خوش آمديد,
مهمان
|
|
حقوق شهروندي
مقدمه زمانی که استبداد در جهان بیداد می کرد، زمانی که از حقوق و آزادیهای بشری در جهان خبری نبود، مجموع افرادی که در قلمرو دولت واحد زندگی می کردند و وابستگی حقوقی ـ سیاسی با همان دولت داشتند، به نام تبعه یاد می شدند. این عنوان (تبعه) بر انسانهایی که در دامان دولت مستبد زندگی می کردند و مکلفیتهای شان در برابر دولت بیشتر از حقوق آنان بود، اطلاق می شد؛ انسانهایی که تابع مطلق دولت مستبد بودند. دولتهای مستبد تا حدی که علاقمند بودند، به اتباع خویش توجه کرده و حقوق و امتیازاتی به آنها اعطا می نمودند. رابطه بین اتباع و دولت یکجانبه بود و این دولت بود که با اتباع رابطه ایجاد می کرد. اتباع مکلف بودند تا مطابق خواست دولت عمل کنند، هر نوع حرکتی خلاف سلیقۀ دولت مستبد، جرم دانسته شده و قابل مجازات پنداشته می شد. تا قبل از به میان آمدن دموکراسیهای جدید، اتباع کشورهای جهان، از حقوق و آزادیهای بشری برخوردار نبودند و نقشی در تعیین سرنوشت خویش نداشتند. برعکس، مکلف بودند تا از دولت متبوع حمایت کرده و مطابق دستورات و خواسته های آن عمل کنند. با شکلگیری دولتهای مدرن و رژیمهای دموکراتیک، تغییرات چشمگیری در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... کشورهای جهان به میان آمد. این تغییرات باعث تقویۀ رژیمهایی گردید، که مردم در آن نقش مهمی را بازی می کردند. در این رژیمها (دموکراسیها) حق حاکمیت از آن مردم دانسته شد و بدین ترتیب از حق مردم و حقوق و آزادیهای افراد سخن به میان آمد، که در نتیجه واژۀ "تبعه" نیز زمینۀ استفادۀ خود را از دست داده و از آن پس به جای «تبعه»، واژۀ «شهروند» مروج گردید. پس «شهروند» واژه یی است منطبق با ارزشها و فرهنگ دموکراتیک و «تبعه» واژه یی است منطبق با فرهنگ استبدادی. شهروندان هر دولت دموکراتیک دارای یک سلسلۀ حقوق و آزادیهایی هستند، که به نام «حقوق شهروندی» یاد می شود. حقوق شهروندی ماهیتی دموکراتیک دارد و به تمام حقوق و آزادیهای مدنی ـ سیاسیی اطلاق می شود، که در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی درج بوده و توسط قانون اساسی و سایر قوانین ملی بازتاب داده شده باشند تمام حقوق شهروندی از ارزش یکسان برخوردار اند؛ اما در آن میان حق برابری در نزد قانون و آزادی بیان از اهمیت حیاتی برخوردار می باشند آزادی بیان نیز یکی از حقوق شهروندیست. آزادی بیان، پیش زمینۀ تحقق آزادی عقیده و فکر است. هر شهروند حق دارد تا آزادانه بیاندیشد، آزادانه عقایدی را برگزیند و آزادانه آن عقاید را بیان نموده و بر آن عمل نماید. آنچه در مورد آزادی بیان مهم است، اینست، که آزادی بیان به معنای آزادی در بیان است، نه در عمل. در قوانین ملی، برای تحدید آزادی در بیان، باید تنها از معیارهای عدالت و حقیقت استفاده شود. شهروندی شهروندی (انگلیسی: Citizenship) همانطور که روشن است از مشتقات شهر (City) است. شهروندی را قالب پیشرفتهٔ «شهرنشینی» میدانند. به باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقاء یافتهاند. شهروندی تا پیش از این در حوزهٔ اجتماعی شهری بررسی میشد اما پس از آن شهروندی مفاهیم خود را به ایالت و کشور گسترش دادهاست، اگرچه امروزه بسیاری به شهروندی جهانی[۱] نیز میاندیشند. شهروندی امروزه کاربردها و معانی مختلفی یافتهاست. شهروند و حقوق شهروندی یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسئولیتهایی را به شهروند یاد آور میشود که در قانون پیش بینی و تدوین شدهاست. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. ازاین رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدفها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که میتوان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است. در واقع حقوق شهروندی آمیختهای است از وظایف و مسئولیتهای شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق بر عهدهٔ مدیران شهری (شهرداری)، دولت یا به طور کلی قوای حاکم میباشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیتها، «حقوق شهروندی» اطلاق میشود حقوق مصرف کننده امروزه به دلیل تنوع نیازها و تخصصی شدن مشاغل، افراد یک خانواده برای تامین حداقل مایحتاج مصرفی خود نیازمند استفاده از کالاها و خدمات عرضه شده توسط دیگران هستند. از اینرو نیاز به کالاهای مصرفی و خدمات یک نیاز ضروری و اجتناب ناپذیر است که هرگونه اختلال در تولید و توزیع آنها میتواند جامعه و مدیریت آن را به چالش بکشاند و علاوه بر زیانهای مادی صدمات و زیانهای معنوی را نیز متوجه مصرف کننده نماید . مفاهیم شهروندی مفهوم حقوق بشر اغلب در کنار دو مفهوم «حقوق اساسی» و «حقوق شهروندی» مطرح میشود. این سه مفهوم، گاه مترادف جانشین یکدیگر به کار میروند اما در تفکیک مفهومی مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سهگانه و دلالت موضوعی وجود دارد. میتوان گفت حقوق شهروندی آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل «ملی» به خود میگیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود (مانند حق مشارکت سیاسی که ملهم از حقوق بشر در شکل نسبی آن است.) بسیاری براین عقیدهاند که قوانین موضوعه هر کشوری تاثیر مستقیم از مفهوم شهروندی و حقوق شهروندی میپذیرد. بعضی شهروندی را در ابعاد اجتماعی، سیاسی و مدنی تقسیم بندی میکنند اما به نظر میرسد در دسته بندی کلی میتوان شهروندی را در مسئولیتهای فردی و اجتماعی شهروندان و همچنین مسئولیتهای دولت در قبال شهروندان بررسی کرد. با نگاهی کلی در جوامع مختلف میتوان بخشی ازاین مفاهیم مشترک را عنوان و تکمیل کرد. مسئولیتهای اجتماعی شهروندان به طور داوطلبانه امکانات خود را جهت کمک به پیشرفت و بهبود شهر به کار میگیرند. شهروندان فعال با توجه به تخصص و استعداد خود در سازمانها و کمیتههای محلی گوناگون نظیر انجمن اولیا و مربیان و سازمانهای غیردولتی عضویت داشته و فعالیت میکنند. شرکت در نشستها و اجتماعات شهری، حضور در محکمههای عمومی، هیات منصفه یا هیاتهای حل اختلاف، مشارکت در پروژههای اجتماعی برای پیشرفت جامعه و همچنین یافتن مشکلات و راهحل آنها بسیار سودمند خواهد بود. صاحب¬نظران بر این عقیدهاند که اجتماعات محلی، و نهادهای مردم محور میتوانند با ارائه رفتارهای جدید و نهادینه ساختن آنها در جوامع، نقش موثری در ایجاد و بازتولید مفهوم شهروندی ایفا نمایند. مسئولیتهای فردی رای دادن:حق رای در عین حالی که، از نظر بسیاری، از جمله مسئولیتهای شهروندی محسوب میگردد اما در واقع یک امتیاز نیز میباشد. کسانی که رای نمیدهند در واقع صدایشان در دولت شنیده نمیشود • خدمت در ارتش: در زمان جنگ، هر مردی که توانایی بدنی دارد، برای جنگ فراخوانده میشود. در زمان صلح نیز به صورت خدمت اجباری سربازی و یا داوطلبانه در نیروهای مسلح حاضر میشوند. • احترام به قانون و حقوق دیگران: هر شهروندی میبایست از قوانین اجتماع، ایالت و کشوری که در آنجا زندگی میکند، پیروی کند. هر شهروندی میبایست به حقوق دیگران احترام بگذارد. پرداخت مالیات: هر شهروندی موظف به پرداخت مالیات بر درآمد و دیگر عوارض قانونی بر اساس درستکاری و راستی و سرموقع میباشد.. مسئولیتهای دولت از جمله مسئولیتهای دولت، خرج نمودن مالیات و عوارض دریافتی توسط بخشهای دولتی جهت ارائه خدمات زیر، به شهروندان است: o حفاظت از جان و مال و حقوق و امنیت شهروندان: توسط پلیس، آتشنشانی، امداد در حوادث و بلایای پیش بینی نشده، دادگاه و سامانه قضایی و نیروهای مسلح. o بهداشت و سلامتی: آب و غذای سالم، بازرسی از شیر و گوشت، نگهداری از بیمارستانها. o آموزش: مدرسهها و کتابخانههای عمومی. o نگهداری، تعمیر و ساخت جادهها، بزرگراهها و خیابانها و راه آهن. o حفاظت و نگهبانی از منابع طبیعی، جنگلها و محیطزیست. o حفاظت از پساندازها، با بازرسی از بانکها و ضمانت حسابهای بانکی. o کمک و جبران خسارات: در موارد پیش بینی نشده مانند سیل، زلزله و خشکسالی..[۱۱] منابع حقوق شهری اصلیترین بحث در حیطه حقوق شهری، آشنایی شهروندان با قوانین و مقررات مورد عمل و جاری است. قانون اساسی مهمترین قانونی که اصول اساسی حقوق یک دولت در آن تبیین شده است و تشکیلات و روابط بین قوای مختلف و قدرتهای عمومی و ... را بیان مینماید، متضمن قواعد کلی در خصوص جنبههای حمایتی و پیگیرانه از حقوق شهروندی است. همچنین قوانین و مقرراتی که توسط قوه مقننه وضع و به تصویب میرسد منجمله قانون مدنی، تجارت، مجازات اسلامی، کار، بیمه و بالاخره مقررات، آیین نامهها، بخشنامهها و حتی تصمیمات قضایی که شهر، شهرنشینی و شهروندان را به نحوی تحت تأثیر قرارمیدهند، دائر مدار و قوام بخش «محیط حقوقی» در جامعه شهری میباشند. الف) قوانین و مقررات پیشگیرانه (بازدارنده): منظور قوانین و مقرراتی است که توسط مقام صلاحیت دار وضع شده است و هدف آن پیشگیری از وقوع جرائم یا تخلفات و یا ممنوعیت انجام برخی از فعالیتها و یا اقدامات در جامعه است. به عنوان مثال: در خصوص «منع تبعیض» اصل 19 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر میدارد: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند». ب) قوانین حمایتی: منظور قوانین و مقرراتی است که توسط مقام صلاحیت دار به منظور ایجاد شرایط مناسب برای توسعه و گسترش فعالیتهای اجتماعی و حمایت از شهروندان وضع شده است. به عنوان مثال: بند 3 از اصل سوم قانون اساسی ج. ا. ا مقرر داشته است: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد: 1- ........... 2- .............. 3- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعلیم آموزش عالی». ج) قوانین تنبیهی: با توجه به ماهیت انجام فعالیتهای اجتماعی در شهر و احتمال بروز حوادث و وقایع مختلف، قوانین و مقررات خاصی برای کنترل این حوادث (اعم از وقوع جرائم، شبه جرائم و تخلفات) وضع شده است. «قانون مجازات اسلامی» را به عنوان یکی از اصلیترین قوانین در این حوزه میتوان نام برد.. ششم: ضرورت تدوین قانون جامع شهری (شهرداری با نگاه مدرنیزاسیون)) 1- تدوین قانون جدید و به روز کردن قوانین، نیاز همه جوامع (حتی توسعه یافته) میباشد: امروزه حتی کشورهای توسعه یافته که دارای قوانین شهری نسبتاً کاملتری میباشند نیز در صدد هر چه بهتر به روز کردن قوانین خود برآمدهاند. به عنوان مثال: در کشور فرانسه که قوانین آنها با عنایت به نظام اداری عدم تمرکز از مقبولیت بسیار خوبی برخوردار است، توجه به اصلاح قوانین شهری در دستور کار نهادهای ذیربط قرار گرفته است. مجلس سنای فرانسه در سال 2000 میلادی، برای مدرنیزاسیون نظام حقوق شهری (قوانین شهرداریها) یک کار گروه کاری مشخص تشکیل داده که یکی از اهداف اصلی این کار گروه کای «ساده سازی» مقررات حقوقی مربوط به حوزه شهری اعلام گردیده است. این کار گروه کاری با تهیه گزارش خود بر چندین جنبره تأکید کرده است، من جمله تلاش برای کاهش دعاوی و شکایات علیه شهرداریها و تلاش برای تکمیل و غنی سازی سازمان و عملکرد نظام دادرسی در حوزه حقوق شهری از جمله این موارد است. جالب است بدانیم که این جنبهها در تدوین نظام حقوق جامع شهرداری برای کشور ما نیز میتواند مصداق داشته باشد. 2- تعارض، تغایر و تکثر در مواد قانونی موجود امروزه به دلیل تعدد و تکثر قوانین و مقررات در موضوعات واحد، پیراستن قوانین و مقررات از مواد قانونی زائد و منسوخه و دسترسی به قوانین و مقررات عاری از تعارض و تغایر با سایر قوانین و مقررات، به دل مشغولی عمده کاربران و به ویژه شهرداران، قضات، وکلا و کارشناسان رشتههای مختلف، مجریان و حتی شهروندان (که همگی با قوانین و مقررات مختلف سر و کار دارند) تبدیل شده است. بدیهی است اجرای قوانین این چنینی، چه بسا به اجرای عدالت و احقاق حقوق مردم و شهرداری لطمه زده و عواقب ناخواسته و مشکل زایی را موجب میگردد بلکه در اذهان عمومی و جامعه نیز آثار سویی بر جای میگذارد. امروزه اکثر محققان و دست اندر کاران امور شهری و حقوقدانان و مشاورین حقوقی به این امر اذعان دارند که اصلاح و تعدیل و به عبارت معمولتر وصله و پینه زدن به قانون شهرداری، مشکلات شهرهای ایران، به خصوص تهران را برطرف نکرده و نخواهد کرد. علاوه بر قدیمی بودن قانون فوق الذکر و اصلاح چندین باره آن، مشکل دیگر تنوع و تکثر قوانین در حوزه شهر و شهرداری است که موجب سردر گمی زیاد شهروندان و مجریان امور شهری شده است. این نابسامانیها با اصلاح جزء به جزء و بخشی از قوانین مربوطه امکان پذیر نیست بلکه با عنایت به تجربیات کشورهای دیگر و با توجه به مددگیری از تجربه چند ده ساله مدیران شهرداری و دست اندرکاران تدوین یک قانون جامع شهرداری را میطلبد که منطبق با نیازهای روز میباشد. 3- محورهای اساسی در تدوین قانون جامع مدیریت شهری (شهرداریها)َ هدف اصلی از تدوین قانون جامع مدیریت شهری عبارتست از: دستیابی به ساز و کارهای قانونی و کارآمد برای بهبود وضعیت اداره شهرهای کشور که تبعاً استفاده از تجارب علمی و عملی صاحبنظران از ارزیابی عملکرد قانون شهرداریها در یکصد سال گذشته و تغییرات بعدی آن و استفاده از تجارب کشورهای پیشرفته میتواندکمک به سزائی در تأمین چنین هدفی داشته باشد. به این جهت هدف از تدوین قانون جامع مدیریت شهری، تدوین قانونی است که موجب توانا ساختن مدیریت شهری شهرهای مختلف کشور در مواجهه با رویکردها و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فنآوریهای جدید و متناسب با روند پیشرفت آن است. با دیدگاه تمرکززدائی و تکیه بر شکلگیری حکومتهای محلی و تحقق چنین هدفی مستلزم مطالعه و بررسی عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکرد مدیریت شهری مانند عوامل برون سازمانی به خصوص عوامل حاکمیتی، تصدیگری و عوامل درون سازمانی مانند ساختار داخلی، وظایف، اختیارات، منابع درآمدی و سایر مؤلفههای تشکیلدهنده قوانین فعلی حاکم بر شهرداریهاست. قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون، کلیه محاکم عمومی، انقلاب ونظامیدادسراها و ضابطان قوه قضائیه مکلفند در انجام وظایف قانونی خویش موارد ذیل را بهدقت رعایت و اجراء کنند. متخلفین به مجازات مندرج در قوانین موضوعه محکومخواهند شد: 1 - کشف و تعقیب جرایم و اجرای تحقیقات و صدور قرارهای تأمین و بازداشت موقت میباید مبتنی بر رعایت قوانین و با حکم و دستور قضایی مشخص و شفاف صورتگیرد و از اعمال هرگونه سلایق شخصی و سوءاستفاده از قدرت و یا اعمال هرگونهخشونت و یا بازداشتهای اضافی و بدون ضرورت اجتناب شود. 2 - محکومیتها باید برطبق ترتیبات قانونی و منحصر به مباشر، شریک و معاونجرم باشد و تا جرم در دادگاه صالح اثبات نشود و رأی مستدل و مستند به مواد قانونی ویا منابع فقهی معتبر (درصورت نبودن قانون) قطعی نگردیده اصل بر برائت متهم بوده وهرکس حق دارد در پناه قانون از امنیت لازم برخوردار باشد. 3 - محاکم و دادسراها مکلفند حق دفاع متهمان و مشتکی عنهم را رعایت کرده وفرصت استفاده از وکیل و کارشناس را برای آنان فراهم آورند. 4 - با دادخواهان و اشخاص در مظان اتهام و مرتکبان جرایم و مطلعان از وقایع وکلاً در اجرای وظایف محوله و برخورد با مردم، لازم است اخلاق و موازین اسلامی کاملاًمراعات گردد. 5 - اصل منع دستگیری و بازداشت افراد ایجاب مینماید که در موارد ضروری نیزبه حکم و ترتیبی باشد که در قانون معین گردیده است و ظرف مهلت مقرره پرونده بهمراجع صالح قضایی ارسال شود و خانواده دستگیرشدگان در جریان قرار گیرند. 6 - در جریان دستگیری و بازجویی یا استطلاع و تحقیق، از ایذای افراد نظیر بستنچشم و سایر اعضاء، تحقیر و استخفاف به آنان، اجتناب گردد. 7 - بازجویان و مأموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یابردن آنان به اماکن نامعلوم و کلاً اقدامهای خلاف قانون خودداری ورزند. 8 - بازرسیها و معاینات محلی، جهت دستگیری متهمان فراری یا کشف آلات وادوات جرم براساس مقررات قانونی و بدون مزاحمت و در کمال احتیاط انجام شود و ازتعرض نسبت به اسناد و مدارک و اشیایی که ارتباطی به جرم نداشته و یا به متهم تعلقندارد و افشای مضمون نامهها و نوشتهها و عکسهای فامیلی و فیلمهای خانوادگی وضبط بیمورد آنها خودداری گردد. 9 - هرگونه شکنجه متهم بهمنظور اخذ اقرار و یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده واقرارهای اخذ شده بدینوسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت. 10 - تحقیقات و بازجوییها، باید مبتنی بر اصول و شیوههای علمی قانونی وآموزشهای قبلی و نظارت لازم صورت گیرد و با کسانی که ترتیبات و مقررات را نادیدهگرفته و در اجرای وظایف خود به روشهای خلاف آن متوسل شدهاند، براساس قانونبرخورد جدی صورت گیرد. 11 - پرسشها باید، مفید و روشن و مرتبط با اتهام یا اتهامات انتسابی باشد وازکنجکاوی در اسرار شخصی و خانوادگی و سؤال از گناهان گذشته افراد و پرداختن بهموضوعات غیرمؤثر در پرونده موردبررسی احتراز گردد. 12 - پاسخها به همان کیفیت اظهار شده و بدون تغییر و تبدیل نوشته شود وبرایاظهارکننده خوانده شود و افراد با سواد در صورت تمایل، خودشان مطالب خود رابنویسند تا شبهه تحریف یا القاء ایجاد نگردد. 13 - محاکم و دادسراها بر بازداشتگاههای نیروهای ضابط یا دستگاههایی کهبهموجب قوانین خاص وظایف آنان را انجام میدهند و نحوه رفتار مأموران و متصدیانمربوط با متهمان، نظارت جدی کنند و مجریان صحیح مقررات را مورد تقدیر و تشویققرار دهند و با متخلفان برخورد قانونی شود. 14 - از دخل و تصرف ناروا در اموال و اشیای ضبطی و توقیفی متهمان، اجتنابنموده و در اولین فرصت ممکن یا ضمن صدور حکم یا قرار در محاکم و دادسراها نسبتبه اموال و اشیاء تعیین تکلیف گردد و مادام که نسبت به آنها اتخاذ تصمیم قضایی نگردیدهاست درحفظ و مراقبت از آنها اهتمام لازم معمول گردیده و در هیچ موردی نباید ازآنهااستفاده شخصی و اداری بهعمل آید. 15 - رئیس قوه قضائیه موظف است هیأتی را بهمنظور نظارت و حسن اجرایموارد فوق تعیین کند. کلیه دستگاههایی که به نحوی در ارتباط با این موارد قرار دارندموظفند با این هیأت همکاری لازم را معمول دارند. آن هیأت وظیفه دارد در صورتمشاهده تخلف از قوانین، علاوه بر مساعی در اصلاح روشها و انطباق آنها با مقررات، بامتخلفان نیز از طریق مراجع صالح برخورد جدی نموده و نتیجه اقدامات خود را به رئیسقوه قضائیه گزارش نماید. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز سهشنبه مورخ پانزدهماردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و سه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ1383.2.16 به تأیید شورای نگهبان رسیده است. سيد عين اله ميرعلي مرتضائي رشته تحصيلي : مديريت تبليغات تجاري |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|