شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مدینه

مدینه 9 سال 5 ماه ago #104143

مدینه

شهری است در شمال مكّه، كه تقریباً 90 فرسنگ از هم فاصله دارند، در اطراف شهر؛ باغات و نخلستانها است، و زمین آن برای غرس اشجار، و كشت وزرع آماده تر است.

قبل از اسلام، نام آن « یثرب » و پس از هجرت پیامبر اسلام (ص) ؛ « مدینه الرسول » نامیده شد؛ بعد ها برای تخفیف، آخر آن را حذف كرده و « مدینه » گفتند. در تاریخ می خوانیم كه نخستین كسانی كه در این مرز و بوم سكنی گزیدند، گروه « عمالقه‌ » بودند سپس طائفه یهود، و اوس و خزرج كه در میان مسلمانان؛ به نام انصار خوانده شدند.

منطقه حجاز بر خلاف سائر مناطق، از دست برد كشور گشایان محفوظ مانده، و آثار تمدن روم و ایران ـ دو امپراطوری بزرگ جهان قبل از اسلام ـ در آنجا دیده نمی شود زیرا اراضی لم یزرع و غیر قابل سكونت آن، چندان ارزشی نداشت كه تا برای به دست آوردن آن لشكركشی كنند، و بعد از هزاران مشكلات كه لازمه تسلط بر خاك آن منطقه بود، تازه دست خالی برگردند.

در این باره، داستان زیر را به دقت مطالعه كنید، این داستان را « دیودور » نقل كرده است.

« در آن زمان كه « دمتریوس»، سردار بزرگ یونانی، به قصدِ تصرف عربستان وارد « پترا » (یكی از شهرهای قدیمی حجاز) شد؛ ساكنان آنجا به او چنین گفتند: « ای سردار یونانی چرا با ما جنگ می كنی!؟ ما در ریگستانی بسر می بریم كه فاقد همه گونه وسائل زندگانی است، ما برای اینكه سر به فرمان كسی ننهیم، چنین صحرای خشك و بی آب و علفی را انتخاب نموده ایم.

بنابر این، تحف و هدایای ناقابل ما را قبول بنما و از تصرف منطقه ما صرف نظر كن، و ضمناً اگر بخواهی بر قصد خود باقی بمانی ما از همین الان، اعلان می كنیم، كه در آینده نزدیك، دچار هزاران مشكلات و مصائب خواهی شد. و بدان! كه « نبطی » از طرز معیشت خود دست بردار نیست و اگر بعد از طیِّ مراحلی،چند نفری را، به عنوان اسارت به چنگ آوری و بخواهی همراه خود ببری، سودی از آنان نخواهی دید، زیرا آنان غلامانی خواهند بود بد اندیش و بدروش و حاضر نخواهند شد كه طرز زندگی خود را عوض كنند.

سردار یونانی پیام صلح طلبانه آنان را پذیرفت، و از لشكركشی و تسلط بر خاك عربستان منصرف شد»[1]

2. بخش مركزی و شرقی كه آن را « صحرای عرب » می نامند، و منطقه « نجد » كه جزء همین قسمت است سرزمین مرتفع و دارای آبادیهای مختصری است؛ و پس از تسلط سعودیها، ناحیه « ریاض » كه پایتخت آنان است، از مراكز مهم عربستان شده است.

3. بخش جنوب غربی شبه جزیره، كه آن را « یمن » می نامند، طول آن از شمال به جنوب در حدود هفتصد و پنجاه كیلومتر، و از غرب به شرق در حدود چهارصد كیلومتر است. مساحت این كشور را شصت هزار هزار میل مربع تخمین زده اند، ولی وسعت سابق آن، بیش از این بوده، و قسمتی از آن (عدن) در نیم قرن اخیر تحت الحمایه انگلستان بوده، از این لحاظ حد شمال آن نجد و حد جنوبی آن عدن، و از مغرب به دریای سرخ و از مشرق به صحران « الربع الخالی » منتهی می شود.[2]

از شهرهای معروف یمن، شهر تاریخی« صنعاء» است و از بنادر معروف یمن، بند « الحدیده» است كه در كنار دریای سرخ قرار دارد.

ناحیه یمن، پرنعمت ترین نقطه ایست كه در جزیره دیده می شود، سابقه تمدن درخشان و با عظمت دارد؛ یمن مقرِّ سلطنت ملوك « تبایعه» (جمع تبع) بود و آنان سالیان دراز در یمن حكومت كرده اند، یمن قبل از اسلام مركز مهم تجارت بود؛ و در حقیقت چهار راه عربستان به شمار می رفت. معادن زرخیز عجیبی داشت، و طلا و نقره و احجار كریمه آن، به خارج كشور صار می گردید.

آثار و نمونه های تمدن آن روز یمن؛ تا امروز باقی است. مردم باهوش یمن، در دورانی كه وسائل كارهای سنگین در دست بشر نبود، توانسته بودند با همت بلند خود ساختمان های جالب و مرتفع بنا كنند.

سلاطین یمن حكومتهای بی منازعی داشتند، ولی در عین حال از اجرای نظامنامه حكومت، كه دانشمندان یمن تصویب و تدوین كرده بودند؛ و خودداری نمی كردند. و در قسمت كشاورزی، باغ داری، گوی سبقت را از دیگران ربوده بودند، آئین نامه دقیق برای كشت و زرع زمینها، و آبیاری مزارع و باغها تهیه كرده و به مورد اجراء گذاشته بودند. از این لحاظ كشورشان، از كشورهای ممتاز و مترقی آن دوران شمرده می شد.

« گوستاولبون» ـ مورخ معروف فرانسوی ـ درباره یمن می نویسد: « در تمام عربستان نقطه ای خرّم تر و حاصلخیزتر از یمن نیست».

« ادریسی»، مورخ شهیر قرن 12، درباره شهر صناء می نویسد:« آنجا دارالسلطنه عربستان و پایتخت یمن است و ابنیه و قصور این شهر، معروف دنیاست، منازل و مساكن معمولی شهر باسنگهای تراشیده بنا شده است».

این آثار شگفت آوری كه از حفاریها و كاوشهای اخیر خاورشناسان به دست آمده؛ تمدن شگفت انگیز دوران گذشته یمن را، در قسمت های مختلف آن « مأرب» و « صنعا» و « بلقیس» ثابت می نماید.

در شهر مأرب (شهر معروف سبا) ، كاخهای آسمانخراش كه دروازه ها و طاقهای آنها از طلا زینت می یافته بود، و ظروف طلا و نقره و همچنین تخت خوابهای فلزی زیاد وجود داشت.[3]دو یمن در سال 1990 با یكدیگر متحد شدند

از آثار تاریخی « مأرب»، سدِّ معروف آن می باشد، كه هنوز آثار آن باقی است، و آن به وسیله سیلی كه در قرآن، از آن به نام « عرم» یاد شده است، خراب گشت. [4]


[1] . تمدن اسلام و عرب ، ص 93 ـ 94.

[2] . اخیراً یمن به دو بخش: شمالی و جنوبی تقسیم شده و هر كدام برای خود حكومت و نظامی دارد دو یمن در سال 1990 با یكدیگر متحد شدند.

[3] . تمدن اسلام و عرب ، ص 96.

[4] . برای توضیح بیشتر درباره وضع جغرافیائی و اقتصادی و سیاسی شبه جزیره، به كتاب جغرافیای كشورهای اسلامی مراجعه بفرمایید .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حسین بهنام