خوش آمديد,
مهمان
|
|
بازاریابی بین المللی چیست؟
بازاریابی بینالمللی، در ساده ترین سطح خود، فرآیندی است که در آن یک شرکت تجاری باید در مورد آمیخته بازاریابی خود در ورای مرزهای کشورش تصمیمگیری کند. پیچیدهترین سطح آن، شامل ایجاد واحد تولیدی و هماهنگ کردن استراتژی بازاریابی شرکت در سراسر جهان میباشد. آمیخته بازاریابی چیست؟ کالا و خدمات بسیاری از متخصصان بازاریابی بینالمللی به استراتژی کالا و خدمات تعدیل شده معتقدند. این استراتژی بر ویژگیهای خاص و منحصربهفرد کالا و خدمات برای بازارهای مختلف تاکید دارد. این تغییرات را میتوان در خود کالا بوجود آورد. مانند تغییرات در بستهبندی، تغییرات در خصوصیات ظاهری کالا از قبیل رنگ، بو، اندازه و … که بر اساس مد، سلیقه و یا سبک زندگی افراد کشورهای متفاوت صورت میگیرد. همچنین این تغییرات میتوانند در خدمات همراه کالا، که شامل گارانتی، نحوه توزیع و یا مستندات همراه کالا بوجود بیآیند. در بازاریابیِ خدمات، امر تعدیل بسیار برجستهتر و حائزاهمیتتر از کالاهای ملموس است. برای مثال در آمریکا و کشورهای اروپایی سرعت خدمات برای مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است در صورتی که در کشورهای سنتیتر تقابل افراد، فروشنده و مشتری، بسیار مهمتر به نظر میرسد.[۱۰] استراتژی کالای جهانی طیف مقابل استراتژی تعدیل است. در این استراتژی کالا در تمام کشورهای جهان یکنواخت است. در صورت امکان اجرا، این استراتژی میتواند مزایای زیادی برای شرکت داسته باشد. از جمله سودآوری بیشتر با تولید انبوه، امکان برنامهریزی و کنترل مؤثرتر، هزینه تولید پایینتر و از این قبیل. دوره عمر کالای بینالمللی مصرفکنندگان در کشورهای مختلف، از نظر سرعت قبول کالاهای جدید با هم کاملأ متفاوت هستند. این امر میتواند ناشی از تفاوت در درآمد افراد و یا طرزفکر آنها نسبت به کالاهای جدید در کشورهای مختلف باشد. به همین دلیل کالای جدید پس از اشباع کردن یک بازار خاص میتواند در بازارهای دیگر به رشد خود ادامه دهد. مثال ساده از این قبیل کالاها میتوان به اتوموبیل پژو ۲۰۶ فرانسه در ایران اشاره کرد.[۱۱] نامگذاری کالا بدلیل اینکه نام کالا ریشه عمیق در زبان و فرهنگ دارد، نامگذاری کالا میتواند جهانی و یا محلی باشد. کوکاکولا اسمی است که در اکثر زبانها یک تلفظ و معنی را دارد. اما شرکت آمریکارد که قصد داشت کارت اعتباری خود را به بیش از ۲۰ کشور ارائه کند، در سال ۱۹۷۷ نام خود را به ویزا تغیییر داد که تقریبا در همهجا معنی یکسانی دارد.[۱۲] معرفی کالای جدید همگانی شدن یک نوآوری جدید نیز در یک جامعه به عوامل مختلفی وابستهاست. برای مثال مکروویو در دهه ۵۰ میلادی در آمریکا اختراع شد اما همگانی شدن و به اصطلاح جا افتادن این کالا در اواخر دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ اتفاق افتاد. عواملی مانند مزیت نسبی کالا نسبت به قبل، سازگاری کالا، پیچیدگی استفاده از کالا و یا قابل مشاهده بودن کاربرد آن توسط دیگران عواملی هستند که در جا افتادن و پخش یک نوآوری جدید بسیار مؤثرند. توجه به این عوامل برای شرکتهای پیشرو و نوآور در بازاریابی بینالمللی شان بسیار حائز اهمیت به نظر میرسد. ترفیع عملیات ترفیع فروش به مجموعهٔ برنامههای ارتباطی شرکت با مصرفکنندگان اطلاق میشود که شامل پنج ابزار تبلیغات، فروش شخصی، پیشبرد فروش، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم است. به زبان ساده، ترفیع در واقع برقراری ارتباط با مشتریان است و هدف نهایی آن ترغیب و قانع ساختن آنها برای خرید مداوم. بازاریابی سعی میکند با استفاده از ابزار مختلف ترفیع، ذهن مشتریان را نسبت به محصول به ویژه نشان تجاری و موقعیت آن آگاه سازد. علاوه بر این مشخص کند به چه دلیل مشتریان باید محصولات شرکت را خریداری کنند طبق تعریفی دیگر، بازاریابی بینالمللی عبارت است از انجام فعالیتهای تجاری برای رساندن کالا و خدمات یک شرکت به مشتریان یا مصرفکنندگان خود در بیش از یک کشور، به منظور کسب سود. مراحل و اصول بازاریابی جنبه استاندارد و عمومی دارند و در همه بازارها و کشورها قابل اجرا هستند. تنها وجه تمایز بازاریابی داخلی و بازاریابی بینالمللی در حوزه فعالیت آنهاست. همین تفاوت مهم مبحث جدید بازاریابی بینالمللی را بوجود میآورد که از جمله مسائل مورد توجه در آن، آگاهی از مسائل کشور(های) دیگر، اتخاذ استراتژیهای مناسب برای ورود به کشورها و بازارهای مختلف و انجام اقدامات خاص در بازارهایی است که برای خارجیان تا حدی با اطمینان کمتر و ریسک بالاتر همراه است حیطه عمل در بازاریابی بطور کلی به دو بخش قابل کنترل و غیر قابل کنترل تقسیمبندی میگردد. عوامل قابل کنترل شامل سیاستهای کالا و خدمات، برنامه فروش، قیمتگذاری و توزیع است که آمیخته بازاریابی شرکت نام دارد و مستقیماً تحت کنترل و برنامهریزی خود شرکت است. شرکت میتواند بر اساس شرایط رقابتی بازار، محدودیتهای قانونی، سلایق مصرفکنندگان و استراتژی خود برنامه آمیخته بازاریابی را تدوین و اجرا کند. [۴] عوامل غیر قابل کنترل در بازاریابی بینالمللی خود به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میشود. در بخش داخلی سیاستهای کلی دولت، ساختار قانونی و شرایط اقتصادی از جمله عوامل غیر قابل کنترل شرکت هستند. در بخش خارجی این شرایط برای هر کشوری میتواند متفاوت و یا حتی کاملاً در تضاد باشد. اوضاع سیاسی، اقتصادی، سطح تکنولوژی، جغرافیا و فرهنگ از این قبیل عوامل به شمار میآیند. بازارها در کشورهای مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند. یکی از مهمترین این عوامل فرهنگ است. پیشرفت یک بازاریابی بینالمللی موفق در گرو درک و شناخت کامل تفاوتهایی است که در کشورهای مختلف جهان و فرهنگهای مختلف آنها وجود دارد. فرهنگ یک کل پیچیده است از دانایی، اعتقادات، هنر، اخلاق، رسوم و هر گونه قابلیت و عادتهایی از افراد به عنوان عضوی از یک جامعه که در رفتار مصرفکنندگی فرد تٱثیر گذار است. کل پیچیده به این معنی است که فرهنگ یک سیستم با اجزایی وابسته به هم است که همین امر شناخت آنرا بسیار دشوار میسازد. [۵] عوامل اجتماعی و فرهنگی تمامی جنبههای رفتار مصرفکننده و خریدار را تخت تاثیر قرار داده و توجه به تفاوت این عوامل در نقاط مختلف جهان در طراحی و اجرای استراتژیهای بازاریابی برای شرکتها بسیار مهم و حیاتی است. تفاوت در زبانها، باعث تغییر منظورِ یک شعار تبلیغاتی میگردد و یا تفاوت در ساختار فرهنگها باعث میشود که یک کالا نیازهای درجات مختلف افراد آن جامعه را برآورده سازد. یک چرخ خیاطی در یک فرهنگ ممکن است به عنوان یک دستگاه سرگرمکنندهٔ بهدردبخور و در فرهنگ دیگر وسیلهای حیاتی برای ادامه بقای کل یک خانواده باشد استراتژیهای ورود به بازارها برنامه ریزی چگونگی ورود به یک بازار هدف برای ارائهٔ کالا و خدمات یک شرکت را استراتژی ورود به بازارها مینامند. استراتژیهای ورود طبق یک طبقهبندی، استراتژیهای ورود به دو دستهٔ سرمایهگذاری مستقیم و سرمایهگذاری غیر مستقیم قابل تقسیم هستند.[۹] سرمایهگذاری مستقیم ایجاد واحد تولید سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری غیر مستقیم استراتژی صادرات واگذاری حق امتیاز اعطای نمایندگی انتخاب هر یک از این استراتژیها ویژگیهای خاص خود را داراست. میزان ریسک شرکت، میزان سرمایهگذاری، هزینههای ثابت و متغیر، هزینههای تمامشده و سهمبازار از جمله متغیرهایی هستند که با انتخاب هر استراتژی ورود تغییر میکنند. بازاریابان بینالمللی با توجه به شرایط بازار هدف، پتانسیل و موقعیت شرکت در بازار و استراتژی کلی شرکت، یک یا چند استراتژی ورود را انتخاب میکنند. انتخاب زیرکانه و درست، میتواند حضور موفقیت آمیز و پایدار شرکت در بازار را تضمین کند و به مزیت رقابتی شرکت تبدیل گردد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعید اسدی نژاد
|