جمعه, 07 ارديبهشت 1403

 



موضوع: کارآقرینی زنان در جامعه

کارآقرینی زنان در جامعه 10 سال 8 ماه ago #33764

:P
آسیب شناسی اشتغال و کارآفرینی زنان در جامعه ایران
زنان - در جامعه ای که مشارکت زنان در زمینه ی اشتغال و فعالیت های اقتصادی بیشتر باشد، رفاه اجتماعی نیز بیشتر است زیرا مشارکت زنان در بازار کار، موجب کاهش نرخ باروری، افزایش سطح تولید، افزایش درآمد سرانه و در نتیجه سبب افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه می شود.

یکی از مباحث اساسی در زمینه ی توسعه، میزان بهره گیری درست و منطقی از توانایی ها و استعدادهای نیروی انسانی هر جامعه است به گونه ای که نیروی انسانی پایه و اساس ثروت ها را تشکیل می دهد و بهره برداری کامل و متناوب ار منایع انسانی به عنوان یکی از اهداف استراتژیک توسعه در نظر گرفته می شود. بی تردید زنان، به عنوان نیمی از جمعیت، تاثیر مستقیمی در توسعه ی جامعه دارند زیرا هدف هر جامعه ای، به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی است و رفاه اجتماعی تابعی از درآمد سرانه، توزیع عادلانه ی درآمد، بهبود سطح امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و میزان مشارکت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی مردان و زنان و . . . می باشد. در جامعه ای که مشارکت زنان در زمینه ی اشتغال و فعالیت های اقتصادی بیشتر باشد، رفاه اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود، زیرا مشارکت زنان در بازار کار، موجب کاهش نرخ باروری، افزایش سطح تولید، افزایش درآمد سرانه و در نتیجه سبب افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه می شود. برعکس دسترسی محدود و نابرابر به فرصتهای کسب درآمد و اشتغال که به صورت بیکاری و کم کاری پدیدار می شود خود از عمده ترین علل فقر است و برای از بین بردن فقر، بیکاری و نابرابری باید هر دو جنس را مدنظر قرار داد و باید شناخت جایگاه و نقش زنان در توسعه و ابعاد گوناگون آن در کانون توجه برنامه ریزان توسعه قرار گیرد.یکی از مسایل مهم مربوط به نیروی انسانی در کشور ما بالا بودن نسبت جمعیت غیر فعال و پایین بودن نرخ فعالیت در کشور است که مهمترین علت آن مشارکت کم زنان در امور اقتصادی و اجتماعی خارج از منزل می باشد

این مقاله با در نظر گرفتن اصول زیر که در تعالیم دینی و رویکرد اسلام مورد تاکید قرار گرفته است، به بررسی ضرورت و تاثیر اشتغال زنان و موانع موجود و ارائه راهکارها و اقدامات ضروری جهت رفع این موانع خواهد پرداخت :

الف - در اسلا م تساوی زن و مرد در اصل آفرینش و گوهر اصلی انسانیت (روح) مورد تاکید و تایید قرار گرفته است.

یا أیها الناس اتّقوا ربّکم الّذى خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها وبثَّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً؛ سوره نساء (4) آیه 1

و اى مردم! از پروردگارتان که شما را از نفس (گوهر) واحدى آفرید و جفتش را نیز از آن خلق نمود و از آن دو مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید.

ب - زن و مرد در رسیدن به بالاترین مراحل کمال و معنویت قابلیت، مسئولیت و شرایط یکسان دارند.

من عمل صالحاً من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاة طیبه؛ سوره نمل (27) آیه 97

هر مرد یا زن مؤمنى که عمل شایسته انجام دهد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات (حقیقى) بخشیم.

ج - لزوم مشارکت زنان و مردان در مسوولیت اجتماعی

و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر.(سوره توبه (9) آیه 71.)

د - استقلال اقتصادی زنان و مردان

للرجال نصیب ممّا اکتسبوا و للنساء نصیب ممّا اکتسبن.(سوره نساء (4) آیه 32

براى مردان از آن‏چه کسب کرده‏اند بهره‏اى است و براى زنان نیز از آن‏چه کسب کرده‏اند بهره‏اى

ضرورت اشتغال زنان در جامعه

هنگامی که بحث از توسعه به میان می آید منظور تغییرات هماهنگ در اقتصاد و ساختارهای جامعه، جهت استقرار یک نظام عادلانه و بهبود کیفیت زندگی انسان ها است. بر این اساس، لفظ انسان، مختص مرد نیست، بلکه این تعریف تمامی انسانها، یعنی مرد و زن، پیر و جوان را شامل می شود. همچنین باید توجه داشت که اشتغال در معنی خاص خود عبارت است از تطابق نیروی انسانی با فرصتهای شغلی و درجه ی تطبیق این نیرو با حرفه ها و فعالیت های موجود در یک جامعه و تحرک شغلی و جغرافیایی کافی باید بتواند همواره نیروی کار را با تغییرات عرضه و تقاضا مطابقت دهد، تعادل اشتغال را برقرار کند و از کم کاری و بیکاری جلوگیری کند. لذا هر فردی از افراد جامعه حق دارد از دولت بخواهد امکان اشتغال وی را به کاری مولد و مفید در جهت تولید کالا و خدمات مورد نیاز عامه مردم ایجاد نماید و دولت هم موظف است در برابر اختیاراتی که از عامه ی مردم دریافت کرده است، ترتیب مشارکت و اشتغال آحاد جامعه را با توجه به عرضه و تقاضای نیروی انسانی از یک سو و با در نظر گرفتن استعداد و توانایی های فردی از سوی دیگر فراهم کند، به نحوی که فرد ضمن بروز خلاقیت و نوآوری، مفید بودن خویش را نیز در جامعه احساس کند . از این رو، عدم دسترسی زنان به شغل مناسب و یا عدم ارتقای شغلی، علاوه بر اینکه بر موقعیت و درآمد زنان و بسیاری از متغیرهای اجتماعی نظیر فقر و بیماری تاثیر منفی می گذارد، به بی عدالتی اجتماعی نیز دامن می زند، زیرا عدم دسترسی زنان به فرصتهای شغلی مناسب نشان دهنده ی تبعیض در جامعه می باشد و تبعیض از موانع تحقق توسعه به شمار می آید و عامل بسیار مهمی در سد نمودن راه رشد و تعالی انسان است. بنابراین می توان گفت از جمله شاخصهای توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت و نقشی است که زنان در آن کشور دارا هستند و عدم بهره وری از نیروی بالقوه زنان در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دستیابی به توسعه را ناممکن می سازد.

آمارهای موجود حاکی از آن است که امروز زنان ایران در جایگاه و منزلتی دوگانه قرار دارند. از نظر شاخص های بهداشتی، آموزشی زنانایران در شرایطی به مراتب بهتر از اکثر کشورهای منطقه قرار دارند، اما از نظر حضور در بازار کار و سهم درآمدی، در میان کشورهای در حال توسعه رتبه بسیار پایینی دارند.

اگرچه با توجه به ساخت سنی ـ جنسی جمعیت کشور در سرشماری های انجام شده مشاهده می شود که نزدیک به نیمی از جمعیت کشور (2/49 درصد) را زنان تشکیل می دهند ولی بنا به دلایل فرهنگی و اجتماعی، نقش آن ها در فعالیت های مزدبگیری گسترش نیافته است. اگر مساله ی اشتغال در ایران را بر حسب جنسیت مورد بررسی قرار دهیم، به این واقعیت پی خواهیم برد که اشتغال زنان وضعیت بسیار نامطلوبی نسبت به مردان دارند.

در سال 1355، حدود 12 درصد از جمعیت شاغل را زنان تشکیل می دادند و در سال 1365، زنان تنها 8 درصد جمعیت شاغل را تشکیل می دادند، که این نمایشگر کاهش زنان در نیروی شاغل است. از سال 1365 تا 1370 افزایشی در حدود یک درصد مشاهده می شود. در سال 1375، حدود 5/12 زنان شهری در مقابل 8 درصد مردان شهری، بیکار و جویای کار بوده اند و این نسبت در مناطق روستایی، برای زنان و مردان به طور مساوی حدود 14 درصد می باشد. در همین سال، میزان فعالیت زنان 9 درصد بوده است که این میزان هر چند نسبت به قبل افزایش داشته است، اما نسبت به میزان فعالیت مردان بسیار کمتر است. در سال 85 ، 23.7 درصد زنان و 11.1 درصد مردان در نقاط شهری بیکار یا جویای کار بوده اند و نرخ بیکاری زنان و مردان در نقاط روستایی به ترتیب برابر با 11و 15 درصد بوده است .نرخ مشارکت زنان برابر با 16.6 درصد است و این در حالی است که این نرخ مشارکت مردان برابر با 64.2 درصد می باشد .

از طرفی نیز با توجه به افزایش سطح سواد دختران و نیز سهم قبول شدگان دختر در دانشگاه ها، افزایش میانگین سن ازدواج، کاهش بعد خانوار و کاهش قدرت خرید سرپرست خانوار، افزایش سریع نرخ مشارکت زنان در سال های آتی قطعی است و باید برای ایجاد فرصت های شغلی مناسب، با توجه به سطح سواد و مهارت آن ها برنامه ریزی شود. لذا برنامه ریزان توسعه همواره باید در نظر داشته باشند که در ارتقای شرایط اجتماعی، زنان، شهروندان درجه دوم، ضعیف یا حاشیه ای نیستند، بلکه برای رسیدن به شرایط مطلوب اجتماعی، باید بر نقش زنان به عنوان فعال اقتصادی تاکید شود.

تاثیر اشتغال بر عملکرد و روحیات زنان

زنان نیمی از جهان را تشکیل می دهند و در شکل گیری الگوی شخصیتی نیمه دیگر نقش بسزایی دارند . همانطور که امام (ره ) فرمودند "از دامن زن مرد به معراج می رود " و "زنان در استقلال یک کشور می توانند بسیار تاثیر گذار باشند". بنابراین نوجه به وی‍ژه به مسایل و مشکلات زنان از جمله اشتغال می تواند تاثیر شگرفی در جامعه داشته باشد. مشارکت در فعالیتهای اقتصادی باعث تقویت حس اعتماد به نفس ، استقلال ، افزایش قدرت تصمیم گیری و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث زندگی می گردد.

در واقع زن با کار و فعالیت اجتماعی قدرت ، خلاقیت ، کارائی و استقلال بیشتری می یابد زنان در ازائ دریافت وجه در مقابل فعالیت اجتماعی و تبادل علم ، اطلاعات ، آگاهی و تعامل اجتماعی استقلال بیشتری می یابند و این استقلال نهایتا به تصمیم گیری بهتر در مقابل مشکلات خانه و محیط کار می انجامد. بنابر این می توان گفت حضور هر چه بیشتر این قشر در عرصه اجتماعی و رفع نابرابری در دستیابی به فرصتهای شغلی زنان سبب کاهش بحران هویت فردی و اجتماعی ، افسردگی ، انزوا، بی اعتمادی و بدبینی نسبت به قوانین حاکم بر جامعه می¬گردد. بر این اساس توجه به وجود نابرابری ها در دستیابی به فرصت های شغلی مختلف، میان زنان و مردان و نرخ مشارکت متفاوت آنان در بازار کار از حائز اهمیت است .

تاثیر وجود نابرابری های جنسیتی

1- وجود نابرابری ها در زمینه ی اشتغال مانعی است برای ورود زنان به برخی مشاغلی که در برداشت های عامیانه مردانه تلقی می شود، و سبب انعطاف ناپذیری بازار کار می گردد.

2- نابرابری ها بر روی تحصیلات و آموزش و فراگیری مهارت های نسل بعد تاثیر منفی می گذارد، چون تصمیمات والدین برای تعیین سطح تحصیلات دختران و پسران و سمت و سوی آن با توجه به فرصتهای شغلی شکل م یگیرد و موقعیت پایین تر زنان در بازار کار سبب بی عدالتی و ناکارایی در بازار کار می شود و در طول زمان ماندگار می گردد.

3- نابرابری ها سبب می شود که تعدادی از زنان از بازار کار مزد و حقوق بگیری دور نگه داشته شوند، در حالی که افزایش اشتغال زنان نقش برجسته ای در کاهش میزان باروری و در نتیجه کاهش رشد جمعیت دارد.

4- وجود نابرابری ها و عدم دسترسی زنان به فرصت های شغلی، نقش مهمی در افزایش فقر، خصوصا برای زنان کارگر در جامعه دارد.

علی رغم تلاش های گسترده ای که در جهت ایجاد بیشتر رشد و اعتلای زنان و مشارکت آنان در فعالیت های اجتماعی صورت گرفته است، وجود نوعی نگرش اجتماعی و نگاه بسته ی فرهنگی مبتنی بر باورهای غلط و نیز برخی ابهامات و اشکالات در قوانین ناظر بر خانواده و قوانین کار، خود به خود موانعی را برای اشتغال و حضور موثر زنان در عرصه های فعالیت های اجتماعی و اقتصادی فراهم نموده است.

علل بازدارنده اشتغال زنان

الف - عوامل اجتماعی

عوامل اجتماعی بازدارنده را می توان به 3 دسته عمده تقسیم کرد :

تبعیض جنسیتی در آموزش( بی توجهی به تحصیل دختران ، نابرابری در محتوای درسی و آموزشی و ...)

عوامل بازدارنده بازار کار ( پایین بودن حقوق و دستمزد زنان نسبت به مردان ، نابرابری فرصتهای شغلی و ...)

قوانین و مقررات ناظر بر امور خانواده و اشتغال

ب - عوامل فرهنگی

عوامل فرهنگی بر روابط انسانی حاکم بر جوامع ، وضع قوانین و مقررات ، نگرش افراد بر شیوه زندگی و شخصیت افراد تاثیر گذار است . اشتغال زنان نیز از این قاعده مستثنی نیست و بطور جدی تحت تاثیر عوامل فرهنگی قرار دارد.سالهاست جامعه ما با پذیرش این نکته که کار منزل برای زن و کار بیرون مختص مرد است ، اولویت اول اشتغال را به مردان اختصاص داده است .

ج- عوامل شخصیتی

زنان در قیاس با مردان از نظر شخصیتی دارای این خصوصیات می باشند :

عاطفه گرایی در مقابل خرد گرایی

جهت گیری فردی در مقابل جهت گیری جمعی

خاص گرایی در برابر عام گرایی

انفعال گرایی در برابر فعال گرایی

خصوصیات انتسابی در مقابل خصوصیات اکتسابی

د - عوامل اقتصادی

در زمان رکود اقتصادی ، نیروی کار کمتری مورد نیاز است و تعداد زیادی از افراد جویای کار شغل نمی یابند و عده ای از افراد شغل خود را از دست می دهند . که معمولا در این شرایط اولین گروهی که کار خود را از دست می دهند یا اصلا کار نمی یابند زنان هستند پس به جرات می توان گفت شرایط نامناسب اقتصادی تاثیر بسار زیادی بر کاهش نرخ مشارکت زنان خواهد داشت . بنابراین انجام اقدامات اساسی جهت افزیش مشارکت زنان و کاهش نرخ بیکاری ضرورت دارد.

اقدامات و راهکارهای ضروری

الف- توانمند سازی زنان

توانمندسازی زنان از 2 طریق امکانپذیر است :

1-حذف عواملی که مانع فعالیتهای زنان هستند( چه در خانواده و چه در اجتماع ) نظیر :

رفع تبعض میان زن و مرد در بازار کار

مشارکت و تقسیم کار در منزل

ترویج و گسترش ساختار آموزشی نیمه وقت یا مکاتبه ای برای زنانی که علاوه بر تحصیل مسوولیت خانه را هم بر عهده گرفته اند

2- افزایش قابلیتها و تواناییهای زنان نظیر

سوق دادن علایق دختران در مقاطع قبل از دانشگاه به تحصیل در رشته های مورد نیاز جامعه

برنامه ریزی آموزشی و توسعه رشته های مرتبط با فعالیتها و روحیات زنان

ب - گسترش زمینه های اشتغال زنان

تاسیس مراکز فرصتهای شغلی برابر در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی برای نظارت بر بهبود وضع زنان از نظر تصدی مشاغل مدیریتی و اجرایی

اتخاذ اقدامات ویژه از سوی مراکز کاریابی برای بهره مندی زنان از فرصتهای شغلی و اطلاع از موانع و مشکلات مشاغل مختلف

استفاده از الگوهای پیشرو و نمونه به عنوان وسیله ای برای آگاه سازی دانشجویان در زمینه گزینش شغلی

تاکید بر جذب زنان در مسوولیتهای آموزشی و پژوهشی علاوه بر امور اداری و دفتری

حمایت و تشویق کارآفرینان دارای تحصیلات عالی( با توجه ویژه به کارآفرینان زن)

بازنگری قانون کار به منظور تشویق کارفرمایان به استخدام زنان دارای تحصیلات عالی

بستر سازی برای حضور زنان دارای تحصیلات عالی در بخش خصوصی

ج - رفع بی عدالتی جنسیتی

•• اصلاح نظام گزینش دانشجودر جهت رفع تبعیض و محدودیت

در نظر گرفتن سهمیه خاص برای بانوان نظیر آنچه تاکنون در مورد مردان اعمال میگردد.

تشکیل کمیته های عالی در نهادهای آموزش عالی برای تحقق هدفهای مربوط به تساوی حقوق زن و مرد

د- حمایت از سازمانهای مرتبط با حقوق زن در بخشهای دولتی و غیر دولتی و تلاش در جهت ایجاد تشکلهای غیر دولتی (NGO) مربوط به زنان
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: داود امینیان

کارآقرینی زنان در جامعه 10 سال 8 ماه ago #33811

به منبع مورد استفاده اشاره نمایید.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.