پنج شنبه, 09 فروردين 1403

 


در این بخش کلیه اعضای فعال بسیج دانشجویی دانشگاه واحد 13 اجازه ارسال مقاله را دارند .

موضوع: شایسته سالارى در سیره امام علی (علیه السلام)

شایسته سالارى در سیره امام علی (علیه السلام) 9 سال 11 ماه ago #71689

  • محبوبه جنتي جهرمي
  • محبوبه جنتي جهرمي's Avatar
تو که مسئولی معیارهات با امام یکی است؟!
از مهم‌ترین تمهیدات و مقومات اخلاق ادارى شایسته‌سالارى و اهلیت‌گرایى است. قرار گرفتن اشخاص در مراتبى كه شایستگى و اهلیت لازم براى آن را ندارند، بزرگترین خیانت به اخلاق ادارى است. وقتى كسى مناسب كارى نیست و اهلیت لازم براى مسئولیتى را ندارد و در جایگاهى قرار مى‏گیرد كه جایگاه او نیست، انواع تباهی‌ها ظهور مى‏كند. چنین شخصى به طور معمول تحت فشارهاى درونى و بیرونى قرار مى‏گیرد و چون میان شخصیت او با شخصیت مسئولیت او سنخیتى نیست، تزاحم میان این دو به صورت عوارض روانى و رفتارى بروز مى‏كند. در بخش بر آن شدیم تا سیره امیر المۆمنین (علیه السلام) در این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.

اهمیت شایسته‌سالاری
قرار گرفتن فرد در جایگاهى كه شایستگى آن را ندارد، فرد را از اخلاق انسانى دور مى‏نماید، زیرا نفس چنین كارى را، عملى ضد اخلاقى است و آن‌كه مى‏پذیرد در جایى قرار گیرد كه جاى او نیست، ابتدا حریم‌هاى اخلاق انسانى خود را مى‏شكند و آن‏كه با حریم‌هاى اخلاقى ویران‌شده كارى انجام مى‏دهد، به راحتى به حریم‌هاى فردى و اجتماعى، مادى و معنوى تجاوز مى‏كند و دست تعدى مى‏گشاید؛ و در مقابل، آن كه براساس شایسته سالارى و اهلیت گرایى در جایگاه مناسب قرار مى‏گیرد، مورد تأییدهاى درونى و بیرونى واقع مى‏شود، و این خود، بهترین زمینه اخلاق ادارى و پایدار كننده آن است. امام على (علیه السلام) درباره خطر بر سر كار آمدن ناشایستگان و نااهلان و پیامدهاى تباهگر آن چنین هشدار داده است:

"شما خوب مى‏دانید كه نه جایز است كه بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احكام مسلمانان ولایت یابد و امامت آنان را عهده‌دار شود تا در مال‌هاى آنان حریص گردد؛ و نه نادان تا به نادانى خویش مسلمانان را به گمراهى برد؛ و نه ستمكار تا به ستم، عطاى آنان را ببرد؛ و نه حیف و میل‌كننده اموال، تا به مردمى ببخشد و مردمى را محروم سازد؛ و نه آن‌كه به خاطر حكم كردن رشوه ستاند تا حقوق را پایمال كند، و آن را چنانكه باید نرساند؛ و نه آن‏كه سنت را ضایع سازد، و امت را به هلاكت دراندازد". (نهج البلاغه، ص 189)

با توجه به اهمیت شایسته سالارى و اهلیت گرایى و نقش آن در اخلاق ادارى، باید هركس براساس صلاحیت‌ها و توانمندی‌هایش در جاى مناسب خودش قرار گیرد، به نحوى كه بتواند به بهترین صورت كار و مسئولیت خود را اداره كند و در این شكل است كه زمینه مناسب اخلاق ادارى فراهم مى‏شود. امیرمۆمنان على (علیه السلام) در عهدنامه مالك اشتر این‌گونه تذكر مى‏دهد:

اگر مسئولی پس از مدتی خدمت نه به دلیل تخلف بلکه به دلایل دیگر ازجمله ناتوانی یا ضعف در اداره امور کنار گذاشته شد نباید حریمش شکسته شود و برکناری‌اش به گونه‌ای باشد که موجب هتک شود. استفاده بهینه به عمل نیاید

"بر سر هر یك از كارهایت مسئولى از آنان بگمار كه نه بزرگى كار او را ناتوان سازد، و نه بسیارى آن وى را پریشان نماید". (نهج البلاغه، ص 437)

با این جهتگیرى براى فراهم كردن زمینه اخلاق ادارى و پایدار كردن آن ابتدا باید اشخاص به درستى گزینش شوند. امام على (علیه السلام) در این باره به مالك اشتر مى‏نویسد:

"سپس در به كارگیرى كارگزارانت دقت كن، و پس از آزمودن (و شناختى كه بدیشان پیدا كرده‏اى) به كارشان گمار، و به میل خود و بى‌مشورت دیگران و از سر خودكامگى مسئولیتى به آنان مسپار، كه به میل خود عمل كردن و به رأى دیگران ننگریستن، ستمگرى و خیانت است". (همان)



معیارهای انتخاب نزد امام علی (علیه السلام)
امام (علیه السلام) در انتخاب و به كارگیرى اشخاص به شدت بر معیارها و میزان‌هایى تأكید مى‏كند كه به وسیله آن‌ها بتوان شایستگی‌ها و صلاحیت‌ها و توانمندی‌هاى واقعى افراد را معین كرد و آنان را در جاى مناسبشان به كار گرفت. آن حضرت معیارهایى را براى مالك بیان كرده است تا بداند كه به چه چیزها توجه داشته باشد:

"براى سرپرستى كارهایت پرواپیشگان و فرهیختگان را برگزین. از ایشان كسانى را برگزین كه داراى تجربه و با حیا باشد، و از خاندان‌هاى پارسا و صلاحیت دار باشند كه در مسلمانى قدمى پیشتر دارند (و دلبستگى بیشتر). لیكن آنان را بیازماى به خدمتى كه براى والیان نیكوكار پیش از تو تهده دار بوده‏اند؛ و بر آن كس اعتماد كن كه میان همگان اثرى نیكو نهاده، و به امانت از همه شناخته‏تر است (و امتحان خود را داده است)". (همان)

امیرمۆمنان على (علیه السلام) در گزینش و به كار گرفتن كارگزاران و كاركنان بر معیارهایى چون فرهیختگى (دانایى و تربیت یافتگى)، پرواپیشگى، تجربه كارى، باحیایى؛ پاكى و صلاحیت خانوداگى، سابقه مسلمانى و دلبستگى دینى، امانتدارى، كارآیى و تأثیرگذارى تأكید مى‏كند و براى دریافت این امور در اشخاص نیز چنانكه اشاره شد اصرار مى‏نماید كه نباید گرفتار ظاهربینى و قشری‌گرایى، و خودخواهى و تنگ‏نظرى، و بدفهمى و كج‏سلیقگى شد.


نمونه‌ای از انتخاب‌های امام علی (علیه السلام)
این اصل آن قدر از نظر مولی مهم بود که چه بسا شخصی را در آغاز برای مسوولیتی شایسته می‌دید اما در ادامه با تغییر شرایط، مسئولی قوی‌تر را لازم می‌دانست در نتیجه بلافاصله جابه جایی صورت می‌داد. لکن همراه با تجلیل و تکریم از کارگزاری که از مسئولیت کنار گذاشته شده است.

به عنوان نمونه امام علی (علیه السلام) محمد بن ابی بکر این یار وفادارش را به استان‌داری مصر منصوب کرد. پس از مدتی معاویه بر آن شد که با حمله به مصر آن را از تحت سلطه حکومت مولی جدا کند. بر این اساس عمرو بن عاص را بر این مأموریت گماشت تا مصر را اشغال کند، امام دید برای جلوگیری از این خطر باید فرد مقتدری را برای مسئولیت مصر برگزیند و او مالک اشتر بود. بر این اساس مسئولیت مصر را به مالک سپرده و محمد بن ابی بکر را به مدینه فراخواند. گرچه مالک به مصر نرسیده توسط ایادی معاویه به شهادت رسید، ولی به مولا گزارش رسید که «محمد بن ابی بکر» از این رفتار مولا نسبت به او ناراحت شده است. حضرت نامه‌ای برای او نوشت و او را در جریان این عزل و نصب قرار داد:

"امابعد به من خبر رسیده است که از فرستادن اشتر به سوی مسوولیت مصر ناراحت شده‌ای ولی این کار را من نه به این جهت انجام دادم که تو در تلاش و کوششت کندی ورزیده‌ای و یا برای این باشد که جدیت بیش‌تری به خرج دهی، اگر آنچه در اختیارت قرار دادم از تو گرفتم تو را والی جایی قرار دادم که دردسر کم‌تری داشته و حکومت آن برایت خوشایندتر است".

این برخورد مولا گویای نکات فراوانی است:

1. برای مسئولین حکومت باید پیوسته «مصلحت نظام » اصل باشد و هرگزنباید این اصل فدای برخی از ملاحظات در رابطه با اشخاص شود.

آن حضرت معیارهایى را براى مالك بیان كرده است تا بداند كه به چه چیزها توجه داشته باشد: "براى سرپرستى كارهایت پرواپیشگان و فرهیختگان را برگزین. از ایشان كسانى را برگزین كه داراى تجربه و با حیا باشد، و از خاندان‌هاى پارسا و صلاحیت دار باشند كه در مسلمانى قدمى پیشتر دارند (و دلبستگى بیشتر). لیكن آنان را بیازماى به خدمتى كه براى والیان نیكوكار پیش از تو تهده دار بوده‏اند؛ و بر آن كس اعتماد كن كه میان همگان اثرى نیكو نهاده، و به امانت از همه شناخته‏تر است (و امتحان خود را داده است)"2. اگر مسئولی پس از مدتی خدمت نه به دلیل تخلف بلکه به دلایل دیگر ازجمله ناتوانی یا ضعف در اداره امور کنار گذاشته شد نباید حریمش شکسته شود و برکناری‌اش به گونه‌ای باشد که موجب هتک شود. استفاده بهینه به عمل نیاید.

3. نباید در عزل و نصب‌ها به گونه‌ای عمل شود که از تجربه مدیران مدیری که پس از سال ها مدیریت کسب تجربه کرده و مدیریت را آموخته در حقیقت سرمایه یک نظام است.

امید که سیره امام علی (علیه السلام) در این زمینه نصب العین تمامی کارگزاران نظام اسلامی باشد. ان شاء الله



نتیجه
قرار گرفتن فرد در جایگاهى كه شایستگى آن را ندارد، فرد را از اخلاق انسانى دور مى‏نماید. امام على (علیه السلام) نیز درباره خطر بر سر كار آمدن ناشایستگان و نااهلان و پیامدهاى تباهگر آن چنین هشدار داده است. امام (علیه السلام) در انتخاب و به كارگیرى اشخاص به شدت بر معیارها و میزان‌هایى تأكید مى‏كند که از جمله آن‌ها می‌توان به فرهیختگى (دانایى و تربیت یافتگى)، پرواپیشگى، تجربه كارى، باحیایى، پاكى و صلاحیت خانوداگى، سابقه مسلمانى و دلبستگى دینى، امانتدارى، كارآیى و تأثیرگذارى اشاره کرد. اگر با معیارهایى درست بر مبناى شایسته‌سالارى و اهلیت‌گرایى، كارگزاران و كاركنان دستگاه ادارى گزینش و به كار گرفته شوند، بسترى مناسب براى شكل‏گیرى اخلاق ادارى فراهم مى‏شود.


منابع:

ارباب امانت (اخلاق ادارى در نهج البلاغه)، مصطفى دلشاد تهرانى.

مقاله "شایسته‌سالاری در سیره امام علی(علیه السلام)"، سید احمد خاتمی.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محمد مؤذّنی چیمه