خوش آمديد,
مهمان
|
|
مراحل فرایند استراتژیک فروشگاهی عبارتند از :
1- تعیین ماموریت فروشگاه ها 2- بررسی و شناسایی عوامل داخلی و خارجی الف ) تجزیه و تحلیل جزابیتهای بازار ب ) تجزیه و تحلیل رقبا ج ) تجزیه و تحلیل منافع داخلی 3- شناسایی فرصتهای استراتژیک 4- ارزیابی انتخابهای استراتژیک فرصتها 5- تعیین اهداف اختصاصی و تخصیص منابع 6- توسعه فروشگاهها به منظور اجرای استراتژی 7- ارزیابی عملکرد و تعیین تغییرات اصلاحی تعریف بازاریابی : بازاریابی را نوعی فعالیت اجتماعی و مدیریتی می دانیم که بدان وسیله افراد و گروهها می توانند از طریق تولید ، ایجاد و مبادله محصولات و ارزشها با دیگران نیازها و خواسته های خود را برآورده سازند . عومل اصلی بازاریابی عبارتند از : نیاز ، خواسته ، تقاضا ، محصول ، مبادله ، معامله ، بازار لازم به ذکر است مطالب به صورت کاملاً خلاصه شده آمده و در کلاس بحثهای فراوانی در رابطه با موضوعات فوق بیان گردیده است . جلسه سوم: 1- نیاز : نیاز انسانی یکی از اصلی ترین مفاهیمی است که در بازار یابی به عنوان عنصری پیچیده و مهم مورد بررسی قرار می گیرد . احساس محرومیت و امکانات محدودی که پیش روی انسانها قرار می گیرد در مقابل نیازها و خواسته های نامحدود مورد مطالعه قرار می گیرد. 2- خواسته : نیازهای بشر خودشان را در قالب خواسته های مختلف بسته به شرایط اقلیمی و آب و هوایی و آداب و رسوم و فرهنگ در نقاط مختلف جهان سر و شکل متنوعی به خود گرفته است و همواره نامحدود می باشد . 3- تقاضا : بین قدرت خرید انسانها با خواسته هایشان رابطه مستقیمی ایجاد شده و تقاضا را ایجاد می نماید و زمانی که بشر توانایی رفع خواسته ایی را به استطاعت مالی و معنوی داشته باشد بحث تقاضا شکل می گیرد . 4- محصولات ، فرآورده ها ، کالاها و خدمات در واقع برای رفع نیازهای بشر به وجود می ایند. 5- بازار : از نظر یک اقتصاد دان بازار شامل مجموعه ایی از خریداران و فروشندگانی می شود که از کانال خاص و یا محل خاصی در حال مبادله و معامله می باشند . برنامههای بازاریابی و بودجهبندی سالانه دارای یک ارتباط داخلی از بسیاری جهات مانند پیشبینی فروش، سیاست قیمتگذاری، بودجه هزینههای بازاریابی و تخصیص منابع است. اکثر سازمانهای بزرگ یک بودجه سالانه دارند که شامل برنامهها، کنترلها و جنبههای مالی یک کسبوکار است. این شرکتها دارای یک برنامه بازاریابی هستند که برای هدایت رویکردهای سالانهشان به سمت بازارهای خود مورد استفاده قرار میگیرد . در تئوری، این برنامه بازاریابی است که کلیه فعالیتهای برنامه کسب و کار را بهطور کامل یکپارچه میکند که در عمل همیشه چنین نیست . برنامههای بازاریابی و بودجهبندی سالانه دارای یک ارتباط داخلی از بسیاری جهات مانند پیشبینی فروش، سیاست قیمتگذاری، بودجه هزینههای بازاریابی و تخصیص منابع است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین این دو است : چالش عمدهای که بسیاری از مدیران بازاریابی و مدیران مالی شرکتها با آن روبهرو هستند طراحی یک سیستم پویا برای تنظیم بودجه است. بودجه بهترین روش برای یک مدیر بازاریابی است تا توجیه کند تمام هزینههای بازاریابی از پایه صفر هر سال برای کارهایی که مورد نیاز است چگونه انجام شود عوامل رقابتی موثر بر بازار : شرکت بایدبه دنبال بخش های بازلر جدید - کاهش قیمت - یا رفتارمتمایز نسبت به رقبا باشد 4سطوح رقابت : رقابت نام تجاری کالا رقابت صنعتی رقابت شکلی رقابت ژنریک روشهای شناسایی رقبا : بررسی ؛ تعداد رقبا وسعت ومیزان کارایی هریک ازرقبا میزان اهمیت هریک از رقبا در بازار بهطور معمول یک همپوشانی کمی بین مناطق وظیفهای مالی و بخش بازاریابی در کسبوکار وجود دارد . موانع دپارتمانی (بخشی) میتواند مانع کار کارکنان بشود برای اینکه همکاری کنند تا وظیفهای را به انجام برسانند . اگر تراکنشها و فرآیندهای بین بخش مالی و بخش بازاریابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، به این مطلب میرسیم که بودجه (مالی) بستگی به پیشبینی فروش و برنامههای بازاریابی بستگی به تجزیه و تحلیل مالی در هزینه، قیمتگذاری و سودآوری دارد. آنچه مسلم است رابطه مهمی است که بین این دو بخش از سازمان وجود دارد . بودجه بودجه برنامهریزی مالی و یک فهرست از تمام هزینههای برنامهریزی شده و درآمدهای سال آینده است. انواع بودجه شامل بودجه فروش، تولید، بازاریابی، پروژه، درآمد و مخارج است. بودجه بازاریابی شامل منابعی است که کسب و کار یا سازمان شما اختصاص به فروش و بازاریابی آن داده است. ما به عمد از اصطلاح منابع استفاده میکنیم، چون یک بودجه بازاریابی شامل زمان و مواد مانند پول نقد است . برنامهریزی بازاریابی برنامه بازاریابی یکی از مهمترین خروجیهای فرآیند مدیریت بازاریابی است و میتواند برای هر سازمان مفید باشد . محققان دریافتهاند همه شرکتها از فرآیند جامع برنامهریزی بازاریابی استفاده نمیکنند. این احتمالا به دلیل این واقعیت است که موانع زیادی برای آمادهسازی و اجرای برنامههای بازاریابی وجود دارد . خلاصه نتایج مطالعات تجربی در برنامهریزی بازاریابی به شرح زیر است. اول، تعداد کمی شرکت، برنامهریزی جامع و کامل در رابطه با برنامهریزی بازاریابی دارند. دوم، تفاوتهای گستردهای در طبیعت پرسنل مشارکتکننده وجود دارد و درآخر، نتایج نشان میدهد دانش محدودی در مورد شیوههای برنامهریزی بازاریابی وجود دارد . مطالعات انجام شده در شرکتهای کوچک تاکید میکند که صاحبان کسبوکار رویکردی کاملا متفاوت به برنامهریزی بازاریابی در مقایسه با آنچه نمایش داده شده توسط مدیران بازاریابی حرفهای در شرکتهای بزرگ دارند . رابطه بین برنامهریزی بازاریابی و بودجهبندی سالانه بودجه سالانه و هم برنامه بازاریابی، به عنوان یک فرآیند برنامهریزی و کنترل کوتاهمدت استفاده میشوند در جدول زیر مقایسه بین بودجه سالانه و برنامهریزی بازاریابی نشان داده شده است . سه نکته در مورد رابطه بین برنامهریزی بازاریابی و بودجه سالانه : 1. کارکنان مالی در ارائه برنامه بازاریابی نقش دارند و کارکنان بازاریابی به بودجه سالانه ورودی (اطلاعات) میدهند. این امر منجر به درجه بالایی از ارتباطات و آگاهی از برنامهها و رویههای اجرای آنها خواهد شد . 2.سهم بازار یکی از معیارهای کلیدی برای ارزیابی برنامه بازاریابی است که توسط هردو بخش بازاریابی و مالی مورد استفاده قرار میگیرد . 3. پیشبینی فروش، اگر چه توسط بخش بازاریابی تهیه میشود، ولی باز هم در راستای اهداف مالی است . روشن است که بودجه سالانه و برنامه بازاریابی، آمیخته است و باید بخشی از همان پروسه در سازمان باشد . برنامه بازاریابی باید بخشی از برنامه استراتژیک باشد و باید به آن منابع تخصیص داده شود تا آن را تحقق ببخشد انواع بازار مشتری: یک شرکت معمولا در 5 نوع بازار مشتری قادر به فعالیت است. بازار مصرف کننده: شامل افراد و خانوارهایی است که کالاها و خدمات را برای مصارف شخصی خریداری می کنند. بازار صنعتی: شامل سازمان هایی است که کالاها و خدمات را برای بازپروری بیشتر با استفاده مجدد در تولید کالاها و خدمات دیگر خریداری می کنند. بازار واسطه ای: شامل سازمان هایی است که کالاها و خدمات را بمنظور فروش مجدد و تحصیل سود خریداری می کنند. بازار دولتی: شامل نمایندگی های دولتی است که بمنظور تولید خدمات عام المنفعه یا انتقال این کالاها و خدمات به افراد نیازمند ، خریدار کالاها و خدمات هستند. بازار بین المللی: شامل خریداران خارجی است و از مصرف کنندگان ، تولید کنندگان ، و اسطه های فروش و دولت ها تشکیل می شود. هدف بازاریابی چیست: تأمین و برآورده ساختن نیـازها و خواسته های مشتریان مورد نظر است . حوزه رفتار مصرف کننده به بررسی نحوه انتخاب ، خرید ، استفاده و مصرف کالاهـا ، خدمات ، ایده ها یا تجربیـات از سوی افـراد ، گروه ها و سازمان ها برای تأمین نیازها را میان آنان می پردازد. درک رفتار مصرف کننده و شناخت مشتریان کار چندان ساده ای نیست. مشتریان ممکن است نیازها و خواسته های خود را به گونه ای بیان نمایند ، اما طور دیگری عمل کنند. آنها ممکن است از انگیزش های عمیق تر درونی خود خبر نداشته باشند یا نسبت به عوامل مؤثری که در آخرین لحظه عقیده شان را عوض می کند ، عکس العمل نشان دهند. فروش: فروش یعنی هدایت و راهنمایی مشتری بطوریکه او را طالب و خواهان کالاها و خدمات عرضه شده از طرف فروشنده بنماید . فروش فرآیندی است که در مرحله اول ان فروشنده نیازها و خواسته های مشتری را شناسایی نموده و در مرحله بعدی به ارائه راه حل مناسب جهت رفع نیاز اقدام می نماید و در مرحله آخر نظر مساعد مشتری را برای قبول راه حل جلب می نماید ، یعنی محصول را تولید و یا خدمتی را عرضه می دارد و مشتری را متقاعد می کند که این کالاها به نحو شایسته ای می توانند خواسته های او را برآورده نموده و رضایت او را جلب نمایند.
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|