خوش آمديد,
مهمان
|
|
کارآفرين کيست ؟
مقدمه به دليل نقش و جايگاه ويژه كارآفرينان در روند توسعه و رشد اقتصادي، بسياري از دولتها در كشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه تلاش ميكنند با حداكثر امكانات و بهرهبرداري از دستاوردهاي تحقيقاتي، شمار هر چه بيشتري از جامعه را كهداراي ويژگيهاي كارآفريني هستند به آموزش در جهت كارآفريني و فعاليتهاي كارآفرينانه تشويق و هدايت كنند. كارآفرينان با مهارتي كه در تشخيص فرصتها و موقعيتها و ايجاد حركت در جهت توسعة اين موقعيتها دارند، پيشگامانحقيقي تغيير در اقتصاد و تحولات اجتماعي محسوب ميشوند. آنها تصديق ميكنند كه موفقيت و بقاء در چشماندازهايبرخواسته از فردا، نيازمند چالاكي، قوة ابتكار و خلاقيت است. علاوه بر اين كارآفريني به ريسكپذيري، نوآوري و كنشكارآفرينانه هم نياز دارد. بر اساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصادهاي رو به رشد، «كارآفرينان» موتور محركهتوسعه و رشد اقتصادي محسوب ميشوند و بالطبع اشتغالزايي يكي از رهآوردهاي مهم كارآفريني ميباشد. متاسفانه در كشور ما و در چند برنامة اخير توسعه، توجه خاص به اين مهم نشده و حتي ميتوان گفت كه اين مفهومبراي بسياري از دستاندركاران و افراد جامعه ناشناخته و غريب ميباشد. شايد به همين دليل تاكنون برنامهريزي و بسترسازيمناسبي در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و نظام آموزشي كشور براي توسعة كارآفريني به ويژه در دانشگاههاي كشور صورتنپذيرفته است. كارآفرينان نقش كليدي در توسعه اقتصادي و تحولات اجتماعي دارند. كارآفرينان به عنوان عناصر اصلي در تسريعتوسعه كشورهاي در حال توسعه و در تجديد حيات و استمرار توسعه كشورهاي صنعتي مورد توجه و مطالعه بودهاند. در شرايطكنوني اقتصاد كشورمان كه با مسائل و نارساييهاي مهمي نظير فرار مغزها، بيكاري يا كمكاري به ويژه فارغالتحصيلان دانشگاههاو نيروي انساني متخصص، كاهش سرمايهگذاري دولت، عدم تحرك و رشد اقتصادي كافي روبروست، پرورش و آموزشكارآفرينان توسعة كشور از اهميت مضاعفي برخوردار است. به عبارت دیگر افرادی که یک فرصت شغلی جدید در صنعت ایجاد می کنند کار آفرین هستند. آنها اغلب این کار را با ایجاد شرکتی تازه انجام می دهند. اما آنها همچنین فرصتهای جدید شغلی را با ورود یک محصول یا ایجاد یک بازار جدید بوجود می آورند. بنابراین که در کارخانجات بزرگ خطوط تولید تازه ای به راه می اندازند و یا با ایجاد بخش هایی تازه که قبلاً وجود نداشت باعث ایجاد بازاری جدید می شوند با این تعریف کارآفرین هستند. به بیان کلی تر کارآفرینان منابع را مدیریت می کنند تا چیز تازه ای بسازند اعم از شغل تازه یا کالا یا خدمت یا حتی بازار تازه- آنچه کارآفرینان موفق را از کارآفرینان دیگر متمایز می کند سرعت توسعه فعالیت اقتصادی آنان است. آنهایی بیشتر موفق هستند که فعالیت اقتصادیشان را بتوانند به سرعت رشد دهند. آنها موقعیت هایی را که در بازار دیگران به آنها توجهی نمی کنند می یابند و همین ایده بهره برداری کردن از این موقعیت ها را در ذهن آنها شکل می دهد. آنها خودشان را بخوبی در بازاری که در حال انتقال و تغییر است جا می اندازند که از این نظر مبتکر و مخترع شناخته می شوند. آنها به دقت پیش بینی می کنند که جهت بازارها در حال تغییر است و سپس آماده می شوند که بازارها را به راه بیندازند که این کار را قبلاً کسی انجام نداده بود. كليات موضوع كارآفريني تعاريف و مفهوم كارآفريني: واژة «كارآفريني» واژهاي است نو، كه از كلمهاش نميتوان به مفهوم واقعي آن دست يافت.اين واژه معادل Entrepreneurship در زبان انگليسي است و ريشة آن از زبان فرانسوي گرفته شده است. به عبارت ديگر هنوزدر فارسي معادل دقيقي براي انتقال «مفهوم» كارآفريني وجود ندارد و اغلب واژه كارآفريني شنونده ناآشنا به آن را به اشتباهمياندازد. اما بين استادان دانشگاهها، دانشجويان رشتههاي اقتصاد، مديريت و برخي محافل علمي اين واژه تا حدودي مصطلحشده است. به طور كلي «كارآفريني» از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگي حضور داشته و مبناي تحولات وپيشرفتهاي بشري بوده است. ليكن تعاريف زياد و متنوعي از آن شده است. با اين همه، مفهوم و ماهيت اصلي كارآفريني هنوزشناخته شده نيست و نميتوان تعريف استاندارد و جامع و مانعي از آن به دست داد. پاسخ به پرسشهاي زير در شناخت بهترمفهوم كارآفريني موثر خواهد بود: چه كسي كارآفريني ميكند؟ (كارآفرين كيست؟) كارآفرين چرا كارآفريني ميكند؟ (علل كارآفريني چيست؟) كارآفرين چه كاري را انجام ميدهد؟ (كارآفريني چيست؟) كارآفرين چگونه كارآفريني ميكند؟ (مكانيسم و فرآيندكارآفريني چگونه است؟) كارآفريني تحت كدام شرايط زماني و مكاني وقوع مييابد؟ (بسترو محيط كارآفريني بايد چگونه باشد؟) مفهوم و ايدة كارآفريني، مفهومي جديد و متعلق به عصر حاضر نميباشد. اين مفهوم از قبل از قرون وسطي مطرح بودهكه در طول زمان دچار تحولاتي نيز شده است. به طور خلاصه، كارآفرين سازمان دهنده و فعال كننده يك واحد اقتصادي (ياغير اقتصادي) و كسب و كار به منظور دستيابي به سود (دستاوردهاي) شخصي (يا اجتماعي) است. يك كارآفرين به منظور تحقق ايدهاش عوامل مورد نياز مانند: زمين، نيروي كار، مواد مصرفي و سرمايه را فراهم آورده و بااستفاده از قدرت تصميمگيري، مهارتها و استعدادهاي فردياش در طراحي، سازماندهي، راهاندازي و مديريت واحد جديد، ايدهاش را تحققميسازد و از اين راه به كسب درآمدميپردازد. همچنين در اين راه يكعدم موفقيت را به دليل فعاليت درمحيط غير قابل كنترل و مبهم و باموانع پيش بيني نشده ميپذيرد. ازنظر علم اقتصاد، كارآفرين فردياست كه با صرف زمان و انرژي لازم،منابع، نيروي كار، مواد اوليه و سايردارائيها را به گونهاي هماهنگميسازد كه ارزش آنها و يا محصولاتحاصل از آنها نسبت به حالتاوليهاش افزايش يابد (ايجاد ارزشافزوده كند). همچنين كارآفرين سرمايهدارنيست ولي قادر است از سرمايههاي راكد به خوبي استفاده كند. همچنين او مخترع، عالم، متخصص و هنرمند نيست ولي توانبهرهبرداري مناسب از علم، تخصص و هنر ديگران را دارد. بطور كلي؛ كارآفريني به فرايند شناسايي فرصتهاي جديد، ايجاد كسب و كار و سازمانهاي جديد، نوآور و رشد يابنده برايبهرهبرداري از فرصتهاي شناسايي شده اطلاق ميشود كه در نتيجه آن كالاها و خدمات جديدي به جامعه عرضه ميشود. اهميت كارآفريني: مطالعات نشان ميدهد كه از نظر برخي از اقتصاددانان و صاحبنظران و دانشمندان مديريت، موتور حركت و رشد اقتصاديك جامعه كارآفرينان هستند كه در محيطي رقابتي و در شرايط عدم تعادل (و نه تعادل ايستا) جامعه را به حركت در ميآورندو توسعه ميبخشند. كليد موفقيت كارآفريني، يافتن روشهاي خلاقانهاي است كه با بكارگيري تكنولوژيهاي جديد يا بازاريابيبهتر، سريعتر و كم هزينهتر كالاهاي جديد، خواستههاي بشري را به نحو احسن برآورده ميسازند. اين به معناي توليد كالاهايموجود با هزينههاي كمتر يا ارتقاء كيفيت آنها و يا به معناي ايجاد بازارهايي براي كالاهاي كاملاً جديد است. اهميت كارآفريني از نظر ايجاد اشتغال: كارآفريني مترادف ايجاد اشتغال نيست. كارآفريني در واقع فرآيند ايجاد و تاسيس كسب و كار يا سازمان جديد است، امايكي از اثرات قابل توجه آن ايجاد اشتغال است. مطالعاتي كه در ايالات متحده آمريكا صورت گرفته است نشان ميدهد كه از 20ميليون شغل ايجاد شده و جديد در طي سالهاي 1990 ـ 1980 بيش از 5/3 ميليون شغل ناشي از ايجاد و تامين كسب و كارهايكارآفرينانه جديد بوده است. مطالعات ديويد برچ (Birch) در اواخر دهة 1970 ميلادي نشان داده است كه بيش از 70% ازمشاغل جديد در شركتها و سازمانهايي ايجاد ميشوند كه در مسير رشد قرار دارند. همچنين مطالعات در ايران نشان ميدهد كه در فاصله سالهاي 75 ـ 1355 هجري شمسي بيشترين ميزان اشتغال جديددر اقتصاد ايران به شكل كاركنان مستقل (خويش فرما) بوده است. متاسفانه بدليل عدم حمايت از اين كارآفرينان و سوق دادنآنها در مسير رشد و توسعه ، بزرگترين چالش اقتصاد ايران در دهة 1380 هجري شمسي بحران بيكاري خواهد بود. در حالي كهاگر در فاصله 20 سال مذكور حمايتي جدي از كارآفرينان صورت ميگرفت به گونهاي كه هر يك تنها يك نفر ديگر را به استخدامخود در آورند، در اين صورت بزرگترين مشكل اقتصادي دهة 1380 در اقتصاد ايران كمبود نيروي كار ميبود. نقش و ويژگيهاي كارآفرينان در جامعه: كارآفرينان به عنوان موتور توسعه اقتصادي، نقشها و ويژگيهاي مختلف و متنوعي را در جامعه ايفا ميكنند كه هر يك ازاهميت ويژهاي برخوردار است. از طرفي هر كارآفرين بالقوه يا بالفعل، به يك نسبت از اين ويژگيها و قابليتها برخوردار نيست. لذاكارآفرينان طيف متنوعي را شامل ميشوند كه همين باعث تنوع در تعريف كارآفريني و كارآفرين شده است. معهذا موارد زير ازاهم اين ويژگيها و نقشهاست. ويژگيهاي كارآفرينان: ـ نوآوري (Innovation) ـ خلاقيت (Creativity) ـ مخاطرهپذيري (Riskbearing) ـ اعتماد به نفس (Self- Confidence) ـ دانش فني (Technical Knowledge) ـ استقلال (Independent) ـ هدفگرا (Goal- Oriented) ـ مركزكنترلداخلي (Enternal locus of control) ـ عكسالعمل مثبت نسبت به مشكلات و موانع (Positive reaction to set back) ـ تواناييبهايجادارتباطات(Communication Ability) ـ توفيقطلبي (need for Achievement) ـ تمايلبهمسؤوليتپذيري(Desir for Responsibility) نقش و آثار كارآفرينان در جامعه: عامل اشتغالزايي عامل ترغيب و تشويق سرمايهگذاري عامل تعادل در اقتصادهاي پويا عامل تحول و تجديد حيات ملي و محلي (كارآفريني فراتراز شغل و حرفه است، بلكه يك شيوة زندگي است،) عامل توليد (همانند زمين، نيروي كار و سرمايه) عاملساماندهيوسازماندهيمنابعواستفادهاثربخش از آنها عامل انتقال تكنولوژي عامل شناخت، ايجاد و گسترش بازارهاي جديد عامل نوآوري و روانكنندة تغيير عامل كاهش بوروكراسي اداري (كاهش پشتميزنشيني ومشوق عملگرايي) عامل تحريك و تشويق حس رقابت عامل يكپارچگي و ارتباط بازارها ضرورت پرورش و آموزش كارآفرينان: به طور سنتي در جوامع صنعتي و به طور معمول در كشور ما كارآفرينان از طريق سعي و خطا و بقاء اصلح انتخاب شدهاند.كساني كه در خود توان ايجاد كسب و كار جديد را ميبينند با كشف فرصتهاي موجود در جامعه انجام نوعي مطالعه امكانسنجي فني و اقتصادي، بسيج منابع پراكنده و مالي و انساني، دستيابي به تكنولوژيهاي مرتبط و بالاخرهبا قبول خطر شكست وارد ميدان كسب و كار ميشوند. اما از اين ميان اين گروه معمولاً جمع كوچكي (حدوداً 13) خطر شكستزودرس را پشت سر ميگذراند و به مراحل پيشرفتهتر كسب و كار ميرسند. كارآفريناني كه بدين نحو وارد عرصه كسب و كارميشوند معمولاً از آموزش ويژهاي جز آنچه در مشاغل قبلي خود آموختهاند برخوردار نيستند. حال اين پرسش مطرح شده است كه با استفاده از دانش مديريت و ساير علوم اجتماعي و اقتصادي تا چه حد ميتوان فرآيندانتخاب و پرورش كارآفرينان را آسانتر، كم هزينهتر و اثر بخشتر از جريان سعي و خطا كرد. پرسش فوق موضوع پژوهشهاي متعددي در دانشگاهها و مراكز پژوهشي كشورهاي صنعتي بوده است. در نتيجه همينپژوهشها اكنون آزمونهايي براي سنجش و پيش بيني قابليتهاي كارآفريني داوطلبان ايجاد كسب و كار و نيز برنامههايآموزشي براي ارتقاء قابليتهاي كارآفريني افراد مستعد تدوين و تنظيم شده است. گرچه خصايص ذاتي و موروثي افراد مانند هوش، خلاقيت، عزم و اراده و جسارت و خطر پذيري، سهم مهمي در شخصيت وعملكرد كارفرمايان داشته است، ليكن اينگونه نيست كه هر كس داراي اين ويژگيها باشد حتماً يك كارآفرين است. بلكه او يككارآفرين بالقوه ميباشد. تحقيقات بسياري تاييد ميكند كه فرآيند و برنامههاي آموزشي خاصي ميتواند با تغيير بينش و فرهنگ افراد و تجهيز آنها بهدانش و مهارتهاي خاص، راهي را كه آنها احتمالاً با سعي و خطا و گذشت زمان طولاني به آن ميرسند بسيار كوتاه نموده و بهسرعت يك كارآفرين بالقوه را به يك كارآفرين بالفعل تبديل كند. لذا بدليل اهميت و نقش كارآفرينان در دو دهة گذشته،برنامههاي آموزشي ويژهاي و به شكلهاي متنوعي براي آموزش و پرورش كارآفرينان در دانشگاههاي كشورهاي پيشرفته و درحال توسعه ارائه ميگردد كه از جمله مباحث اين دورهها ميتوان به موضوعاتي از قبيل: آشنائي با كارآفريني و خود اشتغالي،بازاريابي و فرصتهاي بازار، اصول امكانسنجي اقتصادي، آشنائي با قوانين تجارت و ايجاد شركت خصوصي، مقررات مالي وعمليات بانكي، مقررات مالياتي، مديريت منابع مالي، اصول سازمان و مديريت، مديريت منابع انساني، آشنايي با كارآفرينانموفق و تجارب آنها و... اشاره نمود. توضیح با توجه به تعاریف و توضیحاتی که در متن فوق وجود دارد بنده حقیر به همراه یکی از دوستان کاری را شروع کرده ایم که با نظر حق تعالی در صورت موفقیت پا به عرصه کارافرینی میگذاریم خلاصه با توجه به توضیح بالا رسته شغلی و صنفی کار ما تهیه و فراوری( پخت و برش ) و بسته بندی قارچ میباشد اما نظر باینکه نوع عملیات ما به طور کلی با سایر روشهای مشابه تفاوت دارد . در این روش ظاهر تغییر خاصی ندارد البته بجز رنگ محصول بلکه با بکار گیری فرمول خاصی نوع جدیدی از محصولات قارچ با سبک خاصی در اختیار مردم و شرکتها و کارخانجات قرار میگیرد .و این در حالی است که مشکلات زیادی در سر راه وجود دارد . از جمله عدم توجه دولت و سایر بخشهای دولتی که جلب رضایت انها شاید کاری است بسیار سخت و دشوار بعنوان مثال با وجود اینکه محصول ما از نظر کیفی در سایر ازمایشات بعمل امده کیفیت خوب و موفقی را داشته و از ترکیب اسید ها و مواد نگهدارنده خودداری نموده ایم و ماندگاری بالا نسبت به موارد مشابه داشته با تمام این وجود به سختی توانستیم نظر مسولان را نسبت به موضوع جلب نماییم البته همچنان اما و اگرهایی وجود دارد که پیر میشویم و به امید موفقیت فرزندانمان . باتشکر (علی محمدی )
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: داود امینیان
|