پنج شنبه, 09 فروردين 1403

 



موضوع: ترجمه late

ترجمه late 9 سال 6 ماه ago #100474

دیرکردن
مارتین عجله دارد.او دوباره دیر رسیده محل کار.وقتی مارتین دیر می کند ، رئیسش خوشش نمی آید.مارتین هفته گذشته هم دیر کرده بود.رئیس مارتین به او گفته بود که دیگه دیر نکند.او واقعاً شوخی نمی کرد.او جدی بود.منظورش رو میدونم ، مارتین به خودش یادآوری کرد.مارتین فکر می کند اگر این بار دیر کند شغلش را از دست بدهد.ساعت 07:15 است.مارتین نیاز دارد ساعت 07:30 محل کارش باشد. رانندگی تا محل کار او 22 دقیقه زمان نیاز دارد.او به خودش گفت وضعیت خوب پیش نمی رود.مارتین از خانه دوید بیرون.او پرید در ماشینش.او ماشینش رو در دنده گذاشت.اون بدون نگاه کردن ، دنده عقب گرفت.صدایی شبیه خوردن به یک طبل بوجود آمد.ماشین مارتین پرت شد و ایستاد.او به ماشینی که پشتش پارک شده بود زد.مارتین از تعجب فریاد زد " آه نه " او عصبانی است.مارتین به ساعتش نگاه کرد ، شاعت 07:18 بود.او باید برود محل کارش.او به اطراف نگاه می کند.هیچکس در خیابان نبود.او به ماشین پارک شده نگاه کرد.خالی بود.مارتین به سرعت رانندگی کرد.او ده دقیقه دیگر به محل کارش رسید.رئیس مارتین در آن اطراف نبود ، او با خودش گفت خدایا متشکرم.اون نگرانیش برطرف شد.او پشت میز نشست تا کار کند.در طول ناهار او به گاراژ پارکینگ رفت.به ماشینش نگاه کرد ، یه فرورفتگی بزرگ پشت ماشینش بو د.بعد او به ماشین دیگر فکر کرد.ماشینی که صبح با آن برخورد کرده بود.او فکر می کند ( من میدانم که آن ماشین همچنان آسیب دیده است).او احساس گناه می کند.مارتین با خودش گفت این درس نیست.او وقتی به محل کارش می رود ماشین را بیرون از خانه اش می بیند.
موضوع بسته شد.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نوشین نامی
مدیران انجمن: نوشین نامی