خوش آمديد,
مهمان
|
|
|
سبک سمبلیک یا نماد گرایی
سلام نماد گرایی (سمبولیسم) جنبشی هنری در واکنش به جنبش های رئالیسم و امپرسیونیسم بود. شاعران، موسیقی دانان، هنرمندان و نویسندگان جنبش نماد گرایی همگی از نمادها استفاده می کردند تا مفاهیم را به شیوه ای غیر مستقیم بیان کنند. نقاشان نمادگرا می خواستند نقاشی هایشان معانی ای فراتر از اشکالی که می کشند را به نمایش بگذارد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جای خود را بازکرد. نمادگرایی یا سمبولیسم در فرانسه متولد شد اما جنبشی قوی در روسیه، بلژیک و اتریش نیز وجود داشت. ویژگی های سبک نمادگرایی یا سمبولیسم: نقاشان نمادگرا یا سمبولیسم طیف گسترده ای از موضوعات از جمله قهرمانان، زنان، حیوانات و مناظر را مورد استفاده قرار می دادند. آنها معمولاً به این سوژه ها معانی عمیقی مانند عشق، مرگ، گناه، مذهب یا بیماری را می دادند. آنها به جای این که زندگی واقعی را برای نمایش چیزی به کار برند از استعاره ها (یا سمبل ها) استفاده می کردند. سمبل ها یا نمادها گاهی آنقدر انتشار پیدا میکنند که برای عموم مردم بسیار بسیار آشنا میشود_ مانند کبوتر صلح یا صورت های خندان و گریان تئاتر پروژه**** ۵نماد را انتخاب کنید که تصویری و زیبا باشند و براساس این ۵ نماد به صورت سیاه و سفید فضاسازی انجام دهید نمادها جایگاه ویژه ای دارند و در ترکیب بندی به آن اهمیت دهید
پيوست:
|
آخرين ويرايش: 3 سال 10 ماه ago توسط سمیرا کرمی چم گردانی.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
نماد گرایی (سمبولیسم) جنبشی هنری در واکنش به جنبش های رئالیسم و امپرسیونیسم بود. شاعران، موسیقی دانان، هنرمندان و نویسندگان جنبش نماد گرایی همگی از نمادها استفاده می کردند تا مفاهیم را به شیوه ای غیر مستقیم بیان کنند. نقاشان نمادگرا می خواستند نقاشی هایشان معانی ای فراتر از اشکالی که می کشند را به نمایش بگذارد.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جای خود را بازکرد. نمادگرایی یا سمبولیسم در فرانسه متولد شد اما جنبشی قوی در روسیه، بلژیک و اتریش نیز وجود داشت. ویژگی های سبک نمادگرایی یا سمبولیسم: نقاشان نمادگرا یا سمبولیسم طیف گسترده ای از موضوعات از جمله قهرمانان، زنان، حیوانات و مناظر را مورد استفاده قرار می دادند. آنها معمولاً به این سوژه ها معانی عمیقی مانند عشق، مرگ، گناه، مذهب یا بیماری را می دادند. آنها به جای این که زندگی واقعی را برای نمایش چیزی به کار برند از استعاره ها (یا سمبل ها) استفاده می کردند. 5 نماد: نماد خانواده قلب نماد عشق ترازو نماد قانون قاشق و چنگال نماد رستوران پرجم نماد کشورها گندم نماد غذا ابر نماد باران
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
نماد گرایی (سمبولیسم) جنبشی هنری در واکنش به جنبش های رئالیسم و امپرسیونیسم بود. شاعران، موسیقی دانان، هنرمندان و نویسندگان جنبش نماد گرایی همگی از نمادها استفاده می کردند تا مفاهیم را به شیوه ای غیر مستقیم بیان کنند. نقاشان نمادگرا می خواستند نقاشی هایشان معانی ای فراتر از اشکالی که می کشند را به نمایش بگذارد.
زمان ظهور سبک نمادگرایی جنبش نمادگرایی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جای خود را بازکرد. نمادگرایی یا سمبولیسم در فرانسه متولد شد اما جنبشی قوی در روسیه، بلژیک و اتریش نیز وجود داشت. ویژگی های سبک نمادگرایی یا سمبولیسم نقاشان نمادگرا یا سمبولیسم طیف گسترده ای از موضوعات از جمله قهرمانان، زنان، حیوانات و مناظر را مورد استفاده قرار می دادند. آنها معمولاً به این سوژه ها معانی عمیقی مانند عشق، مرگ، گناه، مذهب یا بیماری را می دادند. آنها به جای این که زندگی واقعی را برای نمایش چیزی به کار برند از استعاره ها (یا سمبل ها) استفاده می کردند. سمبولیسم یا نمادگرایى پیش از آن که یک مکتب به شمار آید، یک مفهوم یا فلسفه است. این مکتب در پایان سده نوزدهم به وجود آمد. شارل بودلر پیشگام این راه شد. در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با اثرهای خود زمینه را برای پیدایش نمادگرایی آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. باید توجه داشت که هرکدام از آنها سبک ویژهای داشتند. بشر از ابتداى شکل گیرى تمدن ها و آغاز شاعرى گرایش به این داشته است که سخنش را در قالب نمادها و نشانه ها به زبان آورد و اشیاى دور و برش را با تجسم مفاهیمى عمیق تر از آن چه به چشم مى آید، نشان دهد. همان گونه که مصریان باستان گل هاى اسیریس را نماد مرگ مى دانستند، هندیان گل نیلوفر را نشانه تاج خداوند مى نامیدند، بابلى ها مار را نماد جاودانگى به شمار مى آوردند و خورشید را نشانه ی بخشندگى و زندگى. اما به هرحال سمبولیسم یک مکتب فکرى نیز هست. در اواخر سده ی نوزدهم میلادی شاعران فرانسوى که از زبان خشک نویسندگان رئالیست (واقع گرا) به ستوه آمده بودند، مکتب سمبولیسم را بنیاد نهادند. آنان بر این باور بودند که : اثر هنرى باید تا حد ممکن از بیان مستقیم مفاهیم فرار کند و به نمادها و نشانه ها پناه آورد. نمادها و نشانه ها، خواننده را در کشف راز و رمزهاى اثر به حرکت وا می دارد و او را از قالب یک شاگرد حرف گوش کن بیرون مى آورد. خلاصه اصول سمبولیست ها به شرح زیر است: 1- حالت اندوهبار و آنچه را که از طبیعت موجد یأس و نومیدی و ترس است بیان می کنند. 2- به سمبل ها و اشکال و آهنگ هایی که احساس ها، نه عقل و منطق آن را پذیرفته است توجه دارند. 3- آثاری که آنها به وجود آورده اند برای هر خواننده به نسبت میزان ادراک و وضع روحیش مفهوم است، یعنی هرکس نوعی آنها را در می یابد و می فهمد. 4- آنان تا حد امکان از واقعیت عینی دور شده و به واقعیت ذهنی پرداخته اند. 5- چون انسان دستخوش نیروهای ناشناسی است که سرنوشت آنان را تعیین می کند از این رو حالت وحشت آور این نیروها را در میان نوعی رویا و افسانه بیان می کنند. 6- می کوشند حالت های غیرعادی روانی و معرفت های نابه هنگامی را که در ضمیر انسان پیدا می شود و حالت های مربوط به نیروهای مغناطیسی را در آثارشان بیان کنند. 7- به یاری احساس و تخیل حالت های روحی را در میان آزادی کامل با موسیقی کلمه ها، و با آهنگ و رنگ و هیجان تصویر می کنند. شارل بودلر، موریس مترلینگ، آلدینگتن، لارنس، هاکسلی، آرتور رمبو از بزرگان این مکتب هستند. سفر و شعر رویای پاریسی آثار بودلر، نژادپرست از آرتور رمبو، شاهدخت مالن از موریس مترلینگ نمونههایی از آثار نمادگرایی میباشند پنج نماد برای مثال: آهو (مظهر آزادگی و بی گناهی ) آینه (پاکی و صفا) پلنگ(تکبر و بلند پروازی) چشمه ( پاکی و زلالی و زایش) خزان(افسردگی و غم) |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
نَمادگرایی یا سَمبولیسم یکی از مکاتب ادبی و هنری است. این مکتب در پایان سده نوزدهم به وجود آمد. شارل بودلرپیشگام این راه شد. در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با اثرهای خود زمینه را برای پیدایش نمادگرایی آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. باید توجه داشت که هرکدام از آنها سبک ویژهای داشتند. خلاصه اصول نمادگرایان به شرح زیر است:
حالت اندوهبار و آنچه را که از طبیعت موجد یأس و نومیدی و ترس است بیان میکنند. به سمبلها و اشکال و آهنگهایی که احساسها، نه عقل و منطق آن را پذیرفتهاست توجه دارند. آثاری که آنها به وجود آوردهاند برای هر خواننده به نسبت میزان ادراک و وضع روحیش مفهوم است، یعنی هرکس نوعی آنها را در مییابد و میفهمد. آنان تا حد امکان از واقعیت عینی دور شده و به واقعیت ذهنی پرداختهاند. چون انسان دستخوش نیروهای ناشناسی است که سرنوشت آنان را تعیین میکند از این رو حالت وحشتآور این نیروها را در میان نوعی رؤیا و افسانه بیان میکنند. میکوشند حالتهای غیرعادی روانی و معرفتهای نابه هنگامی را که در ضمیر انسان پیدا میشود و حالتهای مربوط به نیروهای مغناطیسی را در آثارشان بیان کنند. به یاری احساس و تخیل حالتهای روحی را در میان آزادی کامل با موسیقی کلمهها، و با آهنگ و رنگ و هیجان تصویر میکنند. شارل بودلر، موریس مترلینک، آلدینگتن، لارنس، هاکسلی،آرتور رمبو از بزرگان این مکتب هستند. ۱.نماد اتش و آتشدان: که عناصرش از آتش آتشدان ماه و ستاره تشکیل شده.آتش نماد فّره ایزدی نماد خورشید و گرما.آتشدان نماد درگاه بهشت.ماه و ستاره نماد برکت و حاصلخیزی ۲.نماد روبان: که عناصر ان گل لاله و روبان است.روبان نماد فرّه ایزدی نماد سلطنت و نشانه ای کیهانی است ۳.نماد حلال ماه حلقه و خط سه حالت ماه.اندر ماه پر ماه و کشفتگی نمادی از گاو و باروری ۴.نماد صورت فلکی عقرب نمادی از ایزد بانوی باروری نمادی از حلال ماه و باروری ۵.هلال ماه و ستاره نماد حیات گیاری باران و حاصلخیزی نماد ایزد ماه ستاره:نماد الهه اناهیتا نماد ایزد تیشتر نماد نور مقدس نماد فروهر موجودات |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
سبک سمبلیک یا نماد گرایی
سلام نماد گرایی (سمبولیسم) جنبشی هنری در واکنش به جنبش های رئالیسم و امپرسیونیسم بود. شاعران، موسیقی دانان، هنرمندان و نویسندگان جنبش نماد گرایی همگی از نمادها استفاده می کردند تا مفاهیم را به شیوه ای غیر مستقیم بیان کنند. نقاشان نمادگرا می خواستند نقاشی هایشان معانی ای فراتر از اشکالی که می کشند را به نمایش بگذارد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جای خود را بازکرد. نمادگرایی یا سمبولیسم در فرانسه متولد شد اما جنبشی قوی در روسیه، بلژیک و اتریش نیز وجود داشت. ویژگی های سبک نمادگرایی یا سمبولیسم: نقاشان نمادگرا یا سمبولیسم طیف گسترده ای از موضوعات از جمله قهرمانان، زنان، حیوانات و مناظر را مورد استفاده قرار می دادند. آنها معمولاً به این سوژه ها معانی عمیقی مانند عشق، مرگ، گناه، مذهب یا بیماری را می دادند. آنها به جای این که زندگی واقعی را برای نمایش چیزی به کار برند از استعاره ها (یا سمبل ها) استفاده می کردند. سمبل ها یا نمادها گاهی آنقدر انتشار پیدا میکنند که برای عموم مردم بسیار بسیار آشنا میشود_ مانند کبوتر صلح یا صورت های خندان و گریان تئاتر خوردشید نماد روشنایی ماه نماد شب گل نیلوفر ابی نماد صلح و ارامش پروانه نمادعشق وفداکاری خزاننماد افسردگی وغم قلب نشانه عشق
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
نمادگرایی پیش از آن که یک مکتب به حساب بیاید، یک مفهوم یا فلسفه است. بشر از ابتدای شکلگیری تمدنها و آغاز شاعری تمایل داشته حرفهایش را در قالب نمادها و نشانهها به زبان آورد و اشیای دور و برش را تجسم مفاهیمی عمیقتر از آنچه به چشم میآید، نشان دهد. همانطور که مصریان باستان گلهای اسیریس را نماد مرگ میدانستند، هندیان گل نیلوفر را نشانه تاج خداوند مینامیدند، بابلیها مار را نماد جاودانگی به حساب میآوردند و خورشید را نشانه بخشندگی و زندگی. اما به هرحال سمبولیسم یک مکتب فکری هم هست. در اواخر قرن نوزدهم شاعران فرانسوی که از زبان خشک نویسندگان واقعگرا به ستوه آمده بودند، مکتب نمادگرایی را بنیان نهادند. آنها عقیده داشتند: اثر هنری باید تا حد ممکن از بیان مستقیم مفاهیم فرار کند و به نمادها و نشانهها پناه آورد. نمادها و نشانهها، خواننده را در کشف راز و رمزهای اثر به تحرک درمیآورد و او را از قالب یک شاگرد حرف گوش کن بیرون میآورد.
نمادگرایی ادبی این مکتب در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد. شارل بودلر پایهگذار این مکتب بود. در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با آثار خود زمینه را برای پیدایش نمادگرایی آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. باید توجه داشت که هرکدام از آنها سبک ویژهای داشتند. در میان نویسندگان جوزف کنراد و جیمز جویس به دلیل نمادپردازی در آثارشان شهرت خاصی دارند. مثلاً جیمز جویس در کتاب «چهره مرد هنرمند در جوانی» پسرکی عینکی را به تصویر میکشد که مدام مطیع پدر و مادر و نظام کلیسایی و معلمان مدرسه اش است. او به خاطر عینکی که به چشم میزند با بچهها فوتبال بازی نمیکند. اما یک روز این عینک بهطور اتفاقی میشکند و پسرک با کمال تعجب متوجه میشود که بینایی اش هیچ نقصی ندارد و بدون عینک هم میتواند دنیای اطرافش را ببیند. منتقدان آثار جویس، عینک را نماد نگاه بسته و فیلتر شده یا همه باورهای کوری میدانند که چشم عقل ما را پوشاندهاند. رمز گرایی، نمود عصیان هنرمندان در برابر مکاتب واقع گرایی و وصف گرایی بود. رمزگرایان بر فلسفه بدبینانه شوپنهاور و ایدهآلیستهای معنی گرا تکیه داشتند. آنان دیگر بار شعر را بر اریکه قدرت و افتخار نشاندند. بودلر، پایهگذار این مکتب، معتقد بود: «دنیا جنگلی است سرشار از اشارات. حقیقت از چشم مردم عادی پنهان است و فقط شاعر میتواند به رمز و راز این اشارات پی ببرد.» برخی از شاعران این مکتب، در این رمزآلودگی غرق شدند و گاه اندیشههای مبهم و غیراخلاقی را رواج دادند. این جریان بر آثار هنری ایران در قرن حاضر تأثیری به سزا نهاد. نَمادگرایی یا سَمبولیسم یکی از مکاتب ادبی و هنری است. این مکتب در پایان سده نوزدهم به وجود آمد. شارل بودلر پیشگام این راه شد. در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با اثرهای خود زمینه را برای پیدایش نمادگرایی آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. باید توجه داشت که هرکدام از آنها سبک ویژهای داشتند. نیلوفر ابی:نماد صلح،آرامش،شادی دریا:صلابت و امنیت زیتون:نماد صلح گل آفتاب گردان:سالگرد ازدواج و عروسی و جشن پروانه نماد:عشق و فداکاری |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|