خوش آمديد,
مهمان
|
|
تعریف علم هنر :
مفهوم هنر از گذشته با دگرگونی و تغییر همراه بوده . هنر به همه کوششهای خلاق انسانی گفته می شود که ارتباط مستقیمی با تولبد مثل نداشته باشد و در مفهوم بزرگتر و دیگر هنـر یک واژه کلی برای اشاره به حس و انگیزه انجام یک حرکت خلاق است و تمام تلاسهای انسان از همین خلاقیت سرچشمـه می گیرد. واژه هنر در پارسی بشکل هونر و از دو پاره هـو به معناب خوب ، نـر به معنای مرد تشکیل شده است. هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخش این صور حسی زیبایی ما را ارضاء می کند و این حس زیبایی وقتی راضی می شود که نوعی از وحدت یا هماهنگی از آن دریافت می شود. انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیده اند چه هنرمندان چه مخاطبان اثر هنری را در هنــر مایع آرامـــش می جویند منظور آنچه اصل است زیبایی است هر چه در هر زمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکند بعضی هنر را آئینه واقعیتهای موجود در جهان از طبیعت تازندگی آدمها به حساب می آورند بعضی می گویند اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنر چه می گوید دیگر اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف می زنند که اگر اثر هنری را قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند یک اثر هنری خلق نکرده است . هنرهـای تجسمـی : یک از مهمترین زبانهای بی کلام که مفاهیم توسط جوامع مختلف انسانی از نژادها و ملیت های گوناگون دریافت می کنند. مفاهیمی که از طریق هنرهای تجسمی قابل درک و دریافت می باشد و توسط عناصر بصری همانند خط ، شکل ، رنگ و غیره ابراز می کنند . یک همرمند با انتخاب یکی از این عناصر بصری و آرایش آنهتا و از طریق مفاهیم ذهنی ، عواطف احساسات و اندیشه های خویش با جهـان پیرامون خود به دیگران انتقال می دهد و اصلی است که در کلیه فعالیت های خلاقانه بصری اعمال می گردد. روند آفرینش هنر در طول تاریخ و دوره های گوناگون متفاوت است و هر دوره ویژگی زمان خود را دارد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
از توجه شما سپاسگزارم
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|