جمعه, 07 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مدیریت ادارى‏

مدیریت ادارى‏ 9 سال 7 ماه ago #102237

  • محبوبه جنتي جهرمي
  • محبوبه جنتي جهرمي's Avatar
از دیگر نظریه‏هاى كلاسیك مدیریت، »نظریه مدیریت ادارى« است. این نظریه‏برخلاف مدیریت علمى، كه روش‏هاى انجام كار را به بررسى مى‏نهاد، دیدى كل نگردارد و اصولى كلى را براى اداره سازمان‏ها ارائه مى‏كند.
هنرى فایول(1841 - 1925) ، مهندس معدن و مدیر شركت معدن ذغال‏سنگ، نظریه پرداز مدیریت ادارى است. وى با هدف دستیابى به اصولى ساده براى‏اداره امور سازمان‏ها، مطالعات و تحقیقاتى انجام داد كه نتیجه آن در كتاب مدیریت‏صنعتى و عمومى (1916) انتشار یافته است.
نظریه‏هاى فایول در باره سازمان و مدیریت را مى‏توان در سه بخش مورد بررسى قرار داد:


الف - فعالیت سازمان‏ها
فایول، سازمان را به صورت یكپارچه مى‏نگریست و معتقد بود كه‏فعالیت‏هاى سازمان‏ها از شش جزو تشكیل شده است:
1- فعالیت فنى، شامل تولید، تغییر شكل مواد و تهیه محصول ؛
2- فعالیت بازرگانى، شامل خرید، فروش و مبادلات؛
3- فعالیت مالى، شامل تأمین منابع مالى و سرمایه و استفاده بهینه از آنها؛
4- فعالیت ایمنى، شامل حفاظت از اموال سازمان و جان و سلامتى كاركنان؛
5- فعالیت حسابدارى، شامل تعیین وضعیت موجودى حساب‏ها و دفاتر؛
6- فعالیت مدیریتى یا ادارى، شامل برنامه ریزى، سازماندهى، هماهنگى و نظارت.
فایول، اهمیتى بسیار براى فعالیت ششم قائل بود به گونه‏اى كه قسمت عمده كتاب وى به‏بررسى این فعالیت اختصاص یافته است.


ب - اصول مدیریت:

فایول، در كتاب خود به چهارده اصل مدیریتى اشاره مى‏كند، ولى مراداو از اصول، حكم قطعى و ثابت نیست. وى در این باره مى‏نویسد:
به ندرت امكان دارد كه یك اصل به صورت یكسان دوبار مورد استفاده قرار گیرد زیرا انسانها بایكدیگر متفاوت اند و زمان به سرعت تغییر مى‏كند.
برخى از اصول مذكور به شرح ذیل است:
تقسیم كار: كارها و فعالیت‏هاى سازمان باید به گونه‏اى تقسیم شود كه موجب‏رشد كاركنان متخصص گردد، تا بدین وسیله ضمن كاهش ضایعات، مهارت افرادافزایش و عملكرد آنان بهبود یابد.
اختیار: اختیار، عبارت است از حق صدور دستور. فایول، میان اختیار رسمى،كه از مقام مدیر سازمان نشأت مى‏گیرد، و اختیار غیر رسمى، كه از مقبولیت شخص مدیرنزد زیر دستان حاصل مى‏گردد، تفاوت مى‏گذارد. وى معتقد است كه میان اختیار ومسئولیت ارتباط برقرار است و باید اختیار و مسؤولیت با هم متناسب باشند. درحقیقت، افرادى كه اختیار )حق صدور دستور( دارند، باید پاسخگوى آن نیز باشند.
انضباط: انضباط، اطاعت حاصل از توافق مدیر و زیردستان است؛ یعنى مدیران‏و كاركنان باید به تعهدات خود، كه بر اساس توافق دو جانبه به دست آمده است، پایبندباشند و پاداش و تنبیه نیز باید بر مبناى میزان عمل به این تعهدات باشد.
وحدت مدیریت: فعالیت‏هایى كه به منظور تحقق یك هدف انجام مى‏شود، بایدزیر نظر یك مدیر قرار گیرد تا او بتواند فعالیت‏ها را با یكدیگر هماهنگ و در جهت‏تحقق هدف مورد نظر هدایت كند. اصل »وحدت مدیریت« بر این اساس استوار است‏كه اگر مسؤلیت اجراى یك برنامه را به یك نفر واگذاریم، كارایى بیشتر خواهد شد.
تمركز: سازمان‏ها نیز مانند اندام موجود زنده، به یك نظام مركزى نیازمندند تافعالیت آنها را هماهنگ كند. در بدن انسان نقش این نظام مركزى را مغز بر عهده دارد. درسازمان نیز نظام مركزى فرماندهى، عبارت از مدیریت است.
مدیر سازمان مى‏تواند تمامى اختیارات را خود اعمال و یا برخى از آن‏ها را به زیر دستان‏تفویض كند. در این صورت، نظام غیر متمركز بر سازمان حاكم خواهد بود.
تمركز یا عدم تمركز، به خودى خود مطلوب نیست، زیرا درجه مطلوب از تمركز یا عدم‏تمركز را شرایط سازمان و نگرش مدیریت آن تعیین مى‏كند و میزان استفاده از هر یك از آنهامقدارى است كه كارآیى سازمان را به حداكثر برساند.
سلسله مراتب: در سازمان‏ها، سلسله مراتب از بالاترین مقام سازمان تاپایین‏ترین جزو آن حاكم است. ارتباطات رسمى در سازمان، از طریق سلسله مراتب‏جریان مى‏یابد و از این راه وحدت مدیریت حاصل مى‏شود. فایول بر آن است كه اگرسلسله مراتب طولانى شود موجب كندى جریان كار و تأخیر در تصمیم‏گیرى‏ها مى‏گردد.بنابراین، مى‏توان تا حدودى انعطاف‏پذیر بود و سلسله مراتب سازمان را كوتاه كرد.
استمرار خدمت كاركنان یا ثبات: چون فردى را براى انجام كار برمى گزینیم تامدّتى نمى‏تواند به خوبى كار كند و در واقع مدّتى زمان لازم است تا به كار خود مسلّطشود. بر این اساس، اگر فردى را پیش از تسلط بر انجام كارش، جا به جا و از شغلى به‏شغل دیگر منتقل كنیم، هزینه هایى كه صرف آموزش او شده است، از بین مى‏رود.وانگهى، این جا به جایى باعث تضعیف روحیه كاركنان شده، امكان شناسایى نقاط قوّت‏و ضعف آنان را از مدیر باز مى‏گیرد.
بنابراین، پیش از این كه افراد به بهره ورى كامل در شغل خود برسند، نباید آنان راجا به جا كرد. در حقیقت، دوران خدمتى كاركنان باید از استمرار و ثبات نسبى برخوردار باشد.
ابداع و نوآورى: نوآورى، همان قدرت تفكّر در طرح و اجراى برنامه است.مدیران باید بسترى مناسب براى تفكّر كاركنان در باره برنامه‏هاى موفق و اجراى‏آزمایشى آن فراهم كنند و امكان استفاده از قدرت خلاقیت و نوآورى را از كاركنان‏نگیرند.
روحیه یگانگى: قدرت و توان سازمان‏ها از وحدت، هماهنگى و یگانگى‏كاركنان به دست مى‏آید. یكى از روش‏هاى ایجاد حسّ یگانگى در افراد، آشنا ساختن‏آنان با اهداف سازمان است. راه دیگر، مشخص كردن نقش هر فرد در دستیابى به‏اهداف است. اگر هر دو روش به كار گرفته شود، نتیجه‏اى بهتر به دست مى‏آید.


ج - ویژگى‏هاى مدیران:

فایول، معتقد بود كه مدیران باید داراى ویژگى‏هاى ذیل باشند:
1- توانایى فكرى: مدیران باید از توان فهم، یادگیرى و تشخیص برخوردار باشند.
2- توانایى جسمى: سلامت و توانایى جسمى و داشتن ظاهرى مناسب نیز براى مدیران‏ضرورى است.
3- معلومات عمومى: مدیران باید از اطلاعات و معلومات كلّى - هر چند مربوط به شغل ووظیفه سازمان نباشد - برخوردار

منبع :سایت تبیان
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

مدیریت ادارى‏ 9 سال 6 ماه ago #102340

  • علی پوراشراف
  • علی پوراشراف's Avatar
هنری فایول (1925-1841) یک تئوریسین مدیریت اهل کشور فرانسه بوده است که تئوری های او در مدیریتِ نیروی بسیار موثر و تاثیر گذار بوده است. فایول در واقع یک مهندس معدن بوده است که در شرکت معدنی در فرانسه کار می کرد، او در ابتدا به عنوان یک مهندس مشغول به کار شد و بعدها به بخش مدیریت و مدیر عامل تبدیل شد. و در دوران فعالیت خود در آنجا چندین مقاله و کتاب در زمینه های مدیریت به چاپ رساند.

اصول چهارده گانه مدیریت که توسط هنری فایول مطرح شده است، از مهمترین مفاهیم مدیریتی به حساب می آید، که به نظر می رسد، جزو اولین مسائلی باشد که هر مدیری نیاز به دانستن آنها دارد، دانستنی که باید در مدیریت به کار آید. این اصول در نگاه اول به نظر ساده و روشن می آیند، اما به وضوح می توان عدم رعایت این موارد را نه تنها در مدیریت شرکت ها و صنعت گران کوچک و متوسط بلکه در بزرگترین مدیریت های ایران دید. اصولی که فایول در اوایل قرن بیستم انها را شناخت و اروپا و آمریکا مدتها پیش آن را باور کردند و دست مایه ی توسعه ی آنها شد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.