جمعه, 10 فروردين 1403

 



موضوع: نی نامه

نی نامه 9 سال 9 ماه ago #90020

در سراسر ادبیات فارسی از اولیه ترین آثار قرن 2 ادبیات کلاسیک تا ادبیات معاصر 2 اثر وجود دارند که آغاز آنها با نام،یاد و سپاس خداوند و مطالب شرعی دین آغاز نشده است.این دو اثر عبارت اند از: مثنوی مولوی و دیوان حافظ.
در مورد دیوان حافظ علت عامدانه ای بر این کار وجود ندارد؛ زیرا دیوان او در زمان حیات و زندگی او گرد آوری نشده و پس از مرگش یکی از شاگردان و مریدان او اشعار او را به ترتیب حروف الفبای قافیه (حرف روی) جمع کرد و دیوان حافظ به دست ما رسید .اما مثنوی جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولانا حکایت دیگر دارد .
مولانا سال ها پیش از سرایش مثنوی به تدریس و وعظ و مجالس بسیار مشغول بود ، برای عرفان و تدریس آن از کتب گذشتگان خود چون حدیقه الحقیقه سنایی و منطق الطیر عطار استفاده میکرد ؛ تا اینکه روزی از روز ها یکی از مریدان بسیار نزدیک او به نام حسام الدین چلپی (که مولوی او را در دفتر دوم مثنوی،شیر حق خطاب کرده )از او میپرسد که" تو چرا خود دیوان شعری برای خود نمیگویی ؟!"که مولوی همانگاه از دستار خود کاغذی بیرون کشیده و به او میدهد که در آن 18 بیت آغازین مثنوی مشهور به "نی نامه "را به او میدهد و حسام الدین نیز اورا به سرودن ادامه آن تشویق میکند و در نهایت اثر بزرگ او مثنوی بوجود میاید؛ لازم به ذکر است که مثنوی یک اسم عام است که به یک قالب شعری گفته میشود ،برای مثال مثنوی منطق الطیر .اما مولانا با این اثر بزرگ خود آن را به اسم خاص یک اثر تبدیل کرد.
نی نامه که سر آغاز مثنوی است ، میتوان به عنوان مانفیست مولانا در کار و شیوه ی برخورد و نگرش او مثنوی باشد که در آن کتاب خود و نگرش و دستاورد این کتاب را به ایجاز بیا ن کرده.نی نامه اگرچه به ظاهر بانام خدا آغاز نشده است ،اما سرگذشتی از انسان را با نگرش عاشقانه و دید عارفانه بیان میدارد که میتوان تاثیر آنرا بسیار عمیق تر از تحمیدیه های دیگر آثار حس کرد .از آغازین کلمه او که "بشنو"است (بشنو از نی چون حکایت میکند واز جدایی ها شکایت میکند ) تا آخرین کلمه و عبارت او بسیار حرف و تفسیر دارد که شرح آن به درازا میکشد و به یک کلمه اول و جریان کلی اکتفا میکنیم."شنیدن"که مولانا در اولین بیت و اولین کلمه از آن استفاده کرده و مارا دعوت به آن کرده که "بشنویم"سخن ها دارد. شنوایی اولین حس دریافتی به انسان و حیوان و همچنین آخرین حس دریافتی از او به هنگام مرگ بشمار میرود .گذشتگان احترام بسیار زیادی به این حس قائل بوده و برای همین است که میگفتند حتی بچه در شکم مادر هم میشنود پس نباید حرف بد بشنود و یا در گوش او اذان میگفتند ؛ پس موسیقی را غذای روح میدانستند.و بسیار مهم بود که موسیقی سالم بشنودند ؛مولانا نیز خود را با این ساز"نی" تشبیه کرده که از عالم معنا و از آغوش معشوغش (خدا) اورا گرفته اند و او چون توانسته درون خود را از آلایش پاک کند و مثل نی از خود تهی شود استحقاق آن را داشته که خداوند اورا بنوازد و او جدایی و سوز هجران و شوق وصال به گوش ما برساند .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: ثریا شفاعتی
مدیران انجمن: ثریا شفاعتی