خوش آمديد,
مهمان
|
|
از دیگر نظریههاى كلاسیك مدیریت، »نظریه مدیریت ادارى« است. این نظریهبرخلاف مدیریت علمى، كه روشهاى انجام كار را به بررسى مىنهاد، دیدى كل نگردارد و اصولى كلى را براى اداره سازمانها ارائه مىكند.
هنرى فایول(1841 - 1925) ، مهندس معدن و مدیر شركت معدن ذغالسنگ، نظریه پرداز مدیریت ادارى است. وى با هدف دستیابى به اصولى ساده براىاداره امور سازمانها، مطالعات و تحقیقاتى انجام داد كه نتیجه آن در كتاب مدیریتصنعتى و عمومى (1916) انتشار یافته است. نظریههاى فایول در باره سازمان و مدیریت را مىتوان در سه بخش مورد بررسى قرار داد: الف - فعالیت سازمانها فایول، سازمان را به صورت یكپارچه مىنگریست و معتقد بود كهفعالیتهاى سازمانها از شش جزو تشكیل شده است: 1- فعالیت فنى، شامل تولید، تغییر شكل مواد و تهیه محصول ؛ 2- فعالیت بازرگانى، شامل خرید، فروش و مبادلات؛ 3- فعالیت مالى، شامل تأمین منابع مالى و سرمایه و استفاده بهینه از آنها؛ 4- فعالیت ایمنى، شامل حفاظت از اموال سازمان و جان و سلامتى كاركنان؛ 5- فعالیت حسابدارى، شامل تعیین وضعیت موجودى حسابها و دفاتر؛ 6- فعالیت مدیریتى یا ادارى، شامل برنامه ریزى، سازماندهى، هماهنگى و نظارت. فایول، اهمیتى بسیار براى فعالیت ششم قائل بود به گونهاى كه قسمت عمده كتاب وى بهبررسى این فعالیت اختصاص یافته است. ب - اصول مدیریت: فایول، در كتاب خود به چهارده اصل مدیریتى اشاره مىكند، ولى مراداو از اصول، حكم قطعى و ثابت نیست. وى در این باره مىنویسد: به ندرت امكان دارد كه یك اصل به صورت یكسان دوبار مورد استفاده قرار گیرد زیرا انسانها بایكدیگر متفاوت اند و زمان به سرعت تغییر مىكند. برخى از اصول مذكور به شرح ذیل است: تقسیم كار: كارها و فعالیتهاى سازمان باید به گونهاى تقسیم شود كه موجبرشد كاركنان متخصص گردد، تا بدین وسیله ضمن كاهش ضایعات، مهارت افرادافزایش و عملكرد آنان بهبود یابد. اختیار: اختیار، عبارت است از حق صدور دستور. فایول، میان اختیار رسمى،كه از مقام مدیر سازمان نشأت مىگیرد، و اختیار غیر رسمى، كه از مقبولیت شخص مدیرنزد زیر دستان حاصل مىگردد، تفاوت مىگذارد. وى معتقد است كه میان اختیار ومسئولیت ارتباط برقرار است و باید اختیار و مسؤولیت با هم متناسب باشند. درحقیقت، افرادى كه اختیار )حق صدور دستور( دارند، باید پاسخگوى آن نیز باشند. انضباط: انضباط، اطاعت حاصل از توافق مدیر و زیردستان است؛ یعنى مدیرانو كاركنان باید به تعهدات خود، كه بر اساس توافق دو جانبه به دست آمده است، پایبندباشند و پاداش و تنبیه نیز باید بر مبناى میزان عمل به این تعهدات باشد. وحدت مدیریت: فعالیتهایى كه به منظور تحقق یك هدف انجام مىشود، بایدزیر نظر یك مدیر قرار گیرد تا او بتواند فعالیتها را با یكدیگر هماهنگ و در جهتتحقق هدف مورد نظر هدایت كند. اصل »وحدت مدیریت« بر این اساس استوار استكه اگر مسؤلیت اجراى یك برنامه را به یك نفر واگذاریم، كارایى بیشتر خواهد شد. تمركز: سازمانها نیز مانند اندام موجود زنده، به یك نظام مركزى نیازمندند تافعالیت آنها را هماهنگ كند. در بدن انسان نقش این نظام مركزى را مغز بر عهده دارد. درسازمان نیز نظام مركزى فرماندهى، عبارت از مدیریت است. مدیر سازمان مىتواند تمامى اختیارات را خود اعمال و یا برخى از آنها را به زیر دستانتفویض كند. در این صورت، نظام غیر متمركز بر سازمان حاكم خواهد بود. تمركز یا عدم تمركز، به خودى خود مطلوب نیست، زیرا درجه مطلوب از تمركز یا عدمتمركز را شرایط سازمان و نگرش مدیریت آن تعیین مىكند و میزان استفاده از هر یك از آنهامقدارى است كه كارآیى سازمان را به حداكثر برساند. سلسله مراتب: در سازمانها، سلسله مراتب از بالاترین مقام سازمان تاپایینترین جزو آن حاكم است. ارتباطات رسمى در سازمان، از طریق سلسله مراتبجریان مىیابد و از این راه وحدت مدیریت حاصل مىشود. فایول بر آن است كه اگرسلسله مراتب طولانى شود موجب كندى جریان كار و تأخیر در تصمیمگیرىها مىگردد.بنابراین، مىتوان تا حدودى انعطافپذیر بود و سلسله مراتب سازمان را كوتاه كرد. استمرار خدمت كاركنان یا ثبات: چون فردى را براى انجام كار برمى گزینیم تامدّتى نمىتواند به خوبى كار كند و در واقع مدّتى زمان لازم است تا به كار خود مسلّطشود. بر این اساس، اگر فردى را پیش از تسلط بر انجام كارش، جا به جا و از شغلى بهشغل دیگر منتقل كنیم، هزینه هایى كه صرف آموزش او شده است، از بین مىرود.وانگهى، این جا به جایى باعث تضعیف روحیه كاركنان شده، امكان شناسایى نقاط قوّتو ضعف آنان را از مدیر باز مىگیرد. بنابراین، پیش از این كه افراد به بهره ورى كامل در شغل خود برسند، نباید آنان راجا به جا كرد. در حقیقت، دوران خدمتى كاركنان باید از استمرار و ثبات نسبى برخوردار باشد. ابداع و نوآورى: نوآورى، همان قدرت تفكّر در طرح و اجراى برنامه است.مدیران باید بسترى مناسب براى تفكّر كاركنان در باره برنامههاى موفق و اجراىآزمایشى آن فراهم كنند و امكان استفاده از قدرت خلاقیت و نوآورى را از كاركناننگیرند. روحیه یگانگى: قدرت و توان سازمانها از وحدت، هماهنگى و یگانگىكاركنان به دست مىآید. یكى از روشهاى ایجاد حسّ یگانگى در افراد، آشنا ساختنآنان با اهداف سازمان است. راه دیگر، مشخص كردن نقش هر فرد در دستیابى بهاهداف است. اگر هر دو روش به كار گرفته شود، نتیجهاى بهتر به دست مىآید. ج - ویژگىهاى مدیران: فایول، معتقد بود كه مدیران باید داراى ویژگىهاى ذیل باشند: 1- توانایى فكرى: مدیران باید از توان فهم، یادگیرى و تشخیص برخوردار باشند. 2- توانایى جسمى: سلامت و توانایى جسمى و داشتن ظاهرى مناسب نیز براى مدیرانضرورى است. 3- معلومات عمومى: مدیران باید از اطلاعات و معلومات كلّى - هر چند مربوط به شغل ووظیفه سازمان نباشد - برخوردار منبع :سایت تبیان |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
هنری فایول (1925-1841) یک تئوریسین مدیریت اهل کشور فرانسه بوده است که تئوری های او در مدیریتِ نیروی بسیار موثر و تاثیر گذار بوده است. فایول در واقع یک مهندس معدن بوده است که در شرکت معدنی در فرانسه کار می کرد، او در ابتدا به عنوان یک مهندس مشغول به کار شد و بعدها به بخش مدیریت و مدیر عامل تبدیل شد. و در دوران فعالیت خود در آنجا چندین مقاله و کتاب در زمینه های مدیریت به چاپ رساند.
اصول چهارده گانه مدیریت که توسط هنری فایول مطرح شده است، از مهمترین مفاهیم مدیریتی به حساب می آید، که به نظر می رسد، جزو اولین مسائلی باشد که هر مدیری نیاز به دانستن آنها دارد، دانستنی که باید در مدیریت به کار آید. این اصول در نگاه اول به نظر ساده و روشن می آیند، اما به وضوح می توان عدم رعایت این موارد را نه تنها در مدیریت شرکت ها و صنعت گران کوچک و متوسط بلکه در بزرگترین مدیریت های ایران دید. اصولی که فایول در اوایل قرن بیستم انها را شناخت و اروپا و آمریکا مدتها پیش آن را باور کردند و دست مایه ی توسعه ی آنها شد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|