خوش آمديد,
مهمان
|
|
تئوري كلاسيك
قديمي ترين نظريه مديريت نظريه سنتي (كلاسيك) است. اين نظريه به سه شاخه اصلي يعني مديريت علمي، اداري، بروكراتيك تقسيم مي شود. هر سه اين شاخه ها در دوره زماني معيني (1900-1950) و به وسيله سه گروه جدا از هم كه به ترتيب اهل آمريكا، فرانسه و آلمان بوده اند پديد آمده و گسترش يافته است. الف) مكتب مديريت علمي ب) مكتب مديريت اداري (فايوليسم) ج) مكتب بروكراسي و مردم سالاري مديريت علمي : تيلور در سال 1911 كتاب اصول مديريت علمي را منتشر كرد وي در اين كتاب متذكر ميگردد كه بهتر آن است كه هدف اصلي مديريت به حداكثر رساندن بهرمندي كارفرما و كارمند باشد . تيلور چهار اصل ذيل را به عنوان اصول مديريت علمي پيشنهاد كرد : 1. علمي كردن فعاليتهاي هر شغل شامل تدوين قوانين حركت ، استاندارد كردن انجام كارها و ايجاد شرايط كاري مناسب 2. انتخاب دقيق كاركنان داراي تواناييهاي مناسب براي هر شغل 3. آموزش دقيق كاركنان انتخابي و فراهم كردن انگيزههاي مناسب براي جلب همكاري آنان و انجام علمي كار . 4. حمايت از كاركنان از طريق برنامهريزي كردن كار آنها و هموار كردن راه انجام كار برخي از توصيههاي مديريت علمي : 1. زحمات كاركنان را بر مبناي نتايج كارشان به گونهاي كه محرك عملكرد آنها باشد جبران كنيد . 2. روشهاي انجام كار را به صورت كارا و به دقت براي هر شغل طراحي كنيد . 3. كاركنان توانمند براي انجام كار را به دقت انتخاب كنيد . 4. كاركنان را آموزش دهيد تا كار خود را به بهترين نحو و به طور هوشمندانه انجام دهند . 5. سرپرستان را آموزش دهيد تا بتوانند كاركنان را براي انجام كار با بالاترين حد توان برانگيزند . محدوديتهاي مديريت علمي : 1. عدم توجه به عواطف و احساسات انسانها و نقش گروه در رفتار سازماني 2. محدوديتهاي اعتقاد به وجود يك بهترين راه انجام كار براي همه سازمانها 3. پاداش مالي به عنوان موثرترين عامل انگيزشي 4. تاكيد بيش از حد به روش علمي 5. عدم توجه به ستيز ، تضاد و برخورد به عنوان جزء لاينفك از دنياي سازماني فرانك وليليان گيلبرت به منزله پيشگامان مطالعه حركتسنجي در يكي از بررسيهاي مشهور خود توانستن تعداد حركاتي را كه كارگران ساختماني هنگام بنايي انجام ميدادند كاهش دهند و بهره وري آنان را سه برابر كنند . كار گيلبرت به منزله مبنايي براي پيشرفتهاي بعدي در زمينه سادهسازي كار ، استاندارد كردن كارها و تدوين برنامههاي پاداشكارانه مدنظر قرار گرفت كه هنوز هم در محيطهاي كاري به كار ميرود . اصول علم اداره سازمان ( نظريه فراگرد مديريت ) فايول كل سازمان را در قالب پيكره تصور ميكرد و فعاليتهاي آن را به ششدسته قابل تقسيم ميدانست . 1. فني( توليد-ساخت محصول-ارائه خدمات) 2. بازرگاني (مبادله- خريد-فروش) 3. مالي (بهينهسازي مصرف-تنظيم واجراي بودجه-تامين منابع انساني) 4. حسابداري و تعيين وضعيت مالي 5. ايمني اجتماعي و حفاظت از اموال و افراد 6. وظايف مديريتي وي وظايف مديريتي را مشتمل بر برنامهريزي ، سازماندهي ، فرماندهي ، هماهنگي و كنترل ميدانست . او معتقد بود كه پنج دسته اول فعاليتها مشخصترند . به همين دليل در كتاب خود به تحليل فعاليت ششم بيشتر پرداخته است فايول ضمن بيان اين كه اصول مديريت بايستي با انعطاف زيادي به كار برده شود حاصل تجربيات خود را در قالب چهارده اصل جهت بهبود مديريت در سازمان ارائه نموده است كه عبارتند از : چهارده اصل فایول جهت بهبود مدیریت در سازمان 1. تقسيم كار كاهش تنوع مسئوليتها و كارهايي كه هر كس در يك محدوده معين انجام ميدهد . 2. اختيار حق صدور دستور و اجراي آن به كمك پاداش يا تنبيه را اختيار ميگويند . 3. انضباط اطاعت و تعهد ناشي از توافق مدير با كاركنان را انضباط ميگويند . خواه به صورت كتبي يا به صورت خط مشيهاي نانوشته و شفاهي . برقراري انضباط به طور كلي به توان رهبري مدير بستگي دارد . 4. وحدت مدیریت براي اجراي هر برنامه واحد بايد يك مدير مسئول تعيين شود . به طوريكه مدير مذكور بتواند با هدايت همه فعاليتهاي معطوف به تحقق يك هدف را هماهنگ كند . 5. وحدت فرماندهی اختيار دستور دادن به هر كارمند بايد مختص به يك مدير باشد . 6. تبعيت اهداف و منافع فردي از اهداف و منافع عمومي منافع اعضا يا گروههاي فعال در سازمان نبايد مهمتر از منافع و هدفهاي عمومي ترقي شود . مدير موظف است با استفاده از الگوهاي مطلوب ميان منافع فردي و سازماني همبستگي ايجاد كند . 7. جبران خدمت كاركنان در ازاي كار انجام شده بايد به همه كساني كه به طور موثر براي تحقق هدف كوشيدهاند پاداش منصفانهاي پرداخت شود . 8. تمركز سازمانها نيز مانند ساير نهادهاي اجتماعي نيازمند آن هستند كه توسط يك سيستم مركزي هدايت شوند و فعاليتهايشان هماهنگ گردد . 9. سلسه مراتب سلسه مراتب يا خط فرماندهي و مسير صدور دستور معمولاً از مسئولان رده بالاي سازمان شروع و به كارمندان جزء ختم ميشود 10. نظم رعايت نظم براي گردش صحيح كارها در سازمانها ضرورت دارد . دستورالعمل نظم براي افراد و تجهيزات چنين است . انتخاب صحيح و قرار دادن افراد در جاي مناسب خودشان ، انتخاب صحيح تجهيزات و استفاده از اشيا در جاي مناسب . 11. عدالت اگر با كاركنان منصفانه و عادلانه رفتار شود آنان با جديت در جهت كسب اهداف سازماني تلاش خواهند كرد و نسبت به سازمان وفادار خواهند ماند . 12. ثبات كاركنان براي تطبيق با محيط سازمان و وظايف كاري خود به زمان نياز دارند . در واقع آنها پس از تسلط بر كار به بهرهدهي كامل ميرسند. 13. ابتكار عمل اگر براي انجام همه كارها برنامهريزي شود و برنامهها به طور موفقيتآميز به اجرا درآيند ، ابتكار عمل در دست مديران سازمان خواهد بود . 14. احساس وحدت و يگانگي وحدت و هماهنگي كاركنان بر قدرت و انسجام سازمان ميافزايد . مدير بايد براي تقويت روحيه كاركنان براي كار دسته جمعي تلاش كند . نظریه خانم مری پارکر فالت صاحب نظر دیگری که به مکتب اصول گرایی در مدیریت کمک کرد مری پارکر فالت بود از او به عنوان یکی از مهمترین و صاحبنظران زن در آمریکا در رشته جامعه شناسی و علوم اجتماعی یاد می کنند . در نوشته های فالت در مورد سازمانها ، جلوه هایی از اهتمام به شناخت گروهها و تعهد عمیق وی به همکاری انسانی در سازمان ، مشاهده می شود . از دیدگاه او "گروهها " ساز و کارهایی برای ترکیب تواناییها و استعدادهای افراد گوناگون ، جهت ارائه خدمات بهتر تلقی می شوند . وی سازمان ها را همچون جوامع کوچکی در نظر می گرفت که مدیران و کارکنان باید بطور هماهنگ در آن کار کنند ، بدون اینکه یکی بر دیگری سلطه ای داشته باشد . همچنین آنها باید بتوانند از طریق گفتگو و حل واقعی اختلافات ، تضادهایشان را از میان بردارند . فالت بر این باور بود که اگر هر یک از کارکنان را مالک بخشی از شراکت کنیم ، احساس مسئولیت جمعی ایجاد و تقویت خواهد شد وی معتقد بود که اشتغال به کسب و کار نوعی خدمت است بنابراین همواره باید سودهای شخصی را در ارتباط با حسن نیت رضایت عامه مردم در نظر گرفت . این مباحث نیز امروزه تحت عناوینی نظیر " اخلاق در مدیریت " و " مسئولیت اجتماعی سازمان " پی گیری می شود نظريه بوروكراسي تيلور و فايول به طور عمده به مسائل عملي مديريت و كارآيي در كسب اهداف توجه داشتند . در حاليكه توجه ماكس وبر به اين مساله اساسيتر معطوف بود كه چگونه ميتوان ساختار سازماني را به طور مناسبي طراحي كرد . ماكس وبر جامعه شناس و روشنفكر آلماني بيشتر آثار خود را در اواخر قرن نوزدهم ميلادي منتشر كرد . وي بر اين باور بود كه افراد به دليل موقعيت اجتماعي خاص و اعتبارشان اقتدار مييابند . و در پستهاي اصلي و مهم ساختار اجتماعي آلمان قرار ميگيرند نه بدليل تواناييها و شايستگيهايشان به همين دليل او مدعي بود كه سازمانها با همه ظرفيت و توان خود كار نميكنند . بنابراين بايد شكل جديدي از سازمان را طراحي كرد كه به حل اين مساله كمك كند . در عمق تفكر وبر مفهوم بوركراسي قراردارد يعني شكل سازماني مطلوبي كه به طور منطقي طراحي گردد . بسيار كارا باشد ، از اصول منطق و نظم پيروي كند و بر مبناي اختيار مشروع بنا نهاده شود . از جمله ويژگيهاي خاص بوروكراسي وبر ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد: 1. تقسيم كار روشن مشاغل به خوبي روشن شوند و كاركنان در انجام آنها بسيار مهارت يابند . 2. سلسله مراتب و اختيارات روشن اختيار و مسئوليت براي هر منصب به خوبي تعريف شود و هر مقامي به مقام بالاتر از خود گزارش ميدهد . 3. قواعد و رويههاي رسمي دستورالعملهاي مكتوب ، رفتار و تصميمها را هدايت ميكند و سوابق پروندهها به طور مكتوب نگهداري ميگردد . 4. برخورد غيرشخصي قواعد و رويهها به طور يكسان و بدون استثناء در مورد همه رعايت شود و با هيچكس برخورد ويژه صورت نميپذيرد . 5. مسير ترقي مبتني بر شايستگي انتخاب و ارتقاء كاركنان بر مبناي توانايي و عملكرد آنان صورت ميپذيرد . وبر بر اين باور بود كه سازمانها در حالت بوروكراسي بهتر عمل ميكنند و از منابع نيز به طور كارآ استفاده ميشود و عدالت و انصاف در برخورد با كاركنان و اربابرجوع رعايت ميگردد . |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با سلام
ضمن تشکر از زحمات شما ، مطالب ارسالی مربوط به دوران مکاتب کلاسیک می باشد که یافته های این سبک از مدیریت از پایه های علمی حال حاضر نیز محسوب می گردد. موفق باشید |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|