به نام خدا

بعنوان یک کارمند یا عضوی از سازمان عملکرد کاری خود را مورد ازریابی قرار دهید.

به نظر من اعضای یک سازمان در واقع مانند اعضای یک خانواده می باشد که همگی دور هم جمع شده اند تا با کمک یکدیگر به یک هدف مشخص و نهایی برسند . در سازمانی که من به عنوان كارمند بازرگاني مشغول هستم وظایف زیادی را به عهده دارم و از آنجا كه نزديك به 10 سال است در اين شركت مشغول به كارم كاراهاي ديگر كه اصلا در حيطه كاري ام نيست به من واگذار شده است كه از نظر من اين وظايف از حيطه كاري من به دور است و هميشه جز يكي از كارمندان معتمد و وظیفه شناس و مسئولیت پذیری هستم كه در اين مجموعه مشغول به كار است و هر كاري را كه شخص ديگري از پس انجام دادن آن بر نمي آيد به من محول ميشود . در عين حال اصلا انسان چاپلوسي نيستم كه گويا در همه سازمان ها اين چاپلوسي است كه افراد را به بالا ميبرد . شركت ما هم از اين قانون مستثني نيست ولي با اين وجود از آنجا كه طبق اعتقاد من صداقت و درستي باعث ميشه كه خداوند به كمك انسان ها بياد من به درجه بالاتر هم رسيدم كه اين مسئه براي خيلي از كاركنان اين شركت غير قابل باور و باعث برانگيخته شدن حس حسادتشان شد .