یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403

 



موضوع: علل و انگیزه های وئاد

علل و انگیزه های وئاد 9 سال 3 ماه ago #111904

علل و انگیزه های وئاد
توجه به این مطلب ضروری می نماید که در آن روزگار، از طرفی جو حاکم مبتنی بر تنفر داشتن از دختر بوده است؛ که قرآن نیز به انعکاس سوء ولادت نوزاد دختر اشاره فرموده است. از طرف دیگر، مشرکان ملائکه را دختران خدا می دانستند و از آنان نزد پروردگار امید شفاعت داشتند. معقول نیست انسان، موجودی را که ذاتا از آن کراهت دارد پرستش کند و از او امید شفاعت نیز داشته باشد. مجموعه این دو نگرش به ما می فهماند که کراهت داشتن از دختران، به جهت اسباب و علل خارجی (بیرون از ذات زن) بودهاست؛1 که در این جا به مهم ترین آن ها می پردازیم:
1. عامل اخلاقی: ضعف و ناتوانی دختران در جنگ ها، یکی از عوامل زنده به گور کردن آنان به شمار می آمد؛ زیرا بسیار اتفاق می افتاد که در جنگ ها و غارتگری ها و چپاول ها، دختران اسیر می شدند؛ و نوامیس قبیله به دست بیگانگان می افتاد؛ و لکه ننگی را بر دامان قبیله به ویژه خانواده آن ها بجای می گذاشت. عرب جاهلی به جهت تعصبات افراطی، تحت لوای دفاع از ناموس و حفظ حیثیت و شرافت خانواده، به این جنایت وحشتناک دست می زد.2 غیرت آن ها به شیوه دیگری نیز رخ می نمایاند؛ و آن این که مبادا هم کفوی برای دخترانشان یافت نشود، ازاین رو «مهلهل بن ربیعه» که از طبقه اشراف بود، به همسرش فرمان کشتن دخترش را می دهد. ولی او فرزند را به خدمتکار خویش می سپرد؛و از وی می خواهد که نیکو تربیتش کند؛ بدین وسیله دخترش را از مرگ نجات می دهد.3
و برخی هم که مرتکب چنین جنایتی نمی شدند، بعضا مشاهده می شود که دختران را از تزویج منع می کنند. «ذوالاصبع عدوانی» که چهار دختر داشت، همگی را از همسر گزینی منع کرد.4 ناگفته نماند برخی معتقدند: چون وأد دختران برای حفظ و صیانت آنان از دستبرد اجانب بوده و این که از ننگ و خفت اسارت به دور مانند، به هیچ وجه دلیل بر انحطاط جایگاه زن و کم ارزش بودن منزلت او نمی باشد.5
2. عامل اقتصادی: از طرفی شبه جزیره عربستان از لحاظ جغرافیایی، در منطقه کم رونقی واقع شده بود؛ و کشاورزی و دامداری را مختل نموده بود؛ ازاین رو فقر شدیدی بر جامعه آن روز حاکم بود. از طرف دیگر، دختران همانند پسران مولّد اقتصادی نبودند؛ و در غارتگری ها و نگهداری گله ها و... شرکت نداشتند؛ به عبارت دیگر، تولیدکننده بودن پسران و مصرف کننده بودنِ دختران، یکی از عوامل این جنایت به حساب می آید؛و خانواده ها از شدت فقر و سربار بودن دختران در بعد اقتصادی، به این عمل شنیع دست می زدند.6
و از بیم تنگدستی فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آن ها و شما روزی می بخشیم. آری، کشتن آنان همواره خطایی بزرگ است.7
این آیه، مسلمانان را از کشتن فرزندان به خاطر ترس از فقر و ناتوان ماندن از مخارج زندگی منع کرده؛ چه این که روزی آنان و شما تنها به دست خداست. آنگاه بر عظمت و بزرگی این گناه تصریح فرموده است؛ و به این وسیله خداوند، خط بطلانی بر انگیزه اقتصادی، که در پندار جاهلی قتل دختران را توجیه می کرد، کشیده است؛ و بزرگی این گناه را یادآور شده است. زیرا در جاهلیت، به دلیل عادی شدن دخترکشی، گویی دیگر احساس گناه نمی کردند.
گاهی فقر موجود و گاهی ترس از فقر، آن ها را وادار به چنین عملی می کرد. ظاهرا اغلب مفسران پیام آیه را منع از فرزندکشی (اعم از دختر و پسر) می دانند. شاید چنین عملی در سالهای قحطی در منطقه حجاز صورت گرفته باشد قهرا فرزندکشی در میان بادیه نشینان شایع تر از شهرنشینان بوده است. در «آیه 31 اسراء» رزق اولاد بر رزق آباء مقدم شده «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیّاکُمْ» زیرا ترس از فقر موجب قتل اولاد شده است. در صورتی که در «آیه 151 سوره انعام» رزق آباء مقدم شده «نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیّاهُمْ» زیرا فقر موجود سبب فرزندکشی شده است.8
3. عامل اجتماعی: وجود جنگها و نزاعهای مستمر قبیله ای، سبب از دست رفتن مردان و پسران می شد؛ و همین امر تعادل آمار دختران و پسران را به هم می زد. ازاین رو وجود پسران به حدّی عزیز شده بود، که تولد پسر مایه مباهات، و در عوض تولد دختر، مایه رنج و نگرانی خانواده بود.9
4. عامل دینی: به نظر می رسد زنده به گور کردن دختران، از اعتقاد دینی اقوام و ملل گذشته نشأت بگیرد؛ زیرا برخی عقیده داشتند که دختران سرچشمه شرّ و پلیدی، و آفریده خدایی غیر از خدایانشان می باشند.
5. عامل فرهنگی: شاید محرومیت زن از مقام والای انسانی خویش در جامعه جاهلی، به این جنایت کمک کرده باشد. در دورانی که زن محبوس، و در نهایت ذلت و خواری است؛ به گونه ای که ضعف و بیچارگی، طبیعت ثانوی او شده، و واژه «زن» با کلمات ذلت و ضعف مترادف شده است؛ به طوریکه هیچ ملت غیرمتمدن و متمدنی نیست، مگر این که ضرب المثلهایی در ضعف و زبونی او دارد؛ و در تمام زبان های عالم با همه اختلافی که در اصول و پایه ها دارد، انواع استعارات و کنایات و تشبیهات مربوط به این لفظ (زن) وجود دارد، که با آن الفاظ افراد ترسو، ضعیف، زبون و بیچاره مورد سرزنش قرار می گیرند؛10 در چنین فضائی است، که نوزاد تازه تولد یافته به «جرم دختر بودن» زیر خروارها خاک مدفون می گردد؛ تا بدین وسیله ریشه ضعف و زبونی از خانواده برچیده شود!
به هر حال باید با باور برخی هم عقیده باشیم، که فاجعه وأد بنات، اساسا ریشه اقتصادی داشته، و ترس از فقر و عشق به مال، عامل زیربنایی به شمار می آید. چنانچه قرآن کریم نیز در موارد متعدد بر این مهم تأکید نموده است. اما سایر عوامل، مثل ننگ و عار شمردن دخترداری، ترس از اسارت دختران و... همه، پدیده های روبنائی هستند، و به نظر می رسد آیات قرآن11 نه تنها علت این جنایت را ترسیم می کند؛ بلکه صراحت بیانش برای تحقیر و سرزنش کسانی است که مسایل اخلاقی و شرافتی را علت زنده به گور کردن دخترانشان معرفی می کردند؛ در حالیکه واژه های شرافتمندانه حمیّت و ناموس و غیرت؛ جملگی پرده های فریبنده ای است، که دنائت و پستی و علاقه وافرشان به مال را توجیه می کرده است.12
1 . ر.ک به عصر النبی، ص 232؛ محمد عزه دروزه، المرأة فی القران و السنة، ط 2، دمشق دارالجلیل، 1985 م، ص 11.
2 . ر.ک به فی ظلال، ج 4، ص 2178؛ نمونه، ج 26، ص 178؛ هادی العلوی، فصول عن المرئه، ط 1، بیروت، دارالکنوز الادبیه، 1996 م، ص 19.
3 . نهایة الأرب، ج 18، ص 83؛ الاغانی، ج 9، ص 179؛ نیشابوری، ج 15، ص 33.
4 . کامل مبرد، ص 316.
5 . محمد، احمد الحوفی، المرأة فی الشعر الجاهلی، القاهره، دار نهضة، بی تا، ص 304.
6 . ر.ک به فی ظلال، ج 4، ص 2178؛ نمونه، ج 26، ص 178 و ج 11، ص 271.
7 . اسراء، 31.
8 . المرأة فی ظلال القرآن، ص 208.
9 . ر . ک به نمونه، ج 11، ص 271.
10 . المیزان، ج 2، ص 269.
11 . انعام : 151؛ اسراء : 31.
12 . عائشه بنت الشاطی به نقل از کتاب زن: دکتر علی شریعتی، صص 110 ـ 112.
Hossein Lavasani
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حسین بهنام