شرکتهای بازار محور
شرکتهای بازار محور در واقع سازمانهایی هستند که به دنبال محقق نمودن هدف اصلی بازاریابی می باشد که همانا برآورده ساختن نیازها و خواسته های مشتریان می باشد .
این شرکتها می توانند با پتانسیل بالایی که در خود ایجاد نموده اند در مقابل خواست مشتری تغییرات لازم را بلافاصله ایجاد نموده و مزیت رقابتی را به خوبی در میان رقیبان موجود در بازار ایجاد نمایند .
لازم به ذکر است مطالب به صورت کاملاً خلاصه شده آمده و در کلاس بحثهای فراوانی در رابطه با موضوعات فوق بیان گردیده است .

***رهنمودهایی برای مدیریت بازار محور :
1- توجه به مشتری را در سراسر شرکت گسترش دهید .
2- به مشتری گوش فرا دهید .
3- شایستگی بارز خود را تعریف و آن را تقویت نمایید .
4- بازاریابی را به عنوان اطلاعات بازار تعریف نمایید .
5- مشتریان را با دقت هدف قرار داده و انتخاب کنید .
6- برای سود آور شدن شرکت فعالیت کنید نه برای فروش بیشتر .
7- ارزش مشتری را مثل یک ستاره قطبی در رسیدن به اهداف شرکت مورد توجه قرار دهید .
8- بگذارید مشتری کیفیت را تعریف کند
9- انتظارات مشتری را ارزیابی کنید و آنها را مدیریت نمایید .
10- مشتری روابط خوبی بر قرار کنید و وفاداری او را جلب کنید .
11- شرکت و فعالیتهایش را به عنوان یک فعالیت خدماتی تعریف کنید .
12- به بهبود مستمر و نوآوری متعهد و پابند باشید .
13- به فرهنگ (محیط و سازمان ) مثل استراتژی و ساختار توجه نمایید
14- از طریق ایجاد ائتلاف و شراکت با دیگر شرکتها رشد کنید .
15- سلسله مراتب بازاریابی را بر هم بزیند .
عوامل رقابتی موثر بر بازار محور شدن شرکتها :
آخرین مطلبی که در این جلسه اشاره ای کوتا بدان شد عوامل رقابتی موثر بر بازار بود که توسط استاد اینچنین تعریف شد که شرکتها می توانند با توجه به رهنمودهایی که در بالا اشاره گردید می تواند به خوبی درای مزایای رقابتی چه در عرصه کالا و چه در حوزه ارائه خدمات گردد .
شرکتهای نوپایی به عنوان تازه واردان وارد عرصه رقابت می شوند باید بتوانند از طریق فعالیتهای پیشبرد فروش مانند استخدام نیروی ماهر و به کار گیری ماشین آلات و آخرین تکنولوژی روز تولیدات خویش را رقابتی نموده و خیلی نمی تواند بازار محور گردد اما شرکتهایی که در میانه راه قرار داشته و به دنبال دست یابی به بازار های هدف رقبا می باشد لذا از طریق روشای مانند بالا بردن کیفیت و پایین نگه داشتن قیمتها از طریق کاهش در هزینه تمام شده می تواند به این مهم دست پیدا کند .
**********
4- رقبا
ممکن است چنین به نظر برسد که برای یک شرکت شناسایی رقبا کار آسانی است ، کوکاکولا رقیب دیرینه اش پپسی و سونی رقیبی همچون توشیبا را به خوبی می شناسند اما در این بحث اصولی فراتر از مولفه های ساده انگارانه حاکم می باشند تاحدی که یک شرکت نوظهور بتواند شرکتهای قدیمیتر را به راحتی کنار زده و جای آنها را در بازار تسخیر نماید .
شرکتها باید 5 چیز را در مورد رقبای خود بدانند ؛
1- رقبای اصلی ما چه کسانی است ؟
2- خط و مشی های اساسی آنها چه مواردی هستند ؟
3- اهداف آنها چیست ؟
4- نقاط قوت و ضعف آنها کدام است ؟
5- الگوی واکنشی آنها چگونه و کدام است ؟
بر اساس میزان قابلیت جانشینی کالا 4 سطوح رقابت از هم تمییز داده می شوند ؛
1- رقابت نام تجاری
2- رقابت صنعتی
3- رقابت شکلی
4- رقابت ژنریک
یکی دیگر از روشهای شناسایی و مطالعه در مورد رقبا به ترتیب زیر انجام می شود ؛
1- تعیین تعداد موسسات رقیب .
2- بررسی وسعت و میزان کارایی هر یک از رقبا .
3- برسی میزان اهمیت و اعتبار هر یک از رقبا در بازار و حسن شهرت و مقبولیتی که نزد مشتریان دارند .
*********روشهای شناخت عوامل موثر بر بازار :
به دلیل وجود مشتریان و با سلایق مختلف و متنوع و نیازهای نا محدود و وجد انواع گوناگون بازارها بازاریابان نهایت تلاش خود را انجام می دهند تا بر بازاری که در رفع نیاز در آن خبره و متخصص هستند و به جای پراکنده نمودن تلاشهای بازاریابی ، بر روی بازاری خاص متمرکز می شوند .
بازاریابی هدفمند مستلزم آن است که بازاریابان سه مرحله اصلی را طی کنند که عبارتند از ؛
1- قسمت بندی در بازار
الف ) بازارهای سازمانی
ب ) بازار صنعتی
ج ) بازار واسطه
د ) بازار دولتی
2- هدفگیری در بازار
الف ) ارزیابی قسمتهای مختلف بازار
ب ) انتخاب قسمهای بازار
ج ) بازاریابی تفیکی یا متفاوت
3- جایگاه یابی در بازار
الف ) خط و مشی های تعیین جایگاه در بازار
ب ) انتخاب و اجرای خط مشی بازاریابی
1- شناسایی مزایای رقابتی (کیفیت عملکرد ) ، ( کیفیت انطباق) ، (دوام) ، (اعتمادپذیری) (قابلیت تعمیر ) . . . .
2- انتخاب مزایای رقابتی (تعداد مزایا) ، (کدام مزایا ) ، (مهم و برجسته باشد ) (سود آور و ارزان باشد) . . . . .
ج ) انتقال جایگاه انتخابی

.