جمعه, 07 ارديبهشت 1403

 



موضوع: بحث تکمیلی جلسه پنجم و ششم

بحث تکمیلی جلسه پنجم و ششم 9 سال 8 ماه ago #99317

توبه:
اخلاق در واقع مظروفی است که ما می خواهیم در ظرف وجودی خود بریزیم.اگر ظرف وجودی آلوده باشد هر چه داخل آن بریزیم آلوده می شود حالا می خواهیم قران، نماز، اخلاق را در ظرف وجودی مان قرار دهیم پس عقل و حکمت حکم می کند که ظرف وجودیمان را پاک کنیمو پاک کردن وجود ازطریق توبه امکان پذیر خواهد بود.
توبه در لغت:
توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت است. یعنی این که انسان راهی را برود و سپس آن راه را بر گردد، در امور نفسانی و قلبی توبه معنای خاص خود را دارد، توبه یعنی روح و نفس انسان که مدتی از حیات خود را با یک سری از صفات و خصلت ها گذرانده و سپری کرده و با آن ها همدم بوده است، به دلیل یک انقلاب و تحول درونی آن ها را ترک کند و برگردد.
حقیقت توبه:
حقیقت توبه بر سه اصل است:
1. بیزاری قلبی از گناهان گذشته و تنفر و انزجار از آن و پشیمانی واقعی.
2. تصمیم جدی داشته باشد که در آینده مرتکب گناه نشود.
3. تلافی و جبران اعمالی که در گذشته انجام داده و قابل جبران نیز باشد، از باب مثال: نماز نخوانده و روزه نگرفته، حال باید آنها را قضا نماید.
از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سؤال کردند: توبه نصوح چیست؟
آن حضرت فرمودند: «ان یتوب التائب ثم لایرجع فی ذنب کما لایعود اللبن الی الضرع؛ آن است که شخص توبه کننده به هیچ وجه به گناه بر نگردد، آن چنان که شیر هرگز به پستان بر نمی گردد.»
آثار توبه:
توبه راه صد ساله را یک شبه طی می کند و بدی ها را به خوبی تبدیل می کند و مقام انسان را جهشی بالا می برد واز آنجا که گناه دعاها را حبس می کند، انسان توبه کار مستجاب الدعوه می شود و توبه کننده محبوب خداوند یکتا می شود وهرچه بخواهد خداوند دعایش را مستجاب می کند. علی(ع): توبه دل را پاک می کند و گناهان را می شوید آیه 222 سوره بقره: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينخدا توبه‌كنندگان‌ و پاك‌كنندگان‌ روح‌ را دوست‌ مي‌دارد.با توبه انسان جزء مطهّرین می شود و دعای او نزد خداوند جایگاه پیدا می کند و برآورده می شود و اگر این انسان به سمت قرآن آمد به او اجازه ی مسح قرآن را می دهند و اجازه می دهند قرآن را لمس کند.
مراحل ارتباط با قرآن
1. نگاه کردن به قرآن
2. قرائت قرآن
3. تلاوت قرآن
4. تدبر در قرآن
5. فهم قرآن
6. عمل به قرآن
7. انس با قرآن
1- تماس با قرآن؛ آخرین گام است که شرط تماس با قرآن طهارت است.
2- پیامبر (ص): بسا تلاوت کننده قرآن که قرآن لعنتش می کند.




ضرورت شناخت خدا
الف) ارضای حس حقیقت جویی
ب) لزوم شکر منعم
امام صادق(ع) :چقدر زشت است که از عمر انسانی 70 -80سال بگذرد و در ملک الهی زندگی کندو از نعمت هایش بهرهمند شود اما خدا را آنگونه که سزاوار است نشناسد برترین و واجب ترین وظیفه انسان شناخت پروردگار و اقراربه عبودیت اوست.علی (ع): سرآغاز دین شناخت خداست معصوم می فرمایند:بعضی از شما نماز بعضی از شما حج، گروهی صدقهو جمعی از شما روزه شان بیش از دیگران است اما با فضیلت ترین شما کسی است که از شناخت بالاتری نسبت به خداوند بهره مند باشد.خداشناسی واجب است یا مستحب یا حرام؟
معرفت خدا بر سه قسم است:
معرفت واجب:
بر همه انسانها واجب است که خدا را بشناسند، عبادت کنند واین ازهرواجبی واجب تر است، واجبات نظری ریشه و پایه واجبات عملی هستند.
معرفت مستحب:
با قرآن و صدیقین و با ورزش عقلی و ریاضت قلبی و تهذیب نفسانی بدست می آید. افرادی که اهل علم هستند فقط به معرفت واجب اکتفا نمی کنند و به سراغ معرفت مستحب می روند.
معرفت حرام:
نتیجه ای جز گمراهی ندارد. اندیشه در ذات خدا و این که خدا چیست؟ چون خداوند ماهیت و چیستی ندارد بلکه خالق چیستی و کیفیت است این معرفت حرام است چون به نتیجه نمی رسد.
نتیجه تفکر در ذات خدا
1- انسان هرچه فکر می کند به جایی نمی رسد و خدا را منکر می شود
2- سرگردان می ماند امام صادق(ع): بر حذر باشید از تفکر در ذات خدا چون نتیجه ای جز گمراهی ندارد.
3- در ذهن خود یک موجود موهوم خلق می کند و آن را خدا نامگذاری می کند
راه های شناخت خدا
1. عقلی و فلسفی: حکمت از طریق عقل بدست می آید.
2. حواس(راه غیرمستقیم شناخت): آنچه از طریق حواس به دست می آید به عبارت دیگر تکیه بر حس و تجربه علم است.
3. فطرت یا دل (راه مستقیم): که نتیجه آن عرفان است
4. وحیکه ثمره آن معارف و تعالیم دین است.
از هر چهار راه می توان خدا را شناخت گاهی مستقیم (دل یا فطرت) گاهی غیرمستقیم (حواس)
درجات شناخت خدا
الف) شناخت مفهومی یا حصولی
ب) شناخت حضوری که عین واقع است
فواید معرفت الله:
1- تصحییح جهان بینی که ثمره آن اصلاح عمل است ( ایمان نیز بعد از شناخت خداست)
2- درک عظمت خداوند: به گونهای که فرد به خود اجازه نافرمانی نمی دهد.
امام صادق(ع) می فرمایند:کسی که خدا را بشناسد از خدا می ترسد و کسی که می ترسد نفس خود را از دنیا پرهیز می دهد
3- رفع دلهره و اضطراب



موانع شناخت خدا
1- صرفا اتکا کردن به حس
2-تقلید کورکورانه : وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَی مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَی الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلاَ یَهْتَدُونَ و هنگامی که به آنان گفته میشود: به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیایید می گویند: آنچه پدرانمان را بر آن یافته ایم برای ما کافی است. آیا [از پدرانشان پیروی می کنندهر چند پدرانشان چیزی نمی دانستند و هدایت نیافته بودند
2- دلبستگی به دنیا و هواپرستی:
كلاّ بَلْ رانَ عَلي قُلُوبِهم ما كانُوا يكسبون
چنين نيست كه آنهاگمان مي كنند، بلكه كارهايشان همچون زنگاري بر دلهايشان نشسته است. (و از درك حقيقتمحروم گشته اند)
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: رضا قلیچی
مدیران انجمن: دکتر حسین شیخی ساری