دوشنبه, 07 خرداد 1403

 



موضوع: مفهوم صنایع فرهنگی

مفهوم صنایع فرهنگی 10 سال 9 ماه ago #31744

مفهوم «صنایع فرهنگی» نخستین بار طی جنگ جهانی دوم و در مکتب فلسفیِ فرانکفورت برای توصیف صنعت قدرتمند فیلم سازی امریکا به کار رفت. طبق تعاریف متداول، صنایع فرهنگی محصول بنگاه هایی است که برای عموم مردم، اطلاعات و سرگرمی های آموزشی، علمی و فرهنگی، در قالب های مختلفِ تکثیرشدنی، طراحی و تهیه می کنند. هدف صنایع فرهنگی (که با عناوین دیگری همچون «صنایع رسانه ای»، «صنایع حق تکثیر (کپی رایت)» و حتی «صنایع محتوایی» نیز شناخته می شود) مفهوم سازی، هماهنگ سازی، تولید، ارتقا و تجارت کالاهای فرهنگی در قالب های مختلف، اعم از کتاب، مجله، روزنامه و ژورنال، فیلم و محصولات صوتی ــ تصویری، ویدیو و نوارکاست، نرم افزار، لوح فشرده (سی دی رام) و دیگر محصولات است. شایان ذکر است اخیراً با توجه به پیشرفت های فنّاوری می توان محتوای موجود در این محصولات کم وبیش «سنتی» را به راحتی و در کمترین زمان از طریق شبکه های الکترونیکی از جایی به جای دیگر منتقل کرد. کشورهایی که به اهمیت استراتژیک صنایع فرهنگی پی برده و اقدامات مناسبی انجام داده اند امروزه از نظر اقتصادی و همچنین نفوذ فرهنگی، در سطح بین المللی، موقعیت ممتازی دارند و به عکس کشورهایی که به دلایل مختلف، اعم از ایدئولوژیک، سیاسی، اهداف اقتصادیِ کوتاه مدت یا حتی ماهیت فرهنگی، از صنایع فرهنگی خود حمایت نکرده اند امروز به هجوم محصولات و محتواهای فرهنگی بیگانه گرفتار شده اند و در معرض همه گونه پیامدهای جدی آن، همچون به خطرافتادن هویت فرهنگی و پرداخت هزینه های سنگین یا فشار برای ایجاد مانع در برابر واردات فرهنگی، قرار گرفته اند و بدین سبب، چه از لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی، در معرض خطر انزوا قرار دارند. در واقع، صنایع فرهنگی سهم چشمگیری در دسترسی افراد به اطلاعات، آموزش، و فرهنگ و نیز اشتغال زایی دارند و در ارائۀ تصویر فرهنگی یک کشور یا ملّت و ایجاد جایگاه مناسب در اقتصاد بین المللی مؤثرند. به همین علت در تحلیل عمیق و مستدل فرهنگی و تدوین استراتژی های حوزۀ «فرهنگ و توسعه» بررسی دقیق صنایع فرهنگی هم اکنون از اولویت های کاری بسیاری از دولت ها، سازمان ها و نهادهاست.
صنایع فرهنگی بهترین منبعی است که برای روشن شدن فرهنگ و هویت کشورها بررسی می شود؛ زیرا فرهنگ، پایه و اساس تمدن هر کشوری است که نسل های انسانی در زمان حیات خود از آن بهره می جویند و با اتکا به آن، به زندگی و فعالیت های روزمرۀ خود در کنار یکدیگر شکل می دهند.
می توان گفت صنایع فرهنگی حاصل فعالیت های نویسندگان، هنرمندان، معماران، موسیقی دانان، و تجلی معنویت مردم و ارزشهایی است که به زندگی معنا می دهند.
صنایع فرهنگی نتیجۀ عوامل محسوس و نامحسوس است که خلاقیت مردم از طریق آنها متجلی می شود. این عوامل عبارت اند از: زبان، آداب و رسوم مذهبی، باورها، مکان ها و یادمان های تاریخی، ادبیات، کارهای هنری، آثار موجود در آرشیوها و مراکز اسناد و کتابخانه ها و نظایر آن، که در قالب صنایع فرهنگی می توان آنها را ارائه کرد.
در نگرش جدید، صنایع فرهنگی جزئی از زندگی روزمرۀ انسان ها شده اند، به طوری که آن را می توان عاملی هویت بخش نامید. بیانگر چیستی و کیستی یک جامعه یا شهر و روستاست و چون با زندگی مردم عجین می شود، میراث فرهنگی زنده خواهد ماند.
هویت هر جامعه و نگاه مردم آن به یک پدیده در صنایع فرهنگی انعکاس می یابد. کیفیت زندگی، آداب و رسوم، عقاید، ارزش ها، هنجارها و بالاخره فرهنگ هر جامعه ای در میراث فرهنگی آن جامعه نهفته است.
میراث موجود و سنّت های حاکم بر زندگی دوره های قدیم و تعلق محله ای کارکردهایی داشت که ضمن داشتن ضعف هایی، نقاط مثبتی داشت که می توانست به نتایج خوبی منجر شود. محله ها درون خود زندگی واقعی داشتند و با همین زندگی های واقعی اداره می شدند.
با توجه به اینکه صنایع فرهنگی مفهومی هویتی است، تشخص و هویت هر جامعه با آن صنایع ارتباط دارد و پیوند نسل ها را طی تاریخ به وسیلۀ صنایع و میراث فرهنگی می توان حفظ کرد.
حال این میراث، که نشان دهندۀ هویت جامعه است، در فرآیند جهانی شدن دستخوش تحولاتی می شود، بر همین اساس مهم ترین مسئله حفظ و حراست از صنایع و میراث فرهنگی و اشاعۀ آن به جوامع دیگر جهان است.
سئوال مهم این است که صنایع فرهنگی چگونه می تواند هویت هر جامعه ای را در جامعۀ جهانی جدید نشان دهد؟ به عبارت دیگر، صنایع فرهنگی، با وجود سیر شتابان و فراگیر جهانی شدن، چگونه می تواند از یک طرف هویت اصیل جامعه ای را حفظ و از طرف دیگر آن را جهانی کند؟
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی