خوش آمديد,
مهمان
|
|
خداوند در قرآن کریم در مورد رهبانیتی که در میان مسیحیان رایج شد میفرماید: «وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ» (حدید/27)
«و [اما] ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند، ما آن را بر ايشان مقرّر نكرديم مگر براى آن¬كه كسب خشنودى خدا كنند، با اين حال آن را چنانكه حقّ رعايت آن بود منظور نداشتند. پس پاداش كسانى از ايشان را كه ايمان آورده بودند بدانها داديم و [لى] بسيارى از آنان دست¬خوش انحرافند.» پس مسیحیان علاوه بر این که رهبانیت را بدعت کردند، حدود آن را رعایت ننمودند، و به نام زهد و رهبانيت، ديرها را مركز انواع فساد نمودند، و ناهنجاريهايى را در آئين مسيح به وجود آوردند[1]. بنابر این اگر چه رهبانيت در آغاز چهره معتدل و ملايمى داشت، اما بعداً به انحراف گرائيد و موجب بسیاری از مفاسد شد[2]. رهبانیت از تعالیم عیسی مسیح نبود اما از این آیه به دست می¬آید که خداوند این عمل را برای مسیحیان امضاء کرده است به شرط آن¬که رهبانیت را برای رضای خدا به جا می¬آوردند و در آن دچار افراط و تفریط نمی¬شدند[3]. به نظر مىرسد «رهبانيت» كه از ماده «رهبه» به معنى ترس از خدا گرفته شده است و در آغاز مصداقى از زهد و بىاعتنايى نسبت به دنيا بود؛ همانند بسيارى از مراسم و سنت¬هاى حسنه اى كه در ميان مردم رائج است و كسى نيز روى آن به عنوان تشريع و دستور خاص شرع تكيه نمىكند، رهبانیت نیز در ابتدا عملی زشت و همراه با گناه نبود[4]. بنابراین ضرورتى ندارد كه بدعتگذارى و ايجاد روشى نوپديد، عيناً در رسالتى نوشته و نام برده شده باشد تا مشروع محسوب شود، بلكه كافى است كه با ارزش¬ها و اصول و قواعد كلّى موجود در آن رسالت سازگار باشد. از اين ديدگاه رهبانيّت نيكوست در صورتى كه به امور زيرين منجر نشود: 1- تشبّث به ظاهر امور به حساب و زيان ارزش¬ها. 2- كناره گيرى از اجتماع و ناديده گرفتن آن بدون حضور و شاهد بودن و كوشش در تغيير وضع موجود آن. 3- كناره گيرى و شانه خالى كردن از تكاليف اجتماعى. 4- چپاول مردم و اندوختن سيم و زر، و انحراف از راه خدا. و آنچه كار را بدينجا بكشاند كه در واقع تهىكردن رهبانيّت از مضامين راستين آن يعنى حقايق زيرين است: الف: بيم از خدا، و نزديكى جستن به او به وسيله اعتكاف و زهد نسبت به خس و خاشاك دنيا. ب: احتياط در دين و كوشندگى در عبادت و اداى حقوق مردم و بر پا داشتن احكام خدا به طريق درست آنها براى تحقق بخشيدن به هدفهاى دين و مقاصد شريعت از خلال آن¬ها. ج: كنارهگيرى از مردم به منظور آماده شدن براى تغيير آنان، و تقيّه و هجرت براى جهاد، بدون آن كه كنارهگيرى به خودى خود هدف و مقصود قرار گيرد و دستاويزى براى ترك امر به معروف و نهى از منكر و بر پا داشتن حدود خداوند واقع شود[5]. انحرافات رهبانیت: از جمله بدعت¬هاى مسيحيان در زمينه رهبانيت، «تحريم ازدواج» براى مردان و زنان تارك دنيا و ديگر «انزواى اجتماعى» و عدم توجه به وظائف انسان در اجتماع و انتخاب صومعهها و ديرهاى دورافتاده براى عبادت و زندگى در محيطى دور از اجتماع بود. اگر چه زنان و مردان تارك دنيا (راهب¬ها و راهبهها) خدمات مثبتى نيز انجام مىدادند (مانند پرستارى بيماران صعبالعلاج و خطرناك، و تبليغ در نقاط بسيار دوردست و در ميان اقوام وحشى)، ولى اين امور در برابر كل اين برنامه مساله ناچيز و كم اهميتى بود، و در مجموع مفاسد آن به مراتب برترى داشت. اصولا انسان موجودى است كه براى زندگى در اجتماع ساخته شده و تكامل معنوى و مادى او نيز در همين است كه زندگى جمعى داشته باشد؛ لذا هيچ¬يك از مذاهب آسمانى اين معنى را از انسان نفى نمىكند، بلكه پايههاى آنرا محكم¬تر مىسازد. خداوند در انسان «غريزه جنسى» براى حفظ نسل آفريده است، هر چيزى كه آن را به طور مطلق نفى كند مسلما باطل است[6]. پارسائی در اسلام: زهد اسلامى كه به معنى سادگى زندگى و حذف تجملات و عدم اسارت در چنگال مال و مقام است، هيچ ارتباطى به مساله رهبانيت ندارد، زيرا رهبانيت معنى جدايى و بيگانگى از اجتماع است و زهد به معنى آزادگى و وارستگى به خاطر اجتماعىتر زيستن است[7]. با توجه به این¬که قرآن با شرائطی رهبانیت مسیحیان را تأیید کرده است، عده¬ای از مسلمانان خواستند که این شیوه را در اسلام پی بگیرند[8]. در حديث معروفى است که «عثمان بن مظعون» فرزندش از دنيا رفته بود، بسيار غمگين شد، تا آنجا كه خانهاش را مسجد قرار داد و مشغول عبادت شد (و هر كار را جز عبادت ترك گفت) اين خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد، او را احضار كرده، فرمود: اى عثمان! خداوند متعال رهبانيت را براى امت من مقرر نداشته، رهبانيت امّت من، جهاد در راه خدا است[9]. پيغمبر اكرم به اين وسيله فهماند كه اسلام دينى جامعه¬گرا و زندگى¬گراست نه رهبانیت¬گرا. به علاوه تعليمات جامع و همه جانبه اسلامى در مسائل اجتماعى، اقتصادى، سياسى و اخلاقى بر اساس محترم شمردن زندگى و روى آوردن به آن است، نه پشت كردن به آن[10]. پس بی اعتنائی به ظواهر مادی نباید همراه با انزواى اجتماعى باشد بلکه اسلام دستور می¬دهد که یک مسلمان بی توجهی به دنیا را باید با اعمالی همچون جهاد، که انسان را در متن اجتماع قرار می¬دهد، قرین سازد. در روایت دیگری پیامبر اسلام رهبانیت را در هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره تعریف می¬کنند[11]. در حديث ديگرى از امام موسى بن جعفر (ع) مىخوانيم: كه برادرش «على بن جعفر» از محضرش پرسيد: آيا براى مرد مسلمان سزاوار است دست به سياحت بزند، يا رهبانيت اختيار كند و در خانهاى بنشيند و از آن خارج نگردد؟ امام (ع) در پاسخ فرمود: نه[12]. سياحتى كه در اين روايت از آن نهى شده چيزى هم¬رديف رهبانيت يعنى يك نوع رهبانيت سيار بوده است. باید توجه داشت كه زهد اسلامى غير از رهبانيت است.رهبانيت، بريدن از مردم و روآوردن به عبادت است؛ بر اساس اين انديشه كه كار دنيا و آخرت بیگانه از يكديگر است. اما زهد اسلامى در عين اينكه مستلزم انتخاب زندگى ساده و بىتكلف است و بر اساس پرهيز از تنعم و تجمل و لذت¬گرايى است، در متن زندگى و در بطن روابط اجتماعى قرار دارد و عين جامعه گرايى است[13]. اسلام با تفكر رياضت و رهبانيت، سخت مبارزه كرده است.اسلام به نظافت تشويق كرده است و به جاى اينكه شپش را مرواريد خدا بشناسد، گفته است پاکیزگی از ایمان است[14]. پيغمبر اكرم شخصى را ديد در حالىكه موهايش ژوليده و جامههايش چركين بود. حضرت به او فرمود: تمتع و بهره بردن از نعمت¬هاى خدا جزو دين است[15]. امام صادق فرمود: «خداوند زيباست و دوست مىدارد كه بندهاى خود را بيارايد و زيبا نمايد و برعكس فقر را و تظاهر به فقر را دشمن مىدارد. اگر خداوند نعمتى به شما عنايت كرد بايد اثر آن نعمت در زندگى شما نمايان گردد.» به آن حضرت گفتند چگونه اثر نعمت خدا نمايان گردد؟ فرمود: «به اينكه جامه شخص نظيف باشد، بوى خوش استعمال كند، خانه خود را با گچ سفيد كند، بيرون خانه را جاروب كند، حتى پيش از غروب چراغها را روشن كند كه بر وسعت رزق مىافزايد.»[16] رسول اكرم هنگامى كه مىخواست نزد اصحابش برود به آئينه نگاه مىكرد، موهاى خود را شانه میکرد و مرتب مىساخت و مىگفت خداوند دوست مىدارد بندهاش را كه وقتى كه به حضور دوستان خود مىرود خود را آماده و زيبا سازد[17]. قرآن كريم آفرينش وسائل تجمل را از لطف¬هاى خدا نسبت به بندگانش قلمداد كرده و تحريم زينت¬هاى دنيا بر خود، سخت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته است (اعراف/32). اسلام التذاذ و كام¬جويى زن و شوهر از يكديگر را نه تنها تقبيح نكرده است، بلکه ثوابهايى را هم براى آن قائل شده و دوست داشتن زن را از صفات پيغمبران شمرده است[18]. اعتکاف سنتی اسلامی: یکی از آداب اسلامی سنت اعتکاف است. اعتکاف ماندن در مسجد و بیرون نرفتن از آن است.حدّ¬اقل اعتکاف سه روز است. یکی از شرائط اعتکاف روزه دار بودن معتکف در ایام اعتکاف است[19].از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده است که «رهبانيّت امّت من در مسجد است.» يعنى متعبّدان امّت من طريقه مسیحیان را پيش نمىگيرند، بلكه در مساجد اعتكاف مي¬كنند[20]. این سنت اسلامی با رهبانیت در تفاوت اساسی است. یک از شرائط اساسی اعتکاف حضور در مسجد جامع شهر است[21]. در حالی که رهبانیت، در مکان¬های خلوت و به دور از اجتماع است.در حقیقت اعتکاف حضور در جامعه است در عین حال که شخص معتکف چند روزی را در مسجد با خدا خلوت می¬کند؛ چرا که محل اعتکاف مسجد جامع شهر است و محل حضور همیشگی مردم. با این وجود، اسلام به ابعاد اجتماعی بشر و یاری رساندن به مردمان نیازمند اهمیت بسیاری داده است.امام صادق علیه السلام فرموده¬اند: «کسی که به یاری برادر دینی¬اش بشتابد و در پی آن تلاش کند، خداوند پاداش دو ماه اعتکاف در مسجد الحرام را می¬نویسد |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
مرسی خوب است
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|