نقش اساسى داشته و دارد. از اين رهگذر، علاقه‏مندى آنان به مطالعه و پژوهش، از عوامل اصلى پيشرفت‏شان در زندگى بوده و هست؛ زيرا مطالعه، دريچه‏هايى از دانش‏هاى گوناگون را به روى انسان مى‏گشايد و نردبانى براى رسيدن وى به قله كمال مى‏شود. در اين باره، حكايت‏هاى زير شنيدنى است.
مطالعه هميشگى امام خمينى رحمه‏الله
آيت‏الله سبحانى مى‏گويد: «زمانى كه سن امام داشت از پنجاه سال تجاوز مى‏كرد، گاهى شش ساعت پى در پى مطالعه مى‏كردند. در سال 1370 ه . ق برابر با 1330 شمسى، سه ماه تابستان را در محلات گذرانيدند. در اين مدت، پس از صرف صبحانه، از ساعت شش تا دوازده مشغول مطالعه مى‏شدند و هرگاه نوعى خستگى و يك‏نواختى در كار خود احساس مى‏كردند، خود را با نگارش انديشه‏هايشان سرگرم مى‏كردند.
تنوع در مطالعه: حجت‏الاسلام انصارى كرمانى مى‏گويد:مطالعات تاريخ يا تفسير و كتاب‏هاى اخلاق و روايت‏ها نيز در برنامه كارى امام بوده است و گاهى امام اين نوع كتاب‏ها را مطالعه و در فرصت‏هاى لازم از آنها استفاده مى‏كردند.
گاهى ده دقيقه امام را مى‏ديدم
از خانم فريده مصطفوى ـ دختر حضرت امام ـ نقل است:
در زمان مرجعيت آقاى بروجردى كه امام مسئوليت رهبرى مبارزه را نداشتند، آن‏قدر مشغول مطالعه و درس بودند كه ما فقط سر ناهار يا گاهى ده دقيقه سر شب ايشان را مى‏ديديم.
توصيه تفكر مستمر تا حل مطلب:
«حجت‏الاسلام و مسلمين همت‏اللّه‏ مؤمنى شهميرزادى نقل مى‏كند:
هميشه دوستان مى‏گفتند: امام مجتهدپرور است. روش تدريس امام واقعا ميدان اجتهاد را گسترده مى‏كرد و اجتهادپرور بود. گاهى از اوقات به ما توصيه مى‏فرمودند: اگر شب، هنگام مطالعه در شب با يك مشكل علمى يا مطلبى برخورد كرديد كه برايتان يك قدرى فهمش مشكل است، نكند بگوييد من مطلب را نمى‏فهمم، كتاب را ببنديد و بعد چراغ را خاموش كنيد؛ توى تاريكى بنشينيد و فكر كنيد و آن‏قدر فكر كنيد تا مطلب براى شما روشن شود. بايد فكر كنيد تا حل شود.
علامه سيدمحمد حسين طباطبايى
علامه طباطبايى، درباره اهتمام خويش به مسئله مطالعه و تحقيق مى‏گويد:
در اوايل تحصيل كه به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زيادى به ادامه تحصيل نداشتم. ازاين‏رو، هر چه مى‏خواندم، نمى‏فهميدم و چهار سال به همين نحو گذرانيدم. پس از آن، يك‏باره عنايت خدايى دامن‏گيرم شد و عوضم كرد و در خود، يك نوع شيفتگى و بى‏تابى به تحصيل كمال حس كردم، به گونه‏اى كه از همان روز تا پايان ايام تحصيل كه تقريباً هفده سال كشيد، هرگز در برابر تعليم و تفكر، درك خستگى و دل‏سردى نكردم و زشت و زيباى جهان را فراموش كردم و تلخ و شيرين حوادث را برابر مى‏پنداشتم. بساط معاشرت غيراهل علم را به كلى برچيدم.
در خورد و خواب و لوازم ديگر زندگى، به حداقل ضرورى قناعت مى‏كردم و باقى را به مطالعه مى‏پرداختم. بسيار مى‏شد به ويژه در بهار و تابستان كه شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه مى‏گذرانيدم و هميشه درس فردا را شب پيش مطالعه مى‏كردم و اگر اشكالى پيش مى‏آمد، با هر خودكشى بود، حل مى‏كردم و وقتى به درس حضور مى‏يافتم، از آنچه استاد مى‏گفت، قبلاً روشن بودم و هرگز اشكال و اشتباه درس، پيش استاد نبردم.
محمدعلى حزين لاهيجى
محمدعلى لاهيجى درباره علاقه خويش به مطالعه كتاب‏هاى گوناگون چنين شرح مى‏دهد:
اشتياق به مباحثه و مطالعه، آن‏چنان مرا بى‏قرار كرده بود كه به لذت‏هاى ديگر توجه نداشتم و در بسيارى از شب‏ها به خاطر مطالعه بيدار مى‏ماندم. والدينم دلشان به رحم مى‏آمد و مرا نصيحت و التماس مى‏كردند كه كمى استراحت كنم، ولى فايده‏اى نداشت. اگر در حين مطالعه با مشكلى روبه‏رو مى‏شدم، از پدرم مى‏پرسيدم. بسيارى كتاب‏ها را در فنون و موضوعات مختلف مطالعه كردم و در عين حال، علاقه زيادى هم به عبادت و طاعت خداوند داشتم.
سيدنعمت الله جزايرى در نقل خاطره‏اى از زندگى خود مى‏گويد:
در گرماى تابستان، طلاب شب‏ها به بام مدرسه مى‏رفتند، ولى من در حجره‏ام را مى‏بستم و شروع به مطالعه و حاشيه‏نويسى و تصحيح مى‏كردم تا اذان صبح. بعد از نماز صبح، صورتم را بر روى كتاب مى‏گذاشتم و لحظه‏اى مى‏خوابيدم تا آفتاب طلوع مى‏كرد و آن‏گاه تا ظهر به تدريس مى‏پرداختم. بعدازظهر هم به درس مى‏رفتم و درس مى‏خواندم. بسيارى از مواقع، از سر راه نانى مى‏گرفتم و مى‏خوردم. چون اغلب براى مطالعه، روغن چراغ نداشتم، اتاقى بلند گرفته بودم كه درهاى متعدد داشت و در آن مى‏نشستم و زير نور ماه كتابم را مى‏گشودم و مى‏خواندم و چون ماه دور مى‏زد، درى ديگر را كه رو به ماه داشت، مى‏گشودم و كتاب مى‏خواندم. دو سال همين كار را كردم تا آن‏جا كه چشمانم ضعيف شد.
ابوعلى سينا
شيخ ابوعلى سينا نابغه مشرق زمين، از پشت‏كار و علاقه خود به مطالعه و تحقيق مى‏نويسد:
من به مطالعه و تحصيل در طبيعيات و الهيات مشغول بودم و به مطالعه آن كمر بستم و روز به روز درهاى علم و معرفت به رويم گشاده مى‏شد. بعد از اين دو علم، به سراغ علم طب رفتم و كتاب‏ها و نوشته‏هاى زيادى در اين خصوص مطالعه كردم و فهميدم كه اين علم از علوم ديگر مشكل‏تر نيست و بعد از مدت كوتاهى، در آن تبحر يافتم. به گونه‏اى كه اطباى مشهور آن زمان نزد من اين علم را مى‏آموختند. در همين زمان به مطالعه كتب فقه نيز مى‏پرداختم. در اين هنگام 16 ساله بودم. يك سال و نيم باز به مطالعه منطق و فلسفه پرداختم و در تمام اين مدت، شب و روز مشغول مطالعه بودم. شب تا صبح بيدار بودم و روز تا شب نمى‏آسودم و جز فراگرفتن آن علوم، به كار ديگرى نمى‏پرداختم. شب چراغ را روشن مى‏كردم و به خواندن كتاب و نوشتن موضوعات ادامه مى‏دادم تا آن‏جا كه خواب غلبه مى‏كرد يا ضعف و كوفتگى مرا از پا درمى‏آورد. در آن وقت، مقدارى نوشيدنى و شربت مى‏خوردم تا نيروى تازه به دست آورم و به خواندن كتاب ادامه مى‏دادم. در علوم الهى نيز مطالعه داشتم. كتاب مابعدالطبيعه ارسطو را چهل بار خواندم، ولى چيزى نفهميدم تا اينكه روزى از يك دوره‏گرد، كتاب اغراض مابعدالطبيعه فارابى را خريدم و خواندم و منظور آن را فهميدم.
ابن‏سينا و كتاب
«ابوعلى سينا كه در اوايل عمر به مطالعه فلسفه مشغول بود، در قسمت مابعدالطبيعه به شبهات و بن‏بست‏هاى فكرى رسيد. ازاين‏رو، مدتى از تحصيل فلسفه كناره گرفت و دچار يأس و افسردگى شد. روزى در بازار بخارا كتاب‏فروش دوره‏گردى كتابى را بر وى عرضه داشت، ولى ابن‏سينا از خريدن آن امتناع ورزيد. كتاب‏فروش گفت: مالك آن دچار فقر و تنگ‏دستى است، اگر سه درهم بابت آن بدهى، دعاگوى تو خواهم بود.ابن‏سينا بابت اينكه احسانى كرده باشد، سه درهم داد و كتاب را به خانه آورد و ديد از تصانيف ابونصر فارابى است و با خواندن آن، مقاصد حكما را دريافت و مشكل فلسفى و فكرى وى حل شد. به شكرانه رفع اين مشكل علمى، مبلغى ميان فقرا تقسيم كرد و بارها مى‏گفته: «اگر آن روز من از دادن سه درهم در بهاى كتاب خوددارى مى‏كردم، هرگز به مقاصد و فلاسفه اطلاع نمى‏يافتم».
محدث قمى
عالم جليل‏القدر، محدث قمى، تأليفات فراوانى دارد. ارزشمندترين تأليف ايشان، سفينة البحار است كه نگارش و گردآورى آن 35 سال طول كشيده است. خود ايشان فرموده است: «براى تأليف سفينة البحار دو بار بحارالانوار را از اول تا آخر مطالعه كردم.» وى حتى يك بار به مدت هفت سال شب و روز مشغول مطالعه آن بود و از كثرت مطالعه و خم شدن بر روى زمين، چنان تنگى نفس بر او عارض گشت كه گاهى قادر نبود كتابى را از روى زمين بردارد.
همچنين نقل كرده‏اند محدث قمى به مطالعه علاقه بسيار زيادى داشت. هرگاه با دوستانش كه از علما بودند به باغى در اطراف مشهد مى‏رفتند، همين كه صرف غذا به پايان مى‏رسيد، به گوشه‏اى خلوت مى‏رفت و مشغول مطالعه مى‏شد. برخى از تأليفاتش، يادگار همين اوقات و لحظات و سفرهاى كوتاه وى بوده است.
شيخ عباس قمى:
درباره شيخ عباس قمى نوشته‏اند كه «وى براى خريد كتاب با پاى پياده از قم به تهران مى‏رفت تا به تحصيل ادامه دهد و در حالاتش آمده است: در حالى كه مبتلا به بيمارى ريوى بود و تنگى نفس داشت، يا مطالعه مى‏كرد يا چيزى مى‏نوشت يا به عبادت مشغول بود و در هر شبانه‏روز، حدود 18 ساعت به مطالعه و نوشتن مى‏پرداخت و خواب و استراحت وى از چند ساعت تجاوز نمى‏كرد».
بلخى و عشق فراوان به مطالعه
گويند: «بلخى، شاعر شهيد، روزى نشسته بود و كتابى مى‏خواند. جاهلى آمد پيش او نشست و سلام كرد و گفت: خواجه تنها نشسته‏اى؟ گفت: اكنون كه تو آمدى، تنها شدم؛ زيرا به واسطه آمدن تو، از مطالعه كتاب باز ماندم.
ابوعلى سينا گفته: من متأسفم كه هنگام صرف غذا، از اشتغال به علم و كسب معرفت باز مى‏مانم. او در طلب و ترويج دانش چنان كوشا بوده است كه روزى پنجاه ورق مى‏نوشته و گاهى براى فهميدن درست مطلبى، چهل بار يك مطلبى علمى را مطالعه مى‏كرده است».
مريم خاتمى دختر آيت الله خاتمى ـ امام جمعه شهير يزد ـ مى‏گويد:
پدرم، سيدروح الله خاتمى در ماه مبارك رمضان، شب‏ها را تا صبح بيدار مى‏ماند و به مطالعه مى‏پرداخت. شبى به اتاقش رفتم. كتاب امام على عليه‏السلام صوت العدالة و الانسانية از جرج جرداق را مى‏خواند. ناگاه جملاتى را برايم ترجمه كرد و قصد داشت عشق به على عليه‏السلام را كه تمام وجودش را پر كرده بود، به من انتقال دهد.
در منزل ما هرگونه خودخواهى، دروغ و غيبت ممنوع بود، ولى در خواندن هر نوع كتاب آزاد بوديم. روزى كتاب چشم‏هايش اثر بزرگ علوى را مى‏خواندم كه آقا متوجه شد. احساس ترس عجيبى به من دست داد كه نكند خلافى كرده باشم، ولى آقا با همان مهربانى هميشگى گفت: مى‏دانى استاد ماكان نام كدام شخصيت است؟ پاسخ دادم: نه. گفت: همان نقاش بزرگ، كمال‏الملك است. بعد قصه‏اى از هنر نقاشى او تعريف كرد كه هنوز به ياد دارم. با اين كار پدر، نه تنها احساس كردم خواندن هيچ كتابى اشكالى ندارد، بلكه معتقد شدم بايد بيشتر خواند و كندوكاو كرد و در ضمن، متوجه آثار خوب و بد هر نوشته‏اى بود.
جاحظ و عشق به كتاب
گويند جاحظ يكى از دانشمندان بنام قرن سوم، علاقه بسيار زيادى به كتاب داشت. هيچ كتابى به دستش نمى‏رسيد، مگر اينكه آن را مطالعه مى‏كرد. حتى دكان ورّاقان را كرايه مى‏كرد و شب را در آنجا مى‏گذرانيد تا مطالعه كند. مى‏گويند: «در يكى از درگيرى‏ها، گروهى از جنگ‏جويان خانه ابوالفضل بن عميد را غارت كردند. ابن مسكويه مى‏گويد: چون مرا ديد، از كتابهاى خود جويا شد. گفتم: كسى به آنها دست نزده و همه سالم هستند. سخت شادمان شد و گفت: گواهى مى‏دهم كه تو مرد خجسته ديدارى هستى. فراموش نكن كه اگر گنجينه‏هاى ديگر را از دست بدهى، مى‏توانى آن را به دست آورى، ولى اين گنجينه (كتاب‏خوانى) اگر از دست برود، به آسانى به دست نمى‏آيد».
چرا مردم بايد كتاب بخوانند؟
«از مترجم نامى، عزت‏الله فولادوند پرسيدند: چرا بايد مردم كتاب بخوانند؟
در جواب گفت: نخست اينكه بخش بزرگى از دانش بشر به صورت مكتوب از نسلى به نسل ديگر منتقل مى‏شود. دوم به دليل لذتى است كه انسان از باخبر شدن و آگاهى پيدا كردن از موضوعات داستانى و هنرى مى‏برد كه مكتوب هستند و از طريق شفاهى قابل انتقال نيست.اگر انسان از مكتوبات نسل گذشته آگاهى نداشته باشد و اگر كتاب نخواند، از جهت روحى و فكرى در يك زندگى فقير و بى‏مايه گرفتار خواهد شد».


*کتاب از منظر شعر و شاعری
شاعران زیادی در باره کتاب و کتابخوانی اشعار زیبا و زیادی را سروده اند که به یکی دو مورد بسنده می کنیم:
حریفی که از وی نیازرد کس بسی آزمودم، کتاب است و بس
رساند سخن را به خـوبی به بن به بسم‌الله آغاز سازد سخن
نگیرد به کس سبقت ازهیچ باب از او تا نپرسی نگوید جواب
توان خـواند در لـوح پیشانیش خـط سرنوشت سخـن‌دانیش
زطورش به خلوتگه انجمن همه خاموشی، با تو گوید سخن
کند مستمع، گر قبول ِکتاب توان گفت در وصف او صدکتاب
و صائب تبریزی گوید:
نيست كاري به دو رويان جهانم صائب روي دل از همه عالم به كتاب است مرا
* ضرورت ترویج کتابخوانی در کودکان و نوجوانان
پرورش وتربیت خواندن ازروزهای اول زندگی وکودکی ودرمحیط خانه وخانواده شروع می گردد وتا آخرین مراحل وعاليترين تحصیلات دانشگاهی ادامه پیدا می کند،پدران ومادران باید عادت کتابخوانی را درفرزندان خود بوجود بیاورند و همچنین مربیان تربیتی كه نقش مهمي درتربيت دارند به خردسالان وکودکان، آموزشی که لازم وكافي می باشد بدهند و آنها را به کتاب خواندن راغب کنند واگر این آموزش توسط رسانه های همگانی باشد تاثیر بیشتری دربرخواهدداشت. باید به مطالعه و کتابخوانی و نسبت به تحکیم وتداوام آن عادت نمودکه هدف ومقصود مطالعه را تحقق ببخشدن وبرای تدوام عادت خواندن میبایست نظامهای دیگر هم به یاری وهمکاری نظام آموزش بیایند.بخصوص رسانه های همگانی وامکانات وابرازهاي ارتباطی فراگیرنقش پیگیر وهماهنگ کننده را دررشدكتابخواني درجامعه برعهده بگیرند. اسلام که دینی عالم گیر می باشد با کتاب وکتابت عجین شده است ومعجزه آن، کتاب (قرآن کریم) بوده به اندازه لازم درتشویق وترغیب به امر کتاب وکتابخوانی وگسترش وتوسعه کتابخانه سفارش نموده است.
دنیای بزرگ وشگفت انگیز کتاب وکتابخوانی به گروه خاص و ويژه اي تعلق نداشته وهرفرد باید باکتاب زندگی کند ومطالعه وکتابخوانی باید بعنوان یک نیاز واحساس دایمی لازم و روزانه درمیان عموم رایج ومطرح باشدتاافراد جامعه به خواندن ومطالعه ترغيب وفرهنگ كتاب وكتابخواني رواج يابد.
کتاب نشانه‌ی فرهنگ و تمدن‌ ومخزن علم و دانش و نماد آن و "یار مهربان" است و بدون تردید سرنوشت ملتی که کتاب را بسته نگه می‌دارند جز فرو بستگی نیست پس باید کودکان و خود را به مطالعه و تعقل و تفکر در آن و حفظ این گنجینه علم و دانش،ملزم و موظف نماییم.
امام صادق (ع) می فرماید:
" اِحْفِظوُا بِکُتُبِکُمْ فِاِنَّکُمْ سوُفَ تَحْتاجوُنَ الیْها."
"کتابهایتان را حفظ کنید زیرا که نیازمند آنها خواهید شد."
با عنایت به فرمایش امام جعفر صادق علیه السلام درباره اهمیت حفظ و نگهداری کتاب، می توان اهمیت ویژه آن را در مکتب توحید استنباط کرد که جامعه اسلامی بدون مطالعه کتاب بی روح خواهد شد.
به وجود آوردن فرهنگ مطالعه در جامعه، مستلزم تدوین و اجرای برنامه هایی است که عادت به مطالعه را رونق می بخشد . پس برای رسیدن به شرایط مطلوب چاره ای نداریم جز آن که عادت به کتابخوانی را از دوران کودکی در افراد ایجاد کنیم.
عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است، یعنی همانطور که کودک خواندن، نوشتن و حساب کردن را یاد می گیرد، مطالعه را نیز یاد می گیرد.
البته باید به این مسئله توجه کرد که کودک این امر را ابتدا از کانون خانواده آموزش می گیرد، سپس در نهاد مدرسه به کتابخوانی عادت می کند. پس خانواده به عنوان اولین نهادی که می تواندکودک را به کتابخوانی ترغیب نماید ، نقش به سزایی درگسترش این فرهنگ در جامعه دارد.
* کتاب و کتابخوانی از منظر قرآن
"و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شی ء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین."
واژه کتاب در قرآن کریم صدها بار به کار رفته است که 49 بار، مراد قرآن است و در مواردی هم تورات، انجیل، نامه عمل، لوح محفوظ و ... منظور می باشد.
در روایات، از قرآن به عنوان "کتاب" و "الکتاب" فراوان یاد شده و ابعاد آموزشی و هدایتی و حق گستری آن بیان شده است. مشهورترین این روایات، حدیث شکوهمند "ثقلین" است.
موضوع کتاب و کتابت در رشد حیات اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. روح یک جامعه در پرتو این مهم بارور می شود و به همین دلیل میراث فرهنگی و تمدن اسلامی همیشه مملو از کتابهای بزرگانی است که افتخار جامعه بشری بوده و همه همت اولیای دین اسلام بر این بوده است که بندگان خدا را به سوی روشنایی کتاب رهنمون شوند. چنانکه کلام الهی با توجه به قلم آغاز شده: (علّم بالقلم) و در جایی دیگر می فرماید: (ن و القلم و ما یسطرون).
حضرت علی (ع) می فرماید: "کسی که با کتابها آرامش می یابد هرگز آسایش از او سلب نمی شود."
کتاب از دیرباز، حافظ و احیا کننده تفکر و اندیشه های والا و منبع عظیمی بوده است که طالبان علم، اندیشه و حقیقت را سیراب نموده، ارزیابی شرایط و امکانات موجود فرهنگی مبین این نکته است که امروزه کتاب می تواند به عنوان یک وسیله مطمئن و کار آمد در بهینه سازی فضای فرهنگی جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
دوباره برگردیم به کتاب آسمانی قرآن، واژه زیبای کتاب در برخی سوره ها و آیات این کتاب عظیم ،به چشم می خورد و بیانگر عظمت و ارزش کتاب می باشد ؛آنجا که می فرماید:
« و یاد کن هنگامی را که خداوند از پیامبران پیمان گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمت دادم...
«و از میان مردم کسی است که درباره‌ی خدا بدون هیچ دانش و بی‌هیچ رهنمود و کتاب روشنی به مجادله می‌پردازد.. قرآن کریم در بیشتر آیات، کتاب و حکمت و دانش و ادّله‌ی روشن را باهم و در کنار هم می‌گذارد و از طرفی دیگر قرآن خود و کتاب‌های پیش از خود را راهنمای سعادت و رستگاری عالمیان می‌داند.
*برخی کلیدهای طلایی مطالعه
يادگيري و مطالعه رابطه‌اي تنگاتنگ و مستقيم با هم دارند. بنابراين براي اينكه ميزان يادگيري را افزايش دهيم، لازم است مطالعه‌اي با شيوه درست داشته باشيم. البته مطالعه انواع مختلفي دارد كه براساس هدف مطالعه تعيين مي‌شود، مانند: مطالعه براي سرگرمي، آموزشي، تحقيقي و... اما بدانيم مطالعه با هر هدفي كه باشد، لازمه آن يك مطالعه مناسب است و شیوه‌ صحیح مطالعه، مزیت های عمد‌‌ه زیر را به‌د‌‌نبال د‌‌ارد‌‌:
زمان مطالعه را کاهش می‌د‌‌هد‌‌.زمان یاد‌‌گیری را افزایش می‌د‌‌هد‌‌. مد‌‌ت نگه‌د‌‌اری مطالب د‌‌ر حافظه را طولانی‌تر می‌کند‌‌. به‌ خاطرسپاری اطلاعات را آسان‌تر می‌سازد‌‌.
برای د‌‌اشتن مطالعه‌ای فعال و پویا، نوشتن نکات مهم د‌‌ر‌حین خواند‌‌ن ضروری است تا برای مرور مطالب، د‌‌وباره کتاب را نخواند‌‌ه و د‌‌ر زمانی کوتاه از روی یاد‌‌د‌‌اشت‌های خود‌‌ مطالب را مرور کرد‌‌. یاد‌‌د‌‌اشت برد‌‌اری، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید‌‌ به آن توجهی خاص د‌‌اشت، چون موفقیت شما را تا حد‌‌ود‌‌ی زیاد‌‌ی تضمین خواهد‌‌ کرد‌‌ و مد‌‌ت لازم برای یاد‌‌گیری را کاهش خواهد‌‌ د‌‌اد‌‌. خواند‌‌ن بد‌‌ون یاد‌‌د‌‌اشت برد‌‌اری، یک علت مهم فراموشی است.

پس، نكات زير را به خاطر بسپاريم:
1ـ هميشه براي مطالعه برنامه‌ريزي كنيم و به برنامه خود متعهد باشيم.
2ـ براي مطالعه هر مطلب زمان تعيين كنيم. اين كار سرعت عمل را بالا مي‌برد.
3ـ مكان مطالعه، اتاق ثابت و داراي نور و دماي مناسب باشد.
4ـ معمولاً انتهاي شب و صبح زود بهترين زمان مطالعه است، اما بهترين زمان براي هر فرد توسط خود او انتخاب مي‌شود.
5ـ موضوعات شبيه به هم را پشت سر هم مطالعه نكنيم.
6ـ در فواصل بين يادگيري حتماً حداقل 10 دقيقه استراحت كنيم.
7ـ خواب كافي داشته باشيم تا مغز عملكرد خوبي داشته باشد.
8 ـ تغذيه مناسب داشته باشيم، البته به خاطر بسپاريم كه قبل از مطالعه از خوردن غذاهاي پرحجم و چرب خودداري كنيم
9ـ با علاقه و انگيزه مطالعه كنيم، نه از روي اجبار.
10 - به خودمان اعتماد داشته باشيم و به خود بگوييم: «من مي‌توانم»
11ـ با تمرين، حافظه خود را تقويت كنيم
12ـ مهمترين ابزار مطالعه قلم است. «به طور مرتب يادداشت‌برداري كنيم.»
13ـ كافي است هر درس را فقط يك بار ولي دقيق مطالعه كنيم. (خوب بخوانيم نه زياد)
4ـ درس‌ها را در فواصل منظم، به طور مرتب مرور كنيم.
15ـ روي موضوعات مورد مطالعه تمركز كنيم و جلو حواس‌پرتي خودرا بگيريم.
16ـ آن‌گونه مطالعه كنيم كه با دوست محترم خود گفتگو مي‌كنيم.
17ـ فراموش نكنيم: «درس را بايد فهميد، نه حفظ كرد.»
18ـ زماني كه شاد و سرحال هستيم، مطالعه كنيم. در حين خستگي از مطالعه بپرهيزيم
19ـ با سليقه خود، نكات مهم را علامت‌گذاري كنيد.
20ـ تصور موفقيت به انسان شور و شوقي مي‌دهد كه بهتر مطالعه كند.
*مختصری از وضعیت مطالعه و کتابخوانی در کشور
يكي از شاخصه هاي ارزيابي رشد، توسعه و پيشرفت فرهنگي هر كشوري در عصر حاضر ميزان مطالعه و كتاب خواني مردم آن مرز و بوم است و كشور تاريخي ما ايران اسلامي نيز از قديم الايام تاكنون با داشتن تمدني چندهزارساله و مراكز متعدد علمي، فرهنگي و كتابخانه هاي معتبر و علما و دانشمندان بزرگ با آثار ارزشمند تاريخي سرآمد دول و ملل ديگر بوده و در عرصه فرهنگ و تمدن جهاني بسان خورشيدي تابناك همچنان مي درخشد و با فرزندان نيك نهاد خويش هنرنمايي مي كند.
وجود دانشمندان فرزانه و نام آور ايراني همچون ابوعلي سينا، ابوريحان بيروني، فارابي، خوارزمي و... و شاعران برجسته و توانایی نظير سعدي، حافظ، فردوسي، مولوي و... مايه فخر و مباهات هر ايراني است که تمامي اين افتخارات ارزشمند، برگرفته از ميزان عشق و علاقه فراوان ملت ما به فراگيري علم و دانش از طريق خواندن و مطالعه منابع و كتاب هاي گوناگون است. به شكرانه الهي تاريخ و گذشته ما هميشه نورانی و پربار بوده است. ولي متأسفانه آمار و ارقام ارائه شده از سوي مجامع و سازمان هاي فرهنگي داخلي و خارجي مانند يونسكو در مورد سرانه مطالعه هر ايراني، برايمان چندان اميدواركننده نمي باشد و رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز از اين وضعيت بارها اظهار گله و ناخشنودي نموده و از مسئولان و ارگان هاي مختلف خواسته اند كه با برنامه ريزي هاي شايسته، موانع و مشكلات ترويج و گسترش فرهنگ مطالعه را حل و برطرف كنند تا توجه به كتاب و كتاب خواني با وارد شدن به زندگي مردم به يك سيره و سنت رايج عمومي، همگاني و فراگير تبديل شود.
آنچه كه در ذيل مي آيد گوشه اي از نقطه نظرات و تأكيدات فراوان مقام معظم رهبري در زمينه گسترش فرهنگ مطالعه و كتاب خواني در جامعه مي باشد که از نظر می گذرانیم.
*بيانات مقام معظم رهبري پيرامون كتاب و كتابخوانی
"من هر زماني كه به ياد كتاب و وضع كتاب در جامعه خودمان مي افتم، قلباً غمگين و متأسف مي شوم. اين به خاطر آن است كه در كشور ما به هر دليل كه شما نگاه كنيد، بايد كتاب اقلاً ده برابر اين ميزان رواج و توسعه و حضور داشته باشد.
از بس كه درباره اين مسئله مهم (كتابخواني) گفته ام و به من هم گفته شده كه چقدر اثر دارد، حقيقتاً وقتي مي خواهم بار ديگر اين مسئله را بيان كنم دچار ترديد مي شوم كه اين ديگر جزو گفتار لغو نباشد! من نمي دانم واقعا اين تكرار، اثر كرده، يا نكرده است... بياييد كاري كنيد كه مردم كتابخوان بشوند.
من اگر بدانم هر روز يك ساعت بايد حرف بزنم و نتيجه اش اين باشد كه مردم كتابخوان بشوند، حاضرم روزي يك ساعت و نيم حرف بزنم! اگر اينطوري بشود قضيه را حل كرد، حرفي نيست بله، ما بايد عرضمان را به مردم بكنيم و بنده هم عرض مي كنم، منتهي چيزهايي است كه با گفتن تنها تمام نمي شود... اين، گفتن و بازگفتن و بازگفتن و به زبانهاي گوناگون گفتن و از همه طرف گفتن و او را با فكر محاصره كردن مي خواهد، تا يك عادت از بين برود، يا به وجود بيايد. از فرصت ها مي شود استفاده كرد. مثلا فرض بفرماييد امروز پنج، شش هزار نفر بسيجي با من ملاقات داشتند؛... در ميان اينها اگر يادآوري بشود و من يك اشاره بكنم و (كتاب هاي مربوط به دفاع مقدس) آماده باشد و در اختيارشان قرار بگيرد، آنها را مي خرند... يا در همين ديدارهايي كه سران سپاه و ارتش مي روند... شما مي توانيد آنجا آن كتاب را به زبان آن گوينده بياوريد... مثلا فرض بفرماييد الان نزديك عمليات كربلاي يك است... چند جلد از اين كتاب هاي خيلي خوب درباره همين كربلاي يك آماده شود و... و در آنجا اسم آورده شود؛... خواهيد ديد كه چندين هزارنسخه فروش خواهدرفت.
امروز درنمايشگاه... سه نفر جدا جدا به من پيشنهاد واحدي ارائه كردند و آن اين است كه درمدارس ساعتي براي كتابخواني گذاشته شود به نظرم فكر خوبي است. اين را بايد حتما وزارت آموزش و پرورش بررسي كند و ببيند چه كار مي تواند بكند... ساعت كتابخواني بگذارند تا دانش آموزان با فرهنگ كتابخواني آشنا بشوند.
كتاب مقوله بسيار مهمي است. البته من به كارهاي هنري و تصويري- تلويزيون، سينما، يا اين قبيل چيزها-خيلي اعتقاد دارم. اما كتاب نقش مخصوصي دارد. جاي كتاب را هيچ چيزي پر نمي كند. كتاب را بايد ترويج كرد... مردم بايد به كتابخواني عادت كنند و كتاب وارد زندگي بشود.
اين عادت هنوز در بين مردم ما جا نيفتاده كه بروند كتابي را بخرند، بعد آن را بخوانند، بعد به دوستشان يا به فرزندشان بدهند، تا آنها هم بخوانند، اينطوري نيست... واقعاً كتاب خواندن در مملكت ما جا نيفتاده است و اين درد بزرگي است ما از اهميت و عظمت اين درد غافليم.
در كار فرهنگي نبايد مسئله پول و بودجه، يك مشكل عمده به حساب آيد؛ به اين معنا كه مشكلات و نقايص فرهنگي را در رديف نيازهاي بودجه اي و در آخرهاي ليست قرار ندهيم؛ بلكه در اول هاي ليست- اگر نگوئيم در رديف اول- قرار بدهيم. اگر درست فكر بكنيم اين به صرفأ اقتصادي مملكت هم است. يعني از اينكه بودجه و امكانات بيشتر را به كارهاي فرهنگي- به خصوص فرهنگ آموزشي- متوجه كنيم كشور زيان نخواهد كرد؛ زيرا كه خود اين براي آيندأ كشور توليد امكانات مي كند.
گزارشی دردناک از وضعیت کتابخوانی در ایران
عادت به مطالعه در بین افراد جامعه یکی از معیارهای توسعه فرهنگی است. یکی از فاکتورهای اثرگذار بر عادت به مطالعه و حوزه فرهنگ کتابخوانی، امکانات و فرصت‌هایی است که در این راستا در یک جامعه ایجاد شده یا رشد داده می‌شود.
نهادینه نشدن فرهنگ کتابخوانی، تبلیغات کم و غلط، مشکلات مالی و گرانی کتاب، سرگرمی های دیگر، فرهنگ خانوادگی و در بعضی موارد تحصیلات پایین والدین، از موانع توسعه فرهنگ مطالعه بخصوص در قشر جوان به شمار می رود.
طبق آمار مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان درباره کتابخوانی، 76 درصد از جوانان روزانه کمتر از 30 دقیقه مطالعه می کنند که از این میان، بیشتر از 70 درصد به مطالعه کتاب های روان شناسی و بازاری می پردازند. بر اساس آمار سازمان اسناد ملی ایران، ژاپن در رده اول مطالعه جهان قرار دارد که میانگین مطالعه آن به طور متوسط 90 دقیقه در روز است. (رشیدی، 1382: 52)
یکی از مهم ترین رویدادهای فرهنگی کشورها که تأثیر بسزایی در فرهنگ کتابخوانی و مطالعه کتاب دارد، برپایی نمایشگاه های بین المللی کتاب و در نظر گرفتن تسهیلات برای خرید کتاب است.
در کشور ما حدود ربع قرن است نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با رویکردهای مختلف که اغلب مرتبط با حوزه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی بوده است، با حضور ناشران داخلی و خارجی و میلیون ها بازدیدکننده برپا شده است.
نمایشگاه کتاب تهران یکی از بزرگ ترین وقایع فرهنگی کشور است. این بزرگی، هم به سابقه برگزاری آن برمی گردد و هم به شرکت کنندگان و هم به میزان استقبال زیادی که از آن می شود. تردیدی هم نیست در صنعت نشر کشور، نقطه عطف و اوج خیلی از تحولات، همین نمایشگاه تهران است. به گونه ای که می توان آن را آغاز تقویم برنامه ها و «سال تحویل نشر» کشور دانست. هر ساله بالغ بر 40 هزار عنوان کتاب جدید در روزهای برگزاری نمایشگاه به عرصه و عرضه می رسد و میلیون ها بازدید کننده از این عناوین بازدید می‏کنند و براساس آمارهای غیر رسمی حدود 60 میلیارد تومان گردش پول در آن صورت می گیرد.
آنچه در ادامه می خوانید نتایج به دست آمده از «نظرسنجی مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی از بازدیدکنندگان نمایشگاه» است که در مواردی بسیار تامل برانگیز می نماید و می تواند دستمایه برنامه ریزی های جدی برای توسعه و ترویج فرهنگی مطالعه و کتابخوانی در کشور شود.
نگاهی به وضع سرانه مطالعه
بررسی آمار سرانه مطالعه سال 88، در کشور حاکی از آن است که حدود 15 درصد از افراد جامعه سواد خواندن ندارند و 80 درصد دارای سواد خواندن هستند. حدود 98 درصد جامعه بین سنین 12 تا 25 سال دارای سواد خواندن هستند. درصد خواندن در استان های مختلف نیز متفاوت است. استان های البرز، سمنان و مازندران (89 درصد) و استان های تهران، اصفهان، کرمان، یزد و بوشهر (88 درصد) بالاترین نرخ سوادِ خواندن و استان های سیستان و بلوچستان (73 درصد) و خراسان جنوبی و کردستان (78 درصد) پایین ترین نرخ سواد خواندن را دارند.
آمار میانگین تعداد مطالعه کتاب های غیر درسی 2.7 جلد بوده که این میزان در بین افراد باسواد 3.2 جلد و در میان افراد باسواد اهل مطالعه 6.2 جلد کتاب بوده است. میانگین زمان مطالعه برای باسوادان روزانه 18.42 دقیقه و برای افراد باسواد اهل مطالعه 35.15 دقیقه است. در تفکیک استان ها بالاترین استان، قم است با 22.72 دقیقه و پایین ترین استان، خراسان شمالی با 8.60 دقیقه. سرانه مطالعه کتاب های غیردرسی در مناطق شهری 18.55 دقیقه و در مناطق روستایی 9.17 است.
آمار مطالعه مردان و زنان
از نظر جنسیت، مردان بیشتر از زنان کتاب می خوانند؛ به عبارت دیگر، میانگین زمان مطالعه مردان 16.38 دقیقه و برای زنان 14.50 دقیقه است. 8.8 درصد افراد جامعه ما به طور متوسط کتاب های الکترونیک را در فضای مجازی مطالعه می کنند. این میزان در بین افرادی که اهل مطالعه هستند، 42 درصد افزایش داشته و تفاوت زیادی با سال قبل دارد که بر این اساس می توان گفت در سال های آینده جامعه ما به سمت مطالعه در فضای مجازی پیش خواهد رفت.
آمار متوسط مطالعه کتاب های الکترونیک در کل جامعه ما روزانه 2.29 دقیقه، در میان افراد باسواد 2.97 دقیقه، در میان افراد با سواد اهل مطالعه 5.65 دقیقه و در بین افراد باسواد اهل مطالعه کتاب های الکترونیک 34.71 دقیقه در روز است.
میزان مطالعه کتب الکترونیک
بر اساس همین پژوهش، 0.5 درصد از افراد فاقد مطالعه کتب الکترونیک در یک هفته هستند. 6.4 درصد از پاسخگویان کمتر از یک ساعت، 7.9 درصد، یک تا دو ساعت؛ 20.9 درصد، دو ساعت و بیشتر در یک هفته مطالعه کتب الکترونیک داشته اند.
میانگین مدت زمان مطالعه کتب الکترونیک در یک هفته در بین پاسخگویان، از سال 89 تا سال 92، 13.63 دقیقه افزایش یافته است.
سرانه مطالعه در کشورهای پیشرفته
مدتی است سرانه مطالعه به منزله یک شاخص فرهنگی در کشور ما طرح شده است و افراد مختلفی از سازمان های مختلف درباره آن سخنرانی کرده اند. یکی از نکاتی که به دفعات در سخنرانی ها دیده می شود، این است که وضع مطالعه و کتابخوانی را در ایران با سایر کشورها مقایسه می کنند. در این بین دو رویکرد وجود دارد؛ رویکرد نخست آن است که به دقایق پایین مطالعه در ایران اشاره و آن را با کشورهایی چون ژاپن و انگلستان مقایسه کرده و گاه از آن به فاجعه یاد می کنند. رویکرد دیگر سعی بر آن دارد آمار مطالعه در کشور را بالا نشان دهد بر این موضوع تاکید کند که میزان مطالعه در سایر کشورها در حال کاهش است و در ایران در حال افزایش. هر دوی این رویکردها در همه حال به «سرانه مطالعه در کشورهای دیگر» اشاره کرده و ایران را با نام آنها مقایسه می کنند. اما آیا چیزی به نام سرانه مطالعه در سایر کشورها سنجیده می شود؟ با پیگیری که در ارجاعات هر گزارش یا سخنرانی صورت گرفت، مشخص شد اعداد و ارقامی که به مثابه سرانه مطالعه در کشورهای دیگر ذکر می شود، سرمنشأ نامعلومی دارد و نتیجه قطعی این بود که سرانه مطالعه آن گونه که در ایران به آن فکر می شود در کشورهای دیگر سنجیده نمی شود.
اما آخرین گزارش سنجش معتبر مربوط به مرکز مطالعات گذران وقت در دانشگاه آکسفورد است که فوریه 2010 منتشر شده است و یکی از متغیرهای مورد بررسی آن میزان مطالعه (سرانه مطالعه) در سطح جامعه است. در این گزارش فنی، 30 فعالیت روزانه بین افراد 18 تا 64 سال در 22 کشور بررسی شده است.
بر اساس داده های این تحقیق، بیشترین میزان مطالعه در راستای فعالیت های حرفه با میانگین 35 دقیقه مربوط به کشور ژاپن است، بعد از آن ترکیه و برزیل در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. نکته قابل توجه این که دو کشور اول این گزارش از آسیا و رتبه سوم از آنِ کشوری در حال توسعه است.
با توجه به سرانه مطالعه مردم در اوقات فراغت مشخص می شود فنلاند، استونی و آلمان بیشترین سرانه مطالعه آزاد را در بین کشورهای بررسی شده به خود اختصاص داده اند.
همچنین مردم آلمان، برزیل و بلژیک بیشترین مشارکت را در مطالعه حرفه ای دارند و مردم کشورهای بلغارستان، استرالیا و آمریکا کمترین میزان مشارکت را دارند. همچنین مردم کشورهای فنلاند، نروژ و آلمان بیشترین میزان مشارکت را در مطالعه اوقات فراغت نسبت به سایر کشورهای مورد بررسی انجام داده اند و کشورهای برزیل، ترکیه و اسپانیا از کمترین سهم مشارکت مطالعه در اوقات فراغت برخوردارند.
نتایج سنجش سرانه مطالعه در کشور نشان می دهد کشور ما به سمت کشوری اهل مطالعه گرایش پیدا می کند. میزان سرانه مطالعه از ۱۸ دقیقه و ۱۲ ثانیه در سال 88 به ۷۵ دقیقه و ۳۴ ثانیه در سال 91 رسیده است؛ بنابراین سرانه مطالعه در کشور از رشد خوبی برخوردار بوده است. بعلاوه، در سال 53، این میزان در شهرها فقط 2 دقیقه بو
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: آسیه بهبودی