خوش آمديد,
مهمان
|
|
خشنویسی و تجلید
از هنرهاى کتاب و کتابآرايى در دوران اسلامى خوشنويس، تذهيب و تجليد نسخ خطى بوده است. خوشنويسى هميشه يکى از عالىترين و والاترين اشکال هنر در اسلام محسوب مىشود و در دورهٔ تيمورى توسط خود شاهزادگان و اشراف نيز انجام مىشده؛ از برجستهترين خوشنويسان اين عهد ميرعلى تبريزى معروف به قبلةالکتاب است که ابداع خط نستعليق را به او نسبت مىدهند. از خوشنويسان اين عهد مولانا جعفر تبريزي، ميرعلي، سلطان على مشهدى و ... مىباشند. در اين ادوار تذهيب، خوشنويسى و نقاشى در کنار هم و معمولاً در يک هنرمند واحد جمع بودند. سدهٔ نهم عصر طلايى هنر تجليد در ايران بهشمار مىرود. در اين ايام هنر صحافى و تجليد از جهت تکنيکى و در کاربرد نقوش ترئينى به غناى خارقالعادهاى دست يافت. در اين دوران استاد قوامالدين که اختراع منبتکارى را به او نسبت مىدهند، از نمونههاى اين منبتکار يپشت جلد ديوان اشعار قاسم انوار است که در سال ۸۶۳ در شبراز تهيه شد. از اين نوع صحافىها روى جلد از نقوش برجسته استفاده مىشد. در تجليد کتاب جلالالدين رومى در هرات که در سال ۸۸۸ براى سلطان حسين بايقرا کار شد، سه تکنيک گوژکاري، منبتکارى و نقاشى زيرلاکى با هم بکار رفته بود. نقاشی برجستهترين مشخصه سبک جديد نقاشى دوره تيمورى مفهوم جديد از فضاست. در نگارگرى افق در بالا قرار داشت و پهنههاى گوناگون و مختلفى در آن شکل مىگرفت. اين مسأله باعث مىشد که تراکمها با تنوع بيشتر و فضاسازى زياد نقاشى شوند. در دوران تيموريان يکى جريان بغداد بود که در رأس آن جنيه سلطانى قرار داشت و مدرسهٔ ديگر، مدرسهٔ تبريز بود که اين دو مدرسه در اواخر سدهٔ هشتم هـ . ق در اوج شهرت بودند. مدرسهٔ تيمورى در سمرقند سومين جريان بود با آثار مصور و کتب نجومى و ديوان اشعار جواجوى کرماني، حافظ و نظامى است؛ بويژه داستان هماى و همايون خواجوى کرمانى که به خط مير على تبريزى و نگارگرى جنيه سلطانى است. معماری در اين دوران هنر ايران به شکوه ديگرى دست يافت. تيمور براى ايجاد بناهاى عظيم و باشکوه در سمرقند، از نقاط مختلف معماران، کاشىکاران و هنرمندان ديگر را به سمرقند گسيل داشت. بخش اعظم آثار معمارى دورهٔ تيمورى امروزه از بين رفته است. از جمله بناهاى اين دوران، کاخ عظيمى است که تيمور در زادگاهش 'کش' بنا کرد. بناى باشکوه ديگر مسجد بىبىخاتون در سمرقند است که در سال ۷۷۷ هجرى شمسى آغاز شده؛ اين مسجد هماکنون ويران است. آرامگاه تيمور بناى ديگرى است که هنوز از آثار ارزشمند معمارى تاريخى سمرقند است. تيمور بيشتر به خراسان شمالي، يعنى سرزمينهاى جيحون، مرو، سمرقند، بخارا، توجه داشت و در محدودهٔ ايران آثار قابلتوجهى باقى نيست. هنر اين بخش از ايران بزرگ که امروزه بعنوان آسياى ميانه شناخته مىشود، هنرى است ايراني؛ که پايههاى آن توسط سامانيان و خوارزمشاهيان ريخته شد، و در دورهٔ سلجوقى مسير کمال را پيموده و در دورهٔ تيمور و تيموريان توسط هنرمندان شيراز و اصفهان به اوج کمال رسيده است. سفالگری فلزکاری حکاکی و حجاری از دوره متقدم تيمورى هيچ نوع مرکز توليد سفالينه شناخته نشده است، اما اطمينان حاصل شده که پايتختهاى تيمورى يعنى مشهد و هرات در خراسان، بخارا و سمرقند در آسياى مرکزى داراى کارگاههاى بزرگى بودهاند که غير از کاشىهاى زيبا براى تزئين ساختمانها، سفالينه هم توليد مىشده است. در دوران تيمور و پس از آن معرق کاشى زيباترين شاهکارهاى خود را آفريد، که مسجد گوهرشاد مشهد نمونهٔ کامل و با ارزش آن است. از دوران تيمورى آثار چندان بااهميتى در زمينهٔ فلزکارى برجا نمانده است. در اين دوران قالبهاى قبل از تيموريان بار ديگر توليد شد ولى خشنتر و ناپختهتر شد. از اشياء باقيمانده که نمايانگر ذوق و سليقه دوره نخستين تيمورى است اشياء سنگينى باقى مانده با شکل ساده و منسجم و در اندازهٔ بزرگ. نوع ديگر نيز کار مىشده که در تزئين درها و اثاثيه خانه بکار مىرفته و بهشکل الواح تزئينى مشبککارى شده است. از طريق نگارهها مىتوان دريافت که در اين دوره جواهرکارى روى سنگ انجام مىشده است و در وسايل منزل از سنگ استفاده مىشده؛ از اين دوران سلاحهاى زيادى بدست آمده که با مهارت و استادى ساخته شدهاند. حکاکى آثار بزرگ در دورهٔ تيمورى ادامه يافت و محرابها، درها و تابوتهاى يادوارهاى از اين دوران بيادگار مانده است. اين آثار نقوش ترئينى دارند و کندهکارىهاى بسيار عميق با جزئيات دقيق روى آنها کار شده؛ از نمونههاى اين نوع آثار در مدرسهٔ الغبيک در سمرقند است که به سال ۸۲۰ کار شده است. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: عاطفه زهره وند
|