1- تئوري هاي كلاسيك و مدل هاي ماشيني سازمان (1950-1900)
اين نظريه از قديمي ترين نظريه ها در خصوص مديريت است و توجه خاصي به كارايي داشته و از نظر ماهيت هدف گراست و كار و سازمان بايد به طور منظم، عقلايي و منطقي بوجود آيد و مسائل خصوصي افراد در آن دخالت نداشته باشد. و وظيفه مديران طراحي مشاغل به صورت تركيبي از وظايف تكراري و ساده و قراردادن شخص مناسب در هر شغل و آموزش و تشويق افراد به انجام وظايف ساده كه كسب مهارت آن نسبتاً آسان باشد و كارايي آن را بهتر كند.
در واقع اين نظريه زيربناي مديريت صنعتي را شكل داده است.
2- تئوري هاي نئوكلاسيك و مدل هاي انساني سازمان
اين نظريه بر اساس يك كارگر خوشحال، فردي مولد و سازنده است و كارايي و اثربخشي سازمان ها از راضي و خوشحال نگه داشتن عامل انساني ناشي مي شود نه ساخت و روابط رسمي سازمان.
نظريه نئوكلاسيك، نظريه كلاسيك را رد نمي كند بلكه اساس سازمان را در قالب اهداف و رفتار كاركنان سازمان مطرح مي كند. ولي اين نظريه داراي نقاط ضعف زيادي مي باشد زيرا توجه زياد به عامل انساني مديران را از اهداف اصلي سازمان دور مي كند.
3- تئوري هاي جديد
1- رويكرد سيستمي
2- رويكرد اقتضايي

1- رويكرد سيستمي
ضعف روش هاي سنتي به دليل ساده انگاري در كل نگري از يك طرف و تجزيه مسائلي كه ماهيت پيچيده و غيرقابل تجزيه دارند به اجزاي ساده از طرف ديگر صاحب نظران و متفكران را به سوي نگرش تركيبي و نظام گرا سوق داد و به پيدايش نظريه عمومي سيستمي منتهي شد.
رويكرد سيستمي چيز تازه اي نيست، از ابتداء خلقت وجود داشته است. نظم موجود درانسان و طبيعت خود نشان دهنده اين معناست ارسطو عقيده داشت هر چيزي كه مشاهده مي كنيم در جهت هدف خاص در حركت است و اين مجموعه ها بزرگتر از اجزاي آن است.
بايد دانست كه نگرش سيستمي با نگرش كلاسيك و نئوكلاسيك تعارض ندارد بلكه تعاملي از اين دو است. بر اين اساس انسان بين دو بي نهايت قرار دارد يكي بي نهايت خيلي كوچك و ديگري بي نهايت بزرگ ولي اين استعداد را دارد كه شناخت خود را در هر دوجهت توسعه دهد.

2- نگرش اقتضايي
دلايل ايجاد نگرش اقتضايي
بدليل اينكه مديران در نگرش سيستمي سازمانها بر اساس نظم و سيستم مي باشند و سازمان ها نيز يك سيستم باز هستند يعني با دنياي خارج در ارتباطند و از تأثيرات برخوردار مي شود و بدليل فراوان بودن اين تأثيرات نمي توانند همه آنها را در جهت اهداف سازمان همراه سازند بنابراين به تعديل متغيرها و انتخاب متغيرهاي كليدي و عمده اقدام مي نمايند و بر اساس انتخاب خود مدل سازي مي نمايند. و اين نظريه تقويت مي شود كه در هر شرايط خاص كاربرد و شيوه مقتضي به خود را مي طلبد كه اثربخشي و كارايي آن سازمان بيشتر مي شود. اين نگرش كه براي هر شرايط ويژه شيوه مديريت مقتضي آن شرايط كارسازتر است را نگرش اقتضايي مي نامند.
قانون نگرش اقتضايي متكي بر Then if است يعني اگر آنگاه است.
چهارعامل تأثيرگذار در نگرش اقتضايي
1- استراتژي : رسالت ها، خط مشي ها و مطلوب ترين راه تحقق هدف ها، با سه ويژگي دورنگري، جامع نگري و تحول گرايي كه مهمترين عامل توسعه و گسترش سازمانها است.
2- تكنولوژي : روش انجام كار و انتخاب نوع ابزار كار
3- ساختار سازماني و منابع انساني : تقسيم كار، طبقه بندي وظايف، ميزان اختيارات، كميت و كيفيت تخصصي و فرهنگي منابع انساني
4- محيط : كه خود شامل محيط درون سازماني و برون سازماني است. محيط بي ثبات و متغير
محيط پيچيده

مديريت راهبردي (استراتژيك) و مكاتب آن
مفهوم استراتژي : كلمه استراتژي به معني قديمي آن جنگ اطلاق شده است و تدابيري است به منظور كسب برتري و شكست دشمن و در مفهوم جزئي تر آن به معني هنر، حيله، نيرنگ و تدابيري كه با هدف فريب دادن دشمن به كار گرفته مي شود و واژه لاتين آن استرتوس به معني رهبري است.




تقسيم بندي استراتژي
1- مكاتب تجويزي : تبيين استراتژي از طريق تحليل عقلايي توصيه مي كند.
2- مكاتب توصيفي : تبيين استراتژي از طريق فرايند غيررسمي و گام به گام و تجربي انطباقي
- در استراتژي تجويزي هر كالا و خدمتي، مدت ها قبل از اينكه در چارچوب استراتژي هاي تجربي انطباقي به بازار عرضه شود توسط شركت ها كه طرح ريزي هاي دقيق استراتژيك انجام داده اند به بازار سرازير مي شوند.
- در استراتژي تجربي انطباقي براي سازمان هايي كه در شرايط محيطي قرار دارند كه سرعت تغييرات محيط نسبت به قابليت انعطاف سازمان در پاسخ دادن به تغييرات بيشتر است نسخه مناسبي خواهد بود مثل سازمان هاي غيرانتفاعي





انواع استراتژي ها در مديريت راهبردي سازمان ها
1- استراتژي طرح ريزي شده : با اعمال اين نگرش اهداف و استراتژي هاي لازم براي تحقق اهداف به طور عقلايي طرح ريزي و اجراي آن توسط يك رهبري تمركزي هدايت و كنترل مي گردد.
2- استراتژي كارآفرين : با اعمال اين نگرش قصد و خواست يك رهبر كارآفرين با ارائه يك ايده نو شكل مي گيرد و خطرات ناشي از آن را شخص آغاز كننده مي پذيرد.
3- استراتژي ايدئولوژيك : در اين نگرش سازمان از محيط چندان تأثير نمي پذيرد و تصميمات اتخاذ شده در سازمان مقدم بر خواست و فشار محيطي است.
4- استراتژي چتري : انتخاب نام چتر براي اين نوع استراتژي به اين معناست كه رهبر سازمان حدود و مرزهاي تصميم گيري را مشخص مي كند ولي سطوح مياني سازمان، متناسب با شرايط تصميم گيري تغيير مي كند.
5- استراتژي فرآيند : در اين نگرش رهبر سازمان فرآيند استراتژي را كنترل مي كند و محتواي كار را به ديگران محول مي كند.
6- استراتژي ناپيوسته : اعضاي واحدهاي فرعي سازمان، مستقلاً تصميم گيري مي كنند و تصميمات آنها و به طور تلويحي هماهنگ مي شود و تابع مركزيت رهبري سازمان نيست بنابراين استراتژي ها به دل خواه و غيرمتمركز انتخاب مي شوند.
7- استراتژي وفاق : در اين نگرش استراتژي از طريق تبادل نظر و تنظيم متقابل اعضاي مختلف سازمان صورت مي گيرد و در واقع از يك مركزيت رهبري خاص تبعيت نمي كند.
8- استراتژي تحميل محيط : محيط برون سازمان، از طريق محدود كردن امكانات و راه حل ها، تنها امكان انتخاب يك استراتژي و يا استراتژي هاي محدودي را سير مي كند.