پنج شنبه, 30 فروردين 1403

 



موضوع: آشنایی با آداب عید نوروز در تهران قدیم

آشنایی با آداب عید نوروز در تهران قدیم 8 سال 10 ماه ago #117329

شنایی با آداب عید نوروز در تهران قدیم
عید نوروز، یکی از نشانه های فرهنگی کشورمان ایران می باشد. در تهران قدیم چیدن سفره هفت سین، یکی از مهم ترین آداب استقبال سال نو بود که نچیدن آن، معادل با نگون بختی در سال جدید به شمار می آمد!
در قدیم، تقریباً تمام کارهای مربوط به عید نوروز، توسط اعضای خانواده انجام می شد که در بیشتر مواقع، همه در یک خانه زندگی می کردند و دست به دست هم داده به خیاطی و خانه تکانی، خرید و پخت و پز می پرداختند، باغچه را صفا داده و گُل کاری می کردند و خلاصه با آغا سال نو، همه با احساس رضایت از نتیجه کوشش های خود، پذیرای مهمانان شده و خود به دیدار فامیل می رفتند و روزهای خوشی را در کنار یکدیگر می گذراندند.
عید نوروز برای کوکان، از حال و هوایی استثنایی برخوردار بود و اکثر آنان تنها در همین زمان صاحب یک دست لباس می شدند و شاید یکی دو اسکناس تانخورده در روز عید، عیدی می گرفتند و برای آن، هزار نقشه می کشیدند. ناگفته نماند که در بیشتر موارد، این اسکناس ها به جیب والدین می رفت و خرج گوشه ای از اجاره خانه یا یک مورد ضروری دیگری می شد که آن را به بعد موکول کرده بودند. زیرا در این روزها هیچ کس از خرج کردن پول کم نمی گذشت و ضرب المثل «چو فردا شود فکر فردا کنیم» در این مواقع خیلی صدق می کرد! اما تمام این ها چیزی از لذت عیدی کم نمی کرد و بچه هایی هم که می دانستند قرار است عیدی نقد آنها به مصارف دیگر برسد با این ایده که کمک خرج پدر و مادر خود شده اند، به خود دلگرمی می داده و حتی بادی به غبغب می انداختند و احساس بزرگی می کردند.
• پیشواز نوروز
عید نوروز و رخت نو
از آغاز ماه اسفند، کم کم اندیشۀ عید نوروز، موجب شادی اغنیا و نگرانی فقرا می شد و در این میان، اوضاع کسبه بازار از همه بهتر بود و فصل رونق بازار فرا رسیده بود. اولین کار، که زمان و دقت بیشتری لازم داشت، تهیه رخت و لباس نو بود. البسۀ کودکان معمولاً توسط خانم های خانه دوخته می شد و کفش و کلاه، تنها مواردی بودند که از بازار خریداری می شدند. خانم و آقا هم (در خانواده های متوسط) معمولاً به نو کردن چند تکه اصلی لباس خود که شامل چادر مشکی و چادر نماز، کفش و عبا بود می پرداختند و در صورت امکان، البسه دیگر را شسته و رفو می کردند، یقه ها را آهار می زدند و خلاصه برای سال نو، نونوار می شدند
عید نوروز و خانه تکانی
هر چند که تهیۀ لباس نو در بعضی از خانواده های بی بضاعت انجام نمی شد، ولی رسم خانه تکانی، فقیر و غنی نمی شناخت و برای انجام شدن آن، تمام وسایل خانه باید بیرون ریخته شده و تمام خانه شسته، جارو و گردگیری می شد و بعد تمام اسباب پس از تمیز شدن به داخل برده شده و چیده می شد. در همین خانه تکانی ها، دو کار مهم انجام می گرفت، یکی دل کردن از لوازم و اسباب کهنه و شکسته بود پس از یک یا چند سال کار کردن و تعمیر شدن، دیگر نفس های آخر را کشیده و تنها به درد دور انداختن می خورد و همچنین تغییر و تحول شکل چیدن اثاث منزل که با بیرون ریختن و دوباره چیدن، شکل تازه ای به خانه داده و موجب تنوع می شد.
خانه تکانی قبل از عید نوروز در آن روزها، وقت بسیاری می گرفت زیرا از تکان دادن فرش و گلیم و قالی شروع می شد و با صیقل دادن لوازم فلزی، شستن پارچه ها (ملافه، پرده، روتشکی و پشتی ها و...)، شستن در و پنجره ها و ظرف و ظروف و دوده گیری از اتاق ها به پایان می رسید و بعد، همه چیز باید دوباره چیده می شد، تا سال بعد که روز از نو بود و روزی از نو.
عید نوروز و سبزه سبز کردن
سبزۀ عید از بیست روز تا ده روز مانده به عید، باید سبز می شد. به این ترتیب خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده، مُشت مُشت گندم یا عدس یا هر دانه سبزکردنی دیگر را برداشته و در ظرفی سفالین می ریخت، این کار باید طوری با دقت انجام می شد که از دستشان دانه ای به زمین نیفتد و در ضمن با هر مشت دانه باید برای سلامتی، خوشی، سعادت و گشایش بخت و مال آن شخص، دعا می کردند، سپس روی دانه ها را با آب نیم گرم پوشانده و در جای نه گرم و نه سرد قرار می دادند و هر روز آب تازه بر رویش می ریختند تا جوانه بزند.
این دانه های جوانه زده را در دستمال مرطوبی نگه می داشتند تا برگهای آن نیش بزند و بالا بیاید، سپس سبزه را در یک سینی یا بشقاب زیبا قرار داده، و هر روز آب می دادند تا سبز شده و برای هفت سین آماده شود، سپس آن را با روبان قرمز و گل هایِ پارچه ای تزیین کرده و سر سفره می گذاشتند. خانم های باسلیقه، با تخم تره تیزک (شاهی) سبزه را سبز می کردند، و با دانه های شاهی که پس از خیس شدن لعاب پیدا می کنند، روی پارچه ای جملاتی چون «سال نو مبارک» یا «یا مقلب القلوب و الابصار» را می نوشتند و سبزه خود را به این شکل سبز می کردند.
• خوردنی های شب عید نوروز
سبزی پلو
یک شب مانده به تحویل سال، زمان خوردن سبزی پلو با کوکو سبزی، سیر تازه و ماهی فرا می رسید. عقیده به پلویِ سبزی دار این بود که می گفتند خوردن آن، دل را زنده، احشاء را تازه، بدن را رطوبت مفید می بخشد و روح تازه به تن می دهد. با توجه به اینکه در تهران، سبزی تازه هنوز نرسیده بود و وسایل تندرو برای رساندن ماهی تازه به تهران موجود نبود، بیشتر تهرانی ها از سبزی خشک و ماهی دودی استفاده می کردند. سبزی تازه در گلخانه ها عمل می آمد و به قیمت گزافی فروخته می شد و تازه به دوران رسیده ها برای آن که نشان بدهند سبزی و ماهی تازه استفاده کرده اند، آشغال سبزی و کله ماهی را کنار در خانه خود می گذاشتند! از طرفی، بسیاری از افراد خَیِر در این شب، به یاری مستمندان شتافته و با بردن برنج، روغن، ماهی و تخم مرغ به در خانه آنها، دلشان را شاد می کردند.
رشته پلو
شب سال نو، یعنی شب تحویل سال، وقت خوردن رشته پلو بود که خوردن آن آدابی داشت. رشته پلو که با رشته پلویی و همراه با خرما و کشمش سرخ کرده آماده می شود، غذایی است که نه تنها پر قوت و گرم کننده مزاج به شمار می آمد، بلکه خوردن آن موجب می شد که «سر رشته کار» تا آخر سال در دستشان باشد. آداب تهیه و خوردن رشته پلو از این قرار بود: اگر مرد و سرپرست خانه دچار مشکلی در کار و کسب شده بود، بشقاب اول برای او کشیده می شد، اگر در خانه دختر بخت بسته ای بود، او باید زیر دیگ را روشن می کرد و موقع کشیدن، در دیگ را باز می کرد. رشتۀ خشک کرده این پلو، برای رفع بی پولی داخل کیف قرار می گرفت. دختر یا پسر بخت بسته در هنگام کشیدن پلو باید از منزل خارج می شد و بعد مادر یا مادربزرگ او بشقاب از برنج برایش می کشید و پشت در برده و می پرسید: کی هستی؟ و او جواب می داد: باز کن، مادر در را باز می کرد و بشقاب را به دستش می داد، آن شخص باید دو لقمه پلو را همان بیرون می خورد و بعد به داخل می آمد تا بختش گشوده شود.
• چراغ های شب عید
از اعتقادات دیگر شب سال نو این بود که باید شعله و نور در خانه زیاد باشد که این شامل اجاق یا منقل و چراغ ها بود که باید تا صبح روز دوم سال، روشن نگه داشته می شد، به طوری که باید با کمال دقت، نفت گیری می شد تا دود نزده و خاموش نشود. از طرفی، شیوۀ سوختن این چراغ ها، خود تعبیر و تفسیری داشت که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
اگر چراغ ها از ابتدا تا انتها روشن و سالم باقی مانده بود، سالی پر برکت با دل خوشی و تندرستی در انتظار اهل خانه بود، اگر لولۀ چراغ ها دود زده می شد یا شمع درون آنها به یک سو می افتاد، تاریکی و کدورت در زندگی رخنه می کرد، اگر خاموش می شد، مالی از دستشان می رفت یا امیدی به ناامیدی مبدل می شد و بدتر از همه این که، اگر لولۀ چراغ می شکست یا چراغ واژگون می شد، به معنای درگذشت کسی از نزدیکان یا زیر و رو شدن زندگی اهل خانه بود.
• عید نوروز و هفت سین
چیدن سفرۀ هفت سین، یکی از مهم ترین آداب استقبال سال نو بود که نچیدن آن، معادل با نگون بختی در سال جدید به شمار می آمد. پارچۀ سفره هفت سین، معمولاً سفید و تمیز بود که هفت نوع خوردنی که با حرف سین آغاز می شدن بر روی آن چیده می شد که شامل: سیر، سرکه، سماق، سمنو، سبزی، سنجد و سیب بود و با اشیاء و مواد دیگر تکمیل می گشت.
اما آداب چیدن از این قرار بود که ابتدا سفره را در محل مناسبی در بالاترین قسمت اتاق پهن می کردند و یک جلد کتاب مقدس (با توجه به اینکه عید نوروز، عید ایرانیان است و مختص مسلمانان نیست، هر خانواده کتاب مقدس دین خود را بر سر سفره می گذاشت) در وسط سفره گذاشته، کاسه آب و یک گلاب پاش در دو طرف آن قرار داده، آیینه را در بالا و بشقابی آرد و نان بریده را در دو طرف آب و گلاب قرار داده و چهار گوشه سفره را با چهار شمعدان روشن می کردند که نشانۀ رحمت، گشاده دستی، روشنایی و خیر و برکت بود. مواد هفت سین نیز بر روی سفره قرار داده می شد که نشان از برکت، سلامتی، زایش، زیبایی و شادابی داشتند. اسپند برای رفع چشم زخم و شیرینی برای شیرین کامی بر سر سفره آورده می شد. یک کاسه آب که نارنجی در آن انداخته بودند هم جزو ضروریات سفره بود، زیرا نام نارنج (نا- رنج) را به معنی بدون رنج معنا می کردند و حضور این میوه را دافع درد و رنج می دانستند.
• عید نوروز و آداب نشستن بر سر سفره هفت سین
[/b]از زمانی که خانواده با بهترین لباس های خود بر سر سفره گرد هم جمع می شدند، دیگر تمام حواس ها متوجه خیرخواهی و خوش اقبالی بود و همه باید با خُلق خوش، ابروی گشاده و لبخند بر لب بر سر سفره می نشستند و همۀ گفتگوها درباره خیر و خوشی و ذکر و دعا برای رفع بیماری، روا شدن حاجت و دفع بلا باشد. خواندن دعای «یا مقلب القلوب و الابصار» نیز بسیار مطلوب بوده است. با تحویل شدن سال و به صدا درآمدن توپ سال نو، همه به دیده بوسی و تبریک سال نو مشغول می شدند، کامل خود را شیرین کرده و به شادی می پرداختند.
• تفریحات نوروز تا روز سیزده
روزهای عید، به دید و بازدید و شادی و تفریح می گذشت و رسم بر این بود که در این روزها، کسی بداخمی و تندی نکند، پول یا مالی قرض نکند، نزد پزشک و دوافروش هم نرود و خلاصه از هر مورد غم افزا و مکدر کننده، دوری کند. البته زیارت اهل قبور و پخش نذری برای رفتگان، جزو آدابی بود که هر چند غم افزا، اما موجب شادی روح رفتگان و در نتیجه بسیار پسندیده به شمار می رفت. دو سه روز اول عید برای دیدار از بزرگترها بود که از منزل پدر و مادر آغاز می شد و منازل دایی و عمه و دیگر بزرگان و دوستان می گذشت. در این دید و بازدیدها، عیدی هایی هم رد و بدل می شد و به خصوص عروس و دامادها در اولین عید پس از ازدواج، عیدی فراوانی می گرفتند. گشت و گذار و سفر هم در برنامه های روز چهارم به بعد بود و تفریح و استراحت معمولاً تا روز سیزده ادامه داشت و در این روز به اوج خود می رسید.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حجت مداحی شاهخالی