خوش آمديد,
مهمان
|
|
اشتغال زنان در اسناد بین المللى حقوق بشر و جمهورى اسلامى
مقدّمه بررسی حقوق و قوانین ایران در رابطه با مسایل اشتغال زنان بدون توجه به اسناد بین المللی امری ناصحیح به نظر می رسد. چرا که طبق ماده ۹ قانون مدنی ایران معاهدات بین المللی مصوب دولت در حکم قوانین داخلی است. از این حکم برمی آید که معاهدات بین المللی مصوب ایران و قوانین داخلی ایان دارای ارزش برابر بوده و هیچ یک بر دیگری برتری و ارجحیت ندارد و در نتیجه تنها راه رجحان یکی بر دیگری تقدم تاخر زمان تصویب آنهاست. این مساله را نباید نادیده گرفت که برخی اسناد بین المللی ممکن است به عرف پیوسته و از این رهگذر نیز برای دولی که حتی آنرا تصویب نکرده اند الزام آور می باشند. اسناد بینالمللی و قوانین جمهوری اسلامی به شکلهای گوناگون، به مسئله «اشتغال زنان» پرداختهاند. الف. اسناد بینالمللی حقوق بشر و اشتغال زنان از میان انبوه اسناد بینالمللی حقوق بشر که به اشتغال زنان پرداختهاند، تنها به مواردی از آنها میپردازیم: 1. مقاولهنامه کار اجباری (مصوّب 1303) بر پایه مقاولهنامه شماره 29 در خصوص کار اجباری، مصوّب کنفرانس عمومی سازمان بینالمللی کار، دولتها و مقامات صلاحیتدار نباید اجازه دهند زنان به کار اجباری گمارده شوند تا حاصل کار اجباری آنان به نفع افراد یا شرکتها و یا شخصیتهای حقوقی تمام شود و یا در اختیار آنان قرار گیرد. علاوه بر این،چنانچه بعضی از قوانین به تحقق کار اجباری زنان منتج گردد، باید در اسرع وقت ملغا شود. همچنین مأموران محلّی، حتی در صورتی که وظیفهشان ایجاب نماید، نمیتوانند زنان و مردان را به کار و فعالیت موقت یا دایمی مجبور سازند و نیز مجاز نیستند آنها را به صورت فردی یا جمعی به کار کردن برای افراد یا شرکتها وادار سازند.رؤسا و کارگزاران ردههای بالاتر هم اجازه ندارند به کار اجباری زنان متوسّل شوند.
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|