خوش آمديد,
مهمان
|
|
رنگ لباس هایی که در خانه یا محل کار می پوشیم، تاثیر زیادی روی روان خود ما و اطرافیانمان دارند. می پرسید چطور؟ در ادامه مطلب پاسخ خود را پیدا خواهید کرد...
رنگ های روشن شادی آورند به طورکلی رنگ های روشنی که نوعی شادی و سرزندگی را با خود به همراه دارند، باعث شادابی و نشاط افراد می شوند. وقتی شما لباس هایی با رنگ های روشن و نزدیک به رنگ های طبیعت به تن می کنید، هم برای خودتان نشاط روحی به همراه می آورید و هم برای اطرافیانتان. از سوی دیگر، پوشیدن لباس هایی با رنگ های تیره و خنثی مانند مشکی یا خاکستری مشکلاتی مانند حس اندوه، غم و کرختی را در خود فرد و نزدیکان او ایجاد می کند. نگاه کردن به رنگ های شاد، باعث افزایش سلامت روانی جامعه می شود. مکانیسم شاد شدن در اثر مشاهده رنگ های زیبا و روشن در بدن هم به این صورت است که ذهن افراد به محض دیدن این رنگ ها، زیبایی خاصی از محیط برداشت می کند و به نشاط می رسد. رنگ های شاد و روشن پیام های خوشی را از خود متصاعد می کنند و باعث رضایت خاطر افراد می شوند. در حدیث معروفی از پیامبر بزرگ اسلام(ص) آمده: «نگاه کردن به سبزه باعث افزایش نور چشم می شود.» این افزایش نور چشم به واسطه طراوت و شادابی پنهان در رنگ سبز طبیعت است که به روان ما انسان ها انتقال پیدا می کند. آدم های افسرده، رنگ های تیره حتما می دانید که همه ما انسان ها به طور ذاتی به دنبال شادی، خوشحالی، زیبایی و زیباگرا هستیم و به همین دلیل علاقه فراوانی به رنگ های شاد و زیبا داریم. شاید با استناد به همین دلایل بتوان گفت گاهی آنهایی که به رنگ های تیره و خنثی مانند مشکی یا خاکستری علاقه دارند، به نوعی از برخی ناراحتی های روانی مانند افسردگی یا انزوا رنج می برند. البته گاهی استفاده از رنگ های تیره نوعی قرارداد اجتماعی است و نمی توان آن را نتیجه افسردگی یا حزن و اندوه یک جامعه دانست؛ مثلا ممکن است پوشیدن لباس های خاکستری، قهوه ای یا سرمه ای از قوانین شرکتی باشد و پیروی از چنین قانونی به هیچ وجه به معنای افسرده بودن کارمندان آن شرکت نیست. استفاده از رنگ های روشن و شاد در جامعه باعث بروز شادی عمومی، نشاط، تمدد اعصاب، بالا رفتن قدرت تصمیم گیری، دوری از پرخاشگری و استرس و اضطراب و رسیدن به آرامش می شود به این ترتیب سلامت روانی افراد جامعه تامین خواهد شد، حتی ممکن است اعتماد به نفس در چنین جوامعی بالاتر هم برود. رنگ لباس، حال روان رنگ لباس هایی که می پوشیم، به همان اندازه که بر روان دیگران تاثیر می گذارد، می تواند بر روان خودمان هم تاثیرگذار باشد. یعنی نوعی تطابق روانی بین فرد و لباسی که می پوشد ایجاد می شود و رنگ لباس شادی یا اندوه درونی را در فرد ایجاد یا به او القا می کند. به عبارت ساده تر، می توانیم با رنگ هایی که در طول روز از آنها استفاده می کنیم، با دنیای درونمان ارتباط برقرار کنیم در صورتی که با دیدن رنگ لباس دیگران با روحیه آنها آشنا می شویم. البته تفاوت چندانی در این دو نوع ارتباط روانی با رنگ ها وجود ندارد و نقطه مشترک هر دوی آنها این است که بر سلامت روانی تاثیرگذار هستند. به همین دلیل به تمام اعضای خانواده توصیه می شود برای حفظ نشاط و شادابی خود و خانواده شان در خانه لباس های مرتب و با رنگ های شاد و روشن بپوشند. معلم ها و مربی ها رنگ روشن بپوشند توصیه ما که آموزش و پرورش هم آن را به معلم ها، به خصوص معلم ها و مربی های دبستان و پیش دبستان، ابلاغ کرده، این است که حتما هنگام حضور در کلاس، لباس هایی با رنگ های شاد و روشن بپوشند. منظور ما از رنگ شاد حتما استفاده از مقنعه، مانتو یا پیراهن هایی با رنگ سرخابی و نارنجی نیست؛ منظور رنگ هایی مانند کرم، لیمویی، آبی آسمانی، سفید یا سبز است. از آنجا که روحیه کودکان ازما بزرگ ترها لطیف تر است، دنیای آنها با شادی، نشاط و بازی همراه است و سلامت روانی شان به آن بستگی دارد و شخصیت آنها هنوز در حال رشد و شکل گیری است، ارتباط های آنها بیشتر به صورت لمسی است. یعنی بچه ها از قدرت ذهن و تجزیه و تحلیل های منطقی، کمتر استفاده می کنند و به همین دلیل ارتباط آنها با محیط اطرافشان بیشتر به صورت کلامی و دیداری است. به همین دلیل هم از مربیان مهد یا والدین کودکان خواسته می شود در ارتباط کلامی از صداهای ظریف و لفظ های زیبا (مانند عزیزم، قربونت برم، خاله جون یا...) برای ارتباط برقرار کردن با کودک استفاده و در حوزه دیداری هم با پوشیدن لباس هایی با رنگ های شاد با کودک ارتباط بیشتری برقرار کنند. اصلا به دلیل همین لطافت روحیه بچه هاست که معمولا در دبستان ها و مهدهای کودک از رنگ های روشن و شاد برای رنگ آمیزی در و دیوار استفاده می شود. بچه ها در چنین فضایی سلامت روانی و آرامش بیشتری دارند و قادر به تحمل محیطی غیر از محیط خانه برای چند ساعت متمادی خواهند بود. بچه ها با چنین فضایی می توانند ارتباط عمیق تری برقرار کنند. پوشیدن لباس هایی با رنگ شاد به مادران و پدرانی که فرزند کوچکی در خانه دارند نیز توصیه می شود. دکتر پرويز رزاقي/روانشناس، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي رنگ لباس و روحيه رابطه دارند ________________________________________ رنگ لباسهايي که در خانه يا محل کار ميپوشيم، تاثير زيادي روي روان خود ما و اطرافيانمان دارند. ميپرسيد چطور؟ در ادامه مطلب پاسخ خود را پيدا خواهيد کرد... رنگهاي روشن شاديآورند بهطورکلي رنگهاي روشني که نوعي شادي و سرزندگي را با خود به همراه دارند، باعث شادابي و نشاط افراد ميشوند. وقتي شما لباسهايي با رنگهاي روشن و نزديک به رنگهاي طبيعت به تن ميکنيد، هم براي خودتان نشاط روحي به همراه ميآوريد و هم براي اطرافيانتان. از سوي ديگر، پوشيدن لباسهايي با رنگهاي تيره و خنثي مانند مشکي يا خاکستري مشکلاتي مانند حس اندوه، غم و کرختي را در خود فرد و نزديکان او ايجاد ميکند. نگاه کردن به رنگهاي شاد، باعث افزايش سلامت رواني جامعه ميشود. مکانيسم شاد شدن در اثر مشاهده رنگهاي زيبا و روشن در بدن هم به اين صورت است که ذهن افراد به محض ديدن اين رنگها، زيبايي خاصي از محيط برداشت ميکند و به نشاط ميرسد. رنگهاي شاد و روشن پيامهاي خوشي را از خود متصاعد ميکنند و باعث رضايتخاطر افراد ميشوند. در حديث معروفي از پيامبر بزرگ اسلام(ص) آمده: «نگاه کردن به سبزه باعث افزايش نور چشم ميشود.» اين افزايش نور چشم به واسطه طراوت و شادابي پنهان در رنگ سبز طبيعت است که به روان ما انسانها انتقال پيدا ميکند. آدمهاي افسرده، رنگهاي تيره حتما ميدانيد که همه ما انسانها بهطور ذاتي به دنبال شادي، خوشحالي، زيبايي و زيباگرا هستيم و به همين دليل علاقه فراواني به رنگهاي شاد و زيبا داريم. شايد با استناد به همين دلايل بتوان گفت گاهي آنهايي که به رنگهاي تيره و خنثي مانند مشکي يا خاکستري علاقه دارند، به نوعي از برخي ناراحتيهاي رواني مانند افسردگي يا انزوا رنج ميبرند. البته گاهي استفاده از رنگهاي تيره نوعي قرارداد اجتماعي است و نميتوان آن را نتيجه افسردگي يا حزن و اندوه يک جامعه دانست؛ مثلا ممکن است پوشيدن لباسهاي خاکستري، قهوهاي يا سرمهاي از قوانين شرکتي باشد و پيروي از چنين قانوني بههيچوجه به معناي افسرده بودن کارمندان آن شرکت نيست. استفاده از رنگهاي روشن و شاد در جامعه باعث بروز شادي عمومي، نشاط، تمدد اعصاب، بالا رفتن قدرت تصميمگيري، دوري از پرخاشگري و استرس و اضطراب و رسيدن به آرامش ميشود به اين ترتيب سلامت رواني افراد جامعه تامين خواهد شد، حتي ممکن است اعتماد به نفس در چنين جوامعي بالاتر هم برود. رنگ لباس، حال روان رنگ لباسهايي که ميپوشيم، به همان اندازه که بر روان ديگران تاثير ميگذارد، ميتواند بر روان خودمان هم تاثيرگذار باشد. يعني نوعي تطابق رواني بين فرد و لباسي که ميپوشد ايجاد ميشود و رنگ لباس شادي يا اندوه دروني را در فرد ايجاد يا به او القا ميکند. به عبارت سادهتر، ميتوانيم با رنگهايي که در طول روز از آنها استفاده ميکنيم، با دنياي درونمان ارتباط برقرار کنيم در صورتي که با ديدن رنگ لباس ديگران با روحيه آنها آشنا ميشويم. البته تفاوت چنداني در اين دو نوع ارتباط رواني با رنگها وجود ندارد و نقطه مشترک هر دوي آنها اين است که بر سلامت رواني تاثيرگذار هستند. به همين دليل به تمام اعضاي خانواده توصيه ميشود براي حفظ نشاط و شادابي خود و خانوادهشان در خانه لباسهاي مرتب و با رنگهاي شاد و روشن بپوشند. معلمها و مربيها رنگ روشن بپوشند توصيه ما که آموزش و پرورش هم آن را به معلمها، بهخصوص معلمها و مربيهاي دبستان و پيشدبستان، ابلاغ کرده، اين است که حتما هنگام حضور در کلاس، لباسهايي با رنگهاي شاد و روشن بپوشند. منظور ما از رنگ شاد حتما استفاده از مقنعه، مانتو يا پيراهنهايي با رنگ سرخابي و نارنجي نيست؛ منظور رنگهايي مانند کرم، ليمويي، آبي آسماني، سفيد يا سبز است. از آنجا که روحيه کودکان ازما بزرگترها لطيفتر است، دنياي آنها با شادي، نشاط و بازي همراه است و سلامت روانيشان به آن بستگي دارد و شخصيت آنها هنوز در حال رشد و شکلگيري است، ارتباطهاي آنها بيشتر به صورت لمسي است. يعني بچهها از قدرت ذهن و تجزيه و تحليلهاي منطقي، کمتر استفاده ميکنند و به همين دليل ارتباط آنها با محيط اطرافشان بيشتر به صورت کلامي و ديداري است. به همين دليل هم از مربيان مهد يا والدين کودکان خواسته ميشود در ارتباط کلامي از صداهاي ظريف و لفظهاي زيبا (مانند عزيزم، قربونت برم، خالهجون يا...) براي ارتباط برقرار کردن با کودک استفاده و در حوزه ديداري هم با پوشيدن لباسهايي با رنگهاي شاد با کودک ارتباط بيشتري برقرار کنند. اصلا به دليل همين لطافت روحيه بچههاست که معمولا در دبستانها و مهدهاي کودک از رنگهاي روشن و شاد براي رنگآميزي در و ديوار استفاده ميشود. بچهها در چنين فضايي سلامت رواني و آرامش بيشتري دارند و قادر به تحمل محيطي غير از محيط خانه براي چند ساعت متمادي خواهند بود. بچهها با چنين فضايي ميتوانند ارتباط عميقتري برقرار کنند. پوشيدن لباسهايي با رنگ شاد به مادران و پدراني که فرزند کوچکي در خانه دارند نيز توصيه ميشود. یک پیشنهاد:برای خرید یک لباس سعی کنید لباسی را انتخاب کنید که از نظر روحی و سلیقه باب میلتان باشد و افراد خوش سلیقه عقیده دارند رنگ لباس باید متناسب با رنگ پوست، چشم و مو باشد. هر رنگ لباس در شخصیت و نوع عملکرد تاثیر خاص خود را دارد و توجه داشته باشید که انتخاب رنگ لباس به میزان قابل توجهی در شخصیت شما تاثیر میگذارد و رنگهای روشن القا کننده آرامش، سکون، شادی و نشاط هستند. رنگهای تیره، دلتنگی و در طولانی مدت افسردگی ایجاد میکند. ____________________________________________________________________ کلمات کلیدی: رازهای خوش تیپی - شناخت عوامل موثر در لباس - رنگ های متمم - رنگ پوست چی مد ؟ - راهنمایی یرای خوش تیپ شدن - رازهای خوش تیپی - رنگ سبز - پیراهن زرد رنگ - اموزش خوش تیپی - آموزش شیک پوشی - اصول خوش تیپی - خوش تیپ انتخاب لباس - رنگ قرمز از ترکیب چه رنگهایی درست میشود - رازهای خوش تیپی خوش تیپ - تیپ زدن . مد - رازهای خوش تیپ شدن رنگها، لباسها و روابط اجتماعي سبز نمادي از رشد و شكوفايي بوده و از آنجايي كه پرانرژيترين رنگ محسوب ميشود، با پوشيدن آن احساسي از تندرستي و خوشبختي را در فرد ايجاد ميكند... از آنجايي كه رنگها در دنياي مد و لباس اهميت خاصي داشته و معاني گوناگوني را انتقال ميدهند، طراحان همواره در بهكار بردن آنها توجه ويژهاي نشان داده و به دنبال آن اثرات متفاوتي بر خلق و خوي افراد باقي ميگذارند. به گفته نورما كامالي، يكي از طراحان مد: «بهطور كلي سياه رنگي برگزيده و ممتاز است، اما امروزه كاربرد كمتري داشته و بيشتر در مراسم عزاداري به كار برده ميشود. در صنعت مد، رنگ سياه رنگي است كه در بروز يا تشديد حالت افسردگي و غم دخالت دارد.» اين در حالي است كه دكتر جوديت واترز، استاد روانشناسي دانشگاه فرلي ديكنسون معتقد است: «رنگهاي روشن باعث افزايش روحيه و ايجاد حالت شادابي، به ويژه پس از روزهاي غمگين زمستان ميشود.» از طرفي مردم بيش از آنكه به حرفهاي شما توجه داشته باشند به لباسي كه پوشيدهايد توجه دارند. بنابراين رنگها ميتوانند همچون مهماني ناخوانده بر روابط شما با ديگران تأثير بگذارند. به همين ترتيب شايد پوشيدن لباسهاي با رنگهاي اسپرت و نمايشي به كمي اعتماد به نفس نياز داشته باشد. به طوري كه به عقيده جون روچ، از مشاورين طراحي و مد: در صورتي كه نميخواهيد توجه و واكنش ناخودآگاه مردم را به سوي خويش جلب نماييد بهتر است اين رنگها را در لباسهاي خود بهكار نبريد چرا كه نميتوانيد خود را در آنها پنهان كنيد.» از طرف ديگر توصيه واترز اين است: «اگر ميخواهيد جدي گرفته شويد بهتر است به جاي رنگهاي تند و فسفري بيشتر از رنگهاي مات استفاده كنيد.» كامالي نيز همانند روچ كه معتقد است رنگها به انسان انرژي ميدهند، ميگويد: «تنوع رنگي الهامبخش است. پوشيدن لباسهاي رنگي در افراد تجربهاي بسيار متفاوت از پوشيدن لباسهاي سياه را ايجاد ميكنند. رنگها مانند خورشيد مملو از نور و روشنايياند و حالتي خوشبينانه و زندگيبخش را به وجود ميآورند.» به نظر روچ؛ سبز نمادي از رشد و شكوفايي بوده و از آنجايي كه پرانرژيترين رنگ محسوب ميشود، با پوشيدن آن احساسي از تندرستي و خوشبختي را در فرد ايجاد ميكند. نارنجي نيز از انرژي زيادي برخوردار است و گرما، آتش و حاصلخيزي را القا ميكند. اين در حالي است كه زرد، يكي ديگر از رنگهاي پرانرژي، سرزندگي، حركت وجواني را به ارمغان ميآورد.www.zibaweb.com اما سرخ، مفهومي از حمايت، شجاعت، و علاقه و اشتياق شديد را با خود دارد. در اين ميان طيفهاي مختلف آبي هر يك معاني متفاوتي را انتقال ميدهند: آبي روشن نمادي از آب، آسمان و بهشت، آبي متوسط دوستي و صميميت خالصانه، و آبي كهربايي زورمندي، چالاكي و جنبش به همراه دارد. ارغواني نيز كه هميشه از رنگ هاي سلطنتي به شمار ميرفته از جمله رنگهايي است كه قدرت، بزرگي و فراواني را به نمايش ميگذارد. اما بنفش از آنجايي كه باعث برانگيختن هيجانات و عواطف ميگردد، به نظر روچ بهتر است در اطراف افراد بيمار بهكار برده نشود زيرا با تخليه هيجاني او، وي را ضعيفتر ميكند. اكنون ورا وانگ، يكي ديگر از طراحان لباس به سراغ طراحي لباسهاي رنگي به جاي لباسهاي هميشه سفيد عروس رفته و ميگويد: «به همان اندازه كه عاشق سنت لباس سفيد براي عروس هستم، فكر ميكنم كمي تخطي از اين سنت هم ميتواند زيبا و جالب باشد. بهكار بردن رنگهاي آبي، صورتي، زرد و سبز روشن به جاي سفيد در لباس عروس غيرمنتظره و بسيار هيجانانگيز است.» به عقيده كامالي رنگ در مدهاي لباس چيزي بيش از تمايلات آني و بيهدف بوده و تغييرات ناگهاني در آن بيشتر از ايجاد و تغييرات فاحش در مدل لباس تأثير ميگذارد. رنگ همچون خوني در رگهاي دنياي مد در جريان است.ترجمه: ر س روحاني چگونه رنگها از نظرِ معنوی روی ما تاثیر می گذارند؟ ________________________________________ فهرست مندرجات: 1. مقدمهای بر چگونگی تاثیرِرنگها از نظر معنوی 2. چگونه رنگها از لحاظ معنوی روی ما تاثیر می گذارند؟ 3. چرا ما رنگهای خاصی را دوست داریم؟ 4. دیدگاه کلی معنوی درهنگامِ انتخابِ رنگِ لباس 5. خلاصه ________________________________________ 1. مقدمهای بر چگونگی تاثیرِرنگها از نظر معنوی همه ی ما، روزانه تصمیماتی درمورد رنگ میگیریم. مثلاً رنگ لباسی که میخواهیم بپوشیم را انتخاب میکنیم. هر چند وقت یک بار، شاید نیاز باشد رنگِ ملحفه هایی را که میخواهیم خریداری کنیم ، را انتخاب نماییم. گاهی باید رنگِ دیوار منزلمان را انتخاب کنیم. براساس تحقیقاتِ معنوی، باید بدانیم بنا بررنگی که انتخاب کرده ایم، ( چه برای لباس، چه برای محیط اطرافمان)، از نظرِ سطح معنوی، تحت تاثیر قرار می گیریم. در این مقاله ، نتیجه ی تحقیقات انجام شده در موردِ تاثیراتِ رنگ، به اشتراک گذاشته میشود تا خوانندگان، آمادگیِ لازم برای تصمیم گیریِ بهتر را پیدا کنند تا زندگی آنها آسان تر شود. 2. چگونه رنگها از نظرِ معنوی روی ما تاثیر می گذارند؟ این جهانِ هستی، در سطح ناآشکارِ خود، از سه جزء (ساتوا Sattva، راجا Rajaو تاما ( Tama تشکیل شده است. ما در صفحه ی اینترنتی مان، در موردِ جزئیاتِ آن سه توضیح داده ایم. توصیه میکنیم برای درک بهتر این مقاله، با آنها آشنا شوید. رنگها نیز با توجه به جزءِ ناآشکارِغالب بر آنها، در قالب های ساتویک sāttvik، راجاسیک rājasik یا تاماسیک tāmasik، تقسیم بندی میشوند. ساتوا، بخشِ پاکی معنوی است، درصورتیکه راجا و تاما به ترتیب، اجزای عمل و جهلِ معنوی هستند. پوشیدن لباسهایی به رنگ ساتوا، به تمرین معنوی ما کمک میکند، در صورتیکه رنگ هایی که طبیعت راجا - تاما دارند، برای پیشرفت معنوی ما زیان آورند. پوشیدن لباس هایی که اجزای غالب آنها راجا - تاما است، باعث افزایشِ نوساناتِ معنویِ منفی در اطراف ما میشوند. بنابراین، احتمالِ جذبِ انرژیهای منفی در ما بالا می رود، چون اجزای غالب آنها نیز راجا - تاما است. در ادامه لیستی از رنگها و تاثیرات معنوی آنها دیده میشود. هنگامی که در جدول زیر، رنگی به عنوان "کمک کننده" مطرح شده است، به این معنی است که رنگ مورد نظر، به جذبِ نوساناتِ معنویِ مثبت کمک میکند، "مضر" نشان دهنده ی توانایی جذبِ نوساناتِ منفی، در عینِ حال منحرف کردنِ ما از نوساناتِ مثبت است. همینطور که در جدول بالا مشاهده میکنیم، رنگهایی مانند سفید، زرد یا آبی، به پاکیزه کردن معنوی محیط اطراف ما کمک میکنند، درحالیکه از طرف دیگر، رنگِ سیاه، نوساناتِ مُضِری دارد که نه تنها انرژیهای منفی را جذب میکند، بلکه هرگونه انرژی مثبت معنوی را دفع میکند. دو تصویر ناآشکارِ زیر، تفاوتِ نوسانات روحانی رنگهای سفید و سیاه، هنگامی که پوشیده میشوند را نشان میدهند. به خصوص این تصاویر ناآشکار، بر انرژی هایی که به واسطه ی این رنگها جذب یا دفع میشوند و تاثیر آن بر فردی که آنها را بر تن دارد تمرکز دارند. این تصاویر ناآشکار، توسط خانم پریانکا لتریکار. Priyanka Lotlikarکه حسِ ششم تکامل یافته ی دیداری دارند، رسم شده اند. این تصویر توسط جنابِ دکتر جایانت آتاوالی His Holiness Dr. Jayant Athavale، بررسی و تایید شده اند. بر طبق تحقیقات معنوی، هر دو تصویرِ مجسم شده با نوساناتِ رنگهای سیاه و سفید، از ۸۰% صحت، برخوردارند. ^بالا هردو تصاویر ناآشکار، نشان دهنده ی نوسانات ماورایی جذب شده و بوجود آمده توسط رنگهای سیاه و سفید، به طور مجزا هستند. نوسانات نهایی منتشر شده و جذب شده توسط یک فرد ناشی از چند عامل است؛ مانند سطح معنوی، عیوب شخصیتی، وضعیت ذهنی درآن لحظه، و نیز انرژیهای منفی که بر او تاثیر گذار بوده اند، مُدلِ و رنگ لباس و غیره. 3. چرا ما رنگ های خاصی را دوست داریم؟ در سطحِ فیزیکی : یک فرد، رنگی خاص را می پسندد چون به رنگِ پوستِ او می آید. در سطحِ روانی : ذوق و سلیقه ی شخصی یک فرد در مورد یک رنگِ خاص، میتواند با تغییر وضعیت روانی شخص تغییر کند. این تغییر وضع روانی، بر پایه ی تغییرات وضعیتی است. مانند: • مطابق با موقعیت : مردم ترجیح میدهند هنگام بیرون رفتن، رنگهای درخشان بپوشند. • مطابق با مراسم و فرهنگ : در مراسم خاکسپاری در برخی از فرهنگها لباسِ سیاه ، و در برخی دیگر لباسِ سفید پوشیده میشود. به مقاله ی " چه لباسی برای مراسم خاکسپاری باید پوشیده شود؟ " مراجعه کنید. • مطابق با سنّت : در برخی از کشورها، پوشیدن لباس سیاه برای وکلا یک سنت محسوب میشود. • مطابق با سِن : مردم در دوران نو جوانی و ابتدای جوانی ممکن است به رنگ صورتی تمایل داشته باشند. در سنین بالاتر، این علاقه میتواند کاهش یابد. هنگامی که رنگ، نشان دهنده ی مطلبی خاص باشد: • مدل و رنگ لباسی که یک شخص نامدار بر تن دارد، اغلب میتواند بر لباس پوشیدن طرفدارانش تاثیرگذار باشد. • مُد باشد. • ممکن است مردم یک رنگ خاص را نپسندند، چون یادآورِ قشرِ خاصی از جامعه است که آنها نمیپسندند. در سطح معنوی: • ناشی از طبیعت بنیانی : اینکه چرا افراد به رنگهای خاصی علاقه مند هستند، بیشتر از هر چیز، به نزدیکی این رنگها به طبیعتِ بنیانی آنها مربوط میشود. اگر طبیعتِ اصلیِ فردی ساتوایی باشد، رنگهای سفید یا آبی روشن را ترجیح میدهد. اگر طبیعتِ بنیانی او تاما باشد، رنگ سیاه را ترجیح میدهد. • ناشی از تاثیر انرژیهای منفی : فردی که تحتِ کنترلِ انرژیهای منفی قرار دارد، حتی در رنگ سیاه، نوساناتِ خوب را مشاهده می کند. هنگامی که فرد تحت صرفِ انرژی های منفی قرار دارد، هر چهار کالبد، به نامهای، فیزیکی، ذهنی، عقلی و نفس ، درگیر می شوند. اگر پریشانی برای مدّتِ زیاد باقی بماند، فرد به آرامی شخصیت اصلی خود را از دست میدهد. شخصیت موجودِ متصرف، پیش روی می کند و نقش غالب را در اعمال،علاقه مندی یا عدم علاقه ی فرد بازی می کند که در رفتارِ شخص، منعکس میشود. کلید یافت شده در تحقیقات معنوی : گرایش به پوشیدنِ لباسِ رسمیِ سیاه یا لباسِ سیاه در زندگیِ روزمره ، بیشتر به دلیلِ تحریک انرژیهای منفی بوجود آمده است که همچنان میکوشند موذیانه ذهن مردم را تحت تاثیر قرار دهند. عطف به مقاله ی " چند درصد از مردم تحتِ تاثیرِ تصرف قرار می گیرند؟" پوشیدن لباس سیاه، اطرافیان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. اگر دو نفر تحت تاثیر انرژیهای منفی باشند و لباس سیاه بر تن داشته باشند، تنها به تبادلِ انرژی ناآشکارِ سیاه ، در بینِ دو انرژیِ منفی ، کمک میکنند. با این وجود ، اگر شخص فردی باشد که صادقانه در تمرینِ معنوی تلاش مینماید ، نیز، به دلیلِ افزایشِ اصلِ تاما که ناشی از پوششِ سیاه فردِ دیگراست، در معرضِ انرژی منفی قرار می گیرد. دلیل آن این است که انرژیهای منفی، کوشش خود را بر بازداشتنِ مردم از تمرینِ معنویِ جدی و فشرده، متمرکز میکنند. ناشی از تاثیرات زندگیهای گذشته :ا گر یک فرد در زندگیِ- گذشته، مورد آزار فردی قرار گرفته باشد که لباس سبز بر تن داشته است، به دلایلِ ناآشکار، به احتمال زیاد در زندگی بعدی از رنگِ سبز متنفر خواهد بود. تغییر ناشی از سطح معنوی : رهرویی که احساسات معنویِ پایدار را تجربه کرده است، شاید رنگ آبی را ترجیح بدهد. دلیل آن این است که در بُعدِ معنوی، رنگ ماوراییاحساساتِ معنوی، آبی است . 4. دیدگاه کلی معنوی در هنگامِ انتخابِ رنگِ لباس رنگ لباس باید ساتوایی باشد : رنگهای ساتوایی مانند سفید، زرد و آبی و درجات مختلف آنها را انتخاب کنید.رنگ ها ، به میزانِ 1/1000بر زندگی انسان اثر دارند . این نسبتِ ظاهراً کوچک، غالباً تاثیر قابل توجه فیزیکی و روانی در بر دارد. علی رغم این مقدارِ کوچک، پوشیدن لباسی که ساتوا- راجا در آنها غالب است، فواید زیر را هم دارد • مکمّل ساتوا – راجا ی فردی • کاهش راجا - تاما در فرد اگر فردی به پوشیدن رنگ سیاه علاقه دارد، حتی بعد از خواندن این مقاله ، شاید به دنبال دلیل و بهانه برای پوشیدنِ رنگِ سیاه بگردد. قویاً تاکید میشود که توجیهِ عقلانی فرد در این مورد، تنها زیان آور خواهد بود. زیرا در پوشیدنِ لباسِ سیاه ، هیچ حرکت صعودیِ معنوی وجود ندارد و تنها میتواند تاثیراتِ زیان آور بر وجود فرد داشته باشد. رنگ لباس نباید پر زرق و برق باشد : رنگهای براق، دارای میزانِ بیشتری از اصل ناآشکارِ تاما هستند. فردی که لباسهایی با رنگِ براق میپوشد، با گذشت زمان ، اصلِ تاما بر خود او نیز قالب میشود. لباس باید تکرنگ باشد : لباسهای ساده و یک رنگ با رنگِ معنوی، بدون چاپ و طرح، حاکی از شفافیت اند و به همین دلیل، از دیدِ معنوی، بیشتر ساتوایی محسوب میشوند. رنگهای لباسها باید مکمل یکدیگر باشند : اگر بالاتنه و پائین تنه ی لباس، رنگهای متفاوتی داشته باشند، این رنگها باید مکمل یکدیگر باشند، که حد آن، حداقل ۲۰%مکمل یکدیگر بودن است. برای مثال، تلفیق دو رنگِ ساتوایی، از نظر معنوی بیشتر مناسب است. در ادامه دو نمونه از دو رنگ ساتویی که با هم جور هستندعبارتند از: ۱ . سفید و آبی روشن ۲ . آبی روشن و آبی تیره نباید تضادِ زیادی بینِ دو رنگِ استفاده شده در لباس باشد : اگر دو رنگ متضاد با یکد یگر آمیخته شوند، نوساناتِ منفی ایجاد میکنند. به همین دلیل نباید تضاد زیاد بین دو رنگ موجود باشد. به طور مثال، از ترکیب رنگهای زرد ( ساتوا) و سبز (راجا) اجتناب کنید. با این وجود ، درجهای از رنگ سبز که خوب با زرد آمیخته میشود، مناسب است. دلیلِ آن این است که در آن ترکیبِ بیشتر از رنگِ زرد موجود است و بنابراین بیشتر ساتوایی است. در بسیاری از مراسم دیده میشود که مردم ترکیبی از رنگ های سیاه و سفید را استفاده میکنند، مانند لباسِ رسمی. مردم این نوع از لباسِ رسمی را نشانه ی شیک بودن و جذابیتِ اجتماعی میدانند. با این وجود، از دیدگاه معنوی داستان بسیار تفاوت دارد. درواقع، نوساناتِ بسیارِ ساتوایی رنگ مانندِ سفید، با نوسانات بسیار تامایی رنگِ سیاه ، در تضاد با هم هستند. این تضاد، به ایجاد نوساناتِ آشفته منجر میشود که تنها احتمالِ تاثیر انرژیهای منفی را بالا میبرد. به همین دلیل، از دیدگاه معنوی، پوشیدن لباس هایی با ترکیب رنگهای سیاه و سفید توصیه نمیشود.ا نسبت رنگ های ساتوایی به راجایی در پارچه .اگر نسبت رنگ های ساتوایی و راجایی استفاده شده درلباس طوری باشد که رنگ راجایی آن بسیار کم باشد ، نوسانات ناآشکار آن بهتر است . اگریک لباس سفید گلهای قرمز داشته باشد؛ نوسانات خوب در آن تجربه میشود. این بدین معنی است که اگر درصد رنگ ساتوایی درلباس بیشتر از رنگ راجایی درآن باشد؛ تاثیر راجایی آن کم میشود. بطور خلاصه نوسانات رنگهای یک لباس، در صد رنگهای ساتوایی و راجایی استفاده شده در آن بستگی دارد در نتیجه ی تمرین معنوی و دست یافتن به سطح معنوی بیش از ۶۰%، تاثیر رنگها بر ذهن و عقل به حداقل میرسد. با افزایش سطح معنوی فرد، این تاثیر کاهش مییابد. از آنجایی که جسم مجسم (لمس پذیر) است، رنگها همچنان میتوانند از نظر فیزیکی تاثیر گذار باشند و انرژیهای منفی در سطحِ بالاتر، به راحتی میتوانند در بُعدِ فیزیکی تاثیر بگذارند. 5. خلاصه امیدواریم این مقاله شما را با دادن بصیرت به صورتِ کاربردی، از تاثیراتِ معنوی رنگها در زندگی، آماده کرده باشد. قانون اصلی که شایسته است در ذهن باقی بماند، بالابردن جزءِ ناآشکارِ ساتوا، و پایین آوردنِ جزءِ ناآشکارِ راجا - تاما در زندگی است. با درک و به کارگیریِ این اصلِ معنوی، و این سو و آن سو نرفتن با هر مُدِ تاماییِ، هرچند بسیار رایج ، سطح بالاتری از خوشی را به زندگیتان اضافه کنید. ارتباط رنگ لباس با روحیه مجموعه: مد و مدگرایی رنگهای روشن شادیآورند بهطورکلی رنگهای روشنی که نوعی شادی و سرزندگی را با خود به همراه دارند، باعث شادابی و نشاط افراد میشوند. وقتی شما لباسهایی با رنگهای روشن و نزدیک به رنگهای طبیعت به تن میکنید، هم برای خودتان نشاط روحی به همراه میآورید و هم برای اطرافیانتان. از سوی دیگر، پوشیدن لباسهایی با رنگهای تیره و خنثی مانند مشکی یا خاکستری مشکلاتی مانند حس اندوه، غم و کرختی را در خود فرد و نزدیکان او ایجاد میکند. نگاه کردن به رنگهای شاد، باعث افزایش سلامت روانی جامعه میشود. مکانیسم شاد شدن در اثر مشاهده رنگهای زیبا و روشن در بدن هم به این صورت است که ذهن افراد به محض دیدن این رنگها، زیبایی خاصی از محیط برداشت میکند و به نشاط میرسد. رنگهای شاد و روشن پیامهای خوشی را از خود متصاعد میکنند و باعث رضایتخاطر افراد میشوند. در حدیث معروفی از پیامبر بزرگ اسلام(ص) آمده: «نگاه کردن به سبزه باعث افزایش نور چشم میشود.» این افزایش نور چشم به واسطه طراوت و شادابی پنهان در رنگ سبز طبیعت است که به روان ما انسانها انتقال پیدا میکند. آدمهای افسرده، رنگهای تیره حتما میدانید که همه ما انسانها بهطور ذاتی به دنبال شادی، خوشحالی، زیبایی و زیباگرا هستیم و به همین دلیل علاقه فراوانی به رنگهای شاد و زیبا داریم. شاید با استناد به همین دلایل بتوان گفت گاهی آنهایی که به رنگهای تیره و خنثی مانند مشکی یا خاکستری علاقه دارند، به نوعی از برخی ناراحتیهای روانی مانند افسردگی یا انزوا رنج میبرند. البته گاهی استفاده از رنگهای تیره نوعی قرارداد اجتماعی است و نمیتوان آن را نتیجه افسردگی یا حزن و اندوه یک جامعه دانست؛ مثلا ممکن است پوشیدن لباسهای خاکستری، قهوهای یا سرمهای از قوانین شرکتی باشد و پیروی از چنین قانونی بههیچوجه به معنای افسرده بودن کارمندان آن شرکت نیست. استفاده از رنگهای روشن و شاد در جامعه باعث بروز شادی عمومی، نشاط، تمدد اعصاب، بالا رفتن قدرت تصمیمگیری، دوری از پرخاشگری و استرس و اضطراب و رسیدن به آرامش میشود به این ترتیب سلامت روانی افراد جامعه تامین خواهد شد، حتی ممکن است اعتماد به نفس در چنین جوامعی بالاتر هم برود. رنگ لباس، حال روان رنگ لباسهایی که میپوشیم، به همان اندازه که بر روان دیگران تاثیر میگذارد، میتواند بر روان خودمان هم تاثیرگذار باشد. یعنی نوعی تطابق روانی بین فرد و لباسی که میپوشد ایجاد میشود و رنگ لباس شادی یا اندوه درونی را در فرد ایجاد یا به او القا میکند. به عبارت سادهتر، میتوانیم با رنگهایی که در طول روز از آنها استفاده میکنیم، با دنیای درونمان ارتباط برقرار کنیم در صورتی که با دیدن رنگ لباس دیگران با روحیه آنها آشنا میشویم. البته تفاوت چندانی در این دو نوع ارتباط روانی با رنگها وجود ندارد و نقطه مشترک هر دوی آنها این است که بر سلامت روانی تاثیرگذار هستند. به همین دلیل به تمام اعضای خانواده توصیه میشود برای حفظ نشاط و شادابی خود و خانوادهشان در خانه لباسهای مرتب و با رنگهای شاد و روشن بپوشند. معلمها و مربیها رنگ روشن بپوشند توصیه ما که آموزش و پرورش هم آن را به معلمها، بهخصوص معلمها و مربیهای دبستان و پیشدبستان، ابلاغ کرده، این است که حتما هنگام حضور در کلاس، لباسهایی با رنگهای شاد و روشن بپوشند. منظور ما از رنگ شاد حتما استفاده از مقنعه، مانتو یا پیراهنهایی با رنگ سرخابی و نارنجی نیست؛ منظور رنگهایی مانند کرم، لیمویی، آبی آسمانی، سفید یا سبز است. از آنجا که روحیه کودکان ازما بزرگترها لطیفتر است، دنیای آنها با شادی، نشاط و بازی همراه است و سلامت روانیشان به آن بستگی دارد و شخصیت آنها هنوز در حال رشد و شکلگیری است، ارتباطهای آنها بیشتر به صورت لمسی است. یعنی بچهها از قدرت ذهن و تجزیه و تحلیلهای منطقی، کمتر استفاده میکنند و به همین دلیل ارتباط آنها با محیط اطرافشان بیشتر به صورت کلامی و دیداری است. به همین دلیل هم از مربیان مهد یا والدین کودکان خواسته میشود در ارتباط کلامی از صداهای ظریف و لفظهای زیبا (مانند عزیزم، قربونت برم، خالهجون یا…) برای ارتباط برقرار کردن با کودک استفاده و در حوزه دیداری هم با پوشیدن لباسهایی با رنگهای شاد با کودک ارتباط بیشتری برقرار کنند. اصلا به دلیل همین لطافت روحیه بچههاست که معمولا در دبستانها و مهدهای کودک از رنگهای روشن و شاد برای رنگآمیزی در و دیوار استفاده میشود. بچهها در چنین فضایی سلامت روانی و آرامش بیشتری دارند و قادر به تحمل محیطی غیر از محیط خانه برای چند ساعت متمادی خواهند بود. بچهها با چنین فضایی میتوانند ارتباط عمیقتری برقرار کنند. پوشیدن لباسهایی با رنگ شاد به مادران و پدرانی که فرزند کوچکی در خانه دارند نیز توصیه میشود. رنگهای شاد و روشن را جایگزین رنگ های تیره کنیم In category مقالات on August 6, 2013 بدون نظر بسیاری از زنان بر این باورند که پوشیدن رنگ های تیره اندام آنها را لاغرتر نشان میدهند و با استفاده از لباس های تیره و رنگ های مطلق و یکدست میتوانند چاقی خود را از نظرها بپوشانند. اما غافل از این هستند که پوشیدن این نوع لباس های با این رنگ ها میتواند تاثیرات منفی بر روی روحیات آنها داشته باشد و از نظر علم روانشناسی نیز پوشیدن این نوع لباس ها به هیچ عنوان توصیه نمیشود زیرا نه تنها در روحیه فرد بلکه در روحیه اطرافیان آنها نیز تاثیر گذار خواهد بود. بهتر است با کسب اطلاعات از ترفندهای طراحی لباس از روش های لاغر تر نشان دادن خود با استفاده از رنگ های روشن تر هم تاثیر مثبت در روحیات خود و اطرافیانتان ایجاد کنید و هم از یکنواختی و یک شکلی خود را نجات دهید. این باور را که باید لباس هایتان سر تا پا یکرنگ باشد را از ذهن خود دور بریزید. تاریخ بروزرسانی 1391/07/15 کد سایت fa3213 کد بایگانی 2973 نمایه رنگ های روشن و لباس زنان طبقه بندی موضوعی حقوق و احکامزنبیشتر بدانیم • اشتراک گذاری • ADD TO YAHOO • ADD TO STUMBLEUPON • ADD TO DELECIOUS • اشتراک در فرندفید • ADD TO LINKEDIN • ADD TO TWITTER • ADD TO FACEBOOK • ADD TO GOOGLE PLUS • ADD TO CLOOB خلاصه پرسش چرا در جامعه ایران پوشیدن لباس های روشن و تند برای خانم ها مشکل آفرین است؟ پرسش چرا در جامعه ایران پوشیدن لباس های رنگ روشن و تند برای خانم ها مشکل آفرین است؟ پاسخ اجمالی اساسا؛ لباس برای پوشش و متانت انسان ها بوده و از میان تمام موجودات زنده، این تنها انسان است که علاوه بر پوشش طبیعی بدن خود، لباسی بر تن خود نموده تا علاوه بر محافظت او از گرما و سرما، نشانگر شخصیت او نیز باشد و این امر اختصاصی به جامعۀ ایران نداشته، بلکه در تمام جوامع بشری وجود دارد، نهایت امر این که در نوع و مقدار پوشش اختلافاتی وجود دارد. بدین جهت هر کاری که با این مقصد عالی منافات داشته باشد، مورد قبول نبوده و این امر، اختصاصی به خانم ها و یا آقایان ندارد اما در مورد رنگ لباس ، اگر چه قرآن و روایات معتبر، به لزوم رنگ خاصی در پوشش اسلامی اشاره نفرموده¬اند، ولی با توجه به فلسفۀ حجاب و این که پوشش باید بگونه¬ای باشد که جلب توجه ننماید و از طرفی استفاده از برخی رنگها در لباس، سبب جلب توجه و در پی آن، از بین رفتن فایدۀ حجاب می¬گردد، بسیاری از دانشمندان دینی، فتوی به استفاده ننمودن از چنین رنگهایی داده¬اند. پاسخ تفصیلی برای تحلیل و بررسی این پرسش، ابتدا باید اصل پوشیدن لباس توسط انسان ها را امری مورد قبول دانسته و سپس به زمینه¬های وجوب حجاب در دین اسلام پرداخته و در نهایت، به این قسمت بپردازیم که آیا رنگ خاصی در پوشش اسلامی تعیین شده یا خیر؟ می¬دانیم که انسان ها با دیگر موجودات زنده تفاوت های بسیاری دارند و بر همین اساس، انسان به عنوان اشرف مخلوقات شناخته شده است. یکی از این اختلافات، پوششی است که انسان برای خود انتخاب می¬نماید، خصوصیتی که سایر موجودات از آن بی-بهره هستند! در همین راستا، امام صادق(ع) در تفسیر آیه¬ای که لباس را به عنوان نعمتی از جانب خداوند برشمرده است [1] ، می¬فرمایند: پوشش ظاهری، نعمتی است که خداوند آنرا تنها به انسان ها هدیه نموده، تا با آن خود را بپوشانند و افراد با ایمان، آن را وسیله¬ای قرار می¬دهند تا با کمک آن، دستورات خداوند را انجام دهند. بهترین پوشش شما، لباسی است که شما را از یاد خداوند باز نداشته، بلکه موجب توجه به پروردگار و شکرگزاری و فرمانبرداری از او شود! پوشش باید به گونه¬ای باشد که موجب خودبزرگ بینی و نشان دادن خود به دیگران و فخرفروشی و چشم و هم چشمی نگردد که تمام اینها موجب آفات دین بوده و موجب سنگدلی انسان ها خواهد شد و .... [2] با نگاهی به جوامع بشری درمی¬یابیم که تمام آنها، پوششی برای خود انتخاب نموده و صرف نظر از نوع پوشش، از حالت برهنگی کامل خارج شده¬اند که می¬توان این امر را دلیلی بر نیاز غریزی انسان ها به پوشش دانست. به همین دلیل فرض را بر آن می¬گذاریم که شک و شبهه¬ای در مورد اصل پوشش وجود نداشته و اگر ابهامی نیز وجود دارد، در ارتباط با نوع و مقدار آن می¬باشد. و بر همین اساس است که رعایت پوشش، به عنوان قاعده¬ای اخلاقی در بیشتر جوامع به رسمیت شناخته شده است. اما کشورهای اسلامی؛ که کشور ما ایران نیز بخشی از آن است؛ باید در تهیۀ مقررات خود، تابع دستورات دین الاهی اسلام باشند. حال باید بررسی نمود که عقیدۀ اسلام در مورد پوشش چیست؟ در بخشی از قرآن کریم می¬بینیم که چون لباس، نعمتی الاهی؛ چه برای مردان و چه برای زنان؛ در نظرگرفته شده، عریان و بی¬لباس شدن آدم و حوا، به عنوان مجازاتی در ردیف اخراجشان از بهشت بیان شده است [3] ! این نکته را نیز باید از یاد نبریم که هر دستوری که از جانب خداوند بیان می¬شود، در راستای رشد و تعالی انسان ها و سلامت جامعۀ آنان بوده و فرمان های مرتبط با پوشش نیز استثنایی از این قاعدۀ کلی نیست. اگر خداوند، پوشیدن لباس حریر و زینت نمودن با طلا را برای مردان حرام نموده، یا اگر در مورد پوشش بانوان دستورات خاصی ارائه فرموده و یا اگر لباسی که مردان و زنان را انگشت نما می¬نماید، برای هر دو گروه حرام نموده است [4] ، یقینا این فرامین، جهت منافع دنیوی و اخروی آنان بوده و نباید در مقابل آن مقاومت نمود! از طرفی، باید توجه نماییم که با حکمت الاهی، جایگاه بانوان در جهان آفرینش بگونه¬ای طراحی گردیده که آنها در بسیاری از موارد، تفاوت های چشمگیری با مردان دارند. به عنوان نمونه، هیچ گاه نمی¬توان احساسات مادرانه را با احساسات پدرانه مقایسه نمود و جهان امروز هم با تمام شعارهایی که در زمینۀ تساوی کامل مردان و زنان ارائه می¬نماید، نتوانسته این تفاوت فطری را انکار نماید و در جای خود ثابت شده که چنین تفاوتی، به معنای تبعیض نبوده، بلکه در راستای تقسیم وظایف بوده و این دو جنسیت، مکمل هم می¬باشند [5] و تمام آنها به مقدار عملکرد خود، شایستۀ پاداش هستند [6] . بیان تمام این مقدمات برای آن بود که حجاب را حکمی تبعیض¬آمیز و به ضرر بانوان ندانیم، بلکه باید آنرا دستوری جهت سلامت زندگی اجتماعی ارزیابی نماییم. دلیل چنین برداشتی از حکم حجاب را می¬توان در شأن نزول آیۀ حجاب [7] جستجو نمود که بخشی از آنرا بیان می¬نماییم: بانوانی برای اقامۀ نماز جماعت به امامت پیامبر(ص)به مسجد النبی می¬آمدند، اما هنگام نماز مغرب و عشا که هوا تاریک بود، برخی جوانان ناباب در مسیر حرکت آنها ایستاده و برایشان ایجاد مزاحمت می¬نمودند [8] ، و اگر در پی شکایت آن بانوان محترم، به جوانان مزاحم اعتراضی می¬شد، می¬گفتند که ما گمان می¬گردیم که این خانم ها حساسیتی نسبت به رفتار ما ندارند که بر این اساس، خداوند آیاتی در مورد حجاب نازل فرموده و به بانوان خطاب فرمود که شما بدین طریق می¬توانید اعلام نمایید که از ایجاد مزاحمت متنفر بوده و بهانه را از دست بهانه¬جویان بگیرید [9] . با دقت در مضمون این آیه و آیات مشابه، نکاتی به دست می¬آید که شاید دیدگاه ما را در مورد موضوع حجاب تغییر دهد: 1 - با توجه به این که در طراحی سیستم خلقت به شیوه¬ای عمل شده که به طور معمول، مردان به جانب زنان رفته و همان گونه که در تمام دنیا معمول است، در بیشتر موارد، این آقایان هستند که به بانوان پیشنهاد ازدواج و زندگی مشترک می¬دهند و طبیعی است که مردانی نیز وجود داشته باشند که در این مسیر، نزاکت لازم را نداشته و برای بانوان ایجاد مزاحمت نمایند و از طرفی؛ چون این امکان وجود ندارد که با تمام این مزاحمان، برخورد قانونی نمود، لذا سزاوار است تدابیری اندیشیده شود که زمینه¬های ایجاد مزاحمت از میان رفته و امنیت اجتماعی بانوان تأمین گردد. آیۀ حجاب نیز در همین راستا بوده و بدیهی است که با توجه به مقتضای آن، بانوان باید با خودداری از هر رفتاری که موجب جرأت مزاحمان می¬گردد، خود را از آزار آنان برهانند و پوششی که با عرف جامعه همخوانی نداشته باشد، گامی بر خلاف این جهت خواهد بود که باید از آن خودداری ورزید. 2 - بر خلاف آن چه گاهی بیان می¬شود، پوشش اسلامی برای ناشناخته ماندن بانوان نیست، بلکه حجاب ؛به تصریح قرآن [10] ؛ دقیقا بر عکس و برای شناخته شدن بانوان است که بدینوسیله، افراد لاابالی تشخیص دهند که آنان عفیف بوده و از مزاحمت برای آنان خودداری نمایند و بانوان عفیف بتوانند؛ در نهایت امنیت؛ به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند. احکام دیگری همانند خودآرایی ننمودن و بدون ضرورت از خانه خارج نشدن و با ناز و عشوه سخن نگفتن و... [11] ، نیز تماما در همین راستا ارزیابی می¬شوند. بر این اساس می¬بینیم که همسران و دختران پیامبر(ص)، افراد ناشناخته¬ای نبوده، بلکه در تاریخ، بسیار می¬بینیم که اصحاب پیامبر(ص) به گفتگوی عادی با آنان پرداخته¬اند تا جایی که جابر بن عبد الله برای تبریک تولد امام حسین(ع)، به حضور فاطمۀ زهرا(س) شرفیاب شده [12] و یا این که سلمان فارسی، زمام مرکبی را به دست می¬گیرند که دختر گرامی پیامبر(ص) در شب زفاف، سوار بر آن مرکب به خانۀ همسرشان؛ علی(ع)؛ روانه بودند [13] و .... بنابر این بانوان می¬توانند؛ همزمان با رعایت پوشش اسلامی و عفت در گفتار و رفتار؛ در جامعۀ خود به عنوان فردی موفق و سرمشقی برای دیگران شناخته شوند. 3 – گاهی نیز این تردید برای برخی بانوان پدید می¬آید که چرا ما باید خود را محدود نموده و دشواری¬هایی را تحمل نماییم، تا مردان به وسوسه¬های شیطانی دچار نگردند؟! ما هر طور که میل داریم، رفتار می¬نماییم! مردان نگاه نکنند! باید گفت که این شبهه نیز ناشی از برداشت نادرست ما از احکام اسلامی و به ویژه حکم حجاب است، زیرا دست کم دو دلیل وجود دارد که چنین نگرشی نسبت به حجاب صحیح نیست: اول: این که همان گونه که خداوند، دستوراتی در مورد حجاب برای بانوان صادر فرموده، در مقابل به آقایان هم فرمان داده تا مراقب چشمان خود بوده و پاکدامنی را رعایت نمایند [14] و مقداری از پوشش برای مردان نیز واجب است و اگر این پوشش کمتر از میزان تعیین شده برای بانوان باشد، در عوض تکالیف دشوارتری همانند تأمین مخارج زندگی و جهاد بر عهدۀ آنان نهاده شده که بانوان از این گونه دشواری¬ها معاف می¬باشند. دوم: اینکه دلیل اصلی حجاب، امنیت بانوان است، نه منحرف نشدن آقایان! زیرا همان گونه که می¬دانیم، بعد از نزول آیۀ حجاب، بانوان غیر مسلمانی در مدینه وجود داشتند که ملزم به رعایت حجاب نبودند و از آن مهم¬تر، این که پوشش کنیزان مسلمان و غیر مسلمان در حد سایر بانوان نبوده و آنان می¬توانستند سر و روی خود را نپوشانند تا حدی که گاهی برای تمایز آنان با بانوان آزاد، مجبور به عدم رعایت حجاب می¬شدند [15] ! از طرفی مسلم است که میان چنین بانوان غیر مسلمان و یا کنیز، زنان زیبارویی نیز وجود داشته¬اند که می¬توانستند نظر مردان را به خود جلب نمایند! و اگر حکم حجاب تنها برای جلوگیری مردان از انحراف وضع شده بود، با چنین واقعیاتی سازگاری نداشت . 4 - رعایت حجاب و پوشش اسلامی، اگر با اختیار و میل اشخاص باشد، موجب پاداش الاهی خواهد بود و حجابی که تنها با اجبار و ترس رعایت گردد، چنین پاداشی را به دنبال نخواهد داشت، اما باید بدانیم که از طرفی، حجاب اسلامی و رعایت متانت از مواردی است که از احکام ضروری و بدیهی اسلام برای بانوان مسلمان بوده، و از جانبی دیگر، تمام مؤمنان نیز موظفند؛ در حد توان خود و بدون برهم زدن نظم عمومی؛ همکیشان خود را به رعایت دستورات اسلام دعوت نمایند. بر این اساس، توصیه¬های مهربانانه¬ای که در این راستا انجام می¬شود؛ همانند سفارش فرزندان به اقامۀ نماز و یا روزه گرفتن بوده و نباید آن را دخالت افراد بیگانه در امور شخصی انسان دانست و در مقابل آن موضع¬گیری نمود. جالب است که اسلام دعوت به رعایت حجاب را تنها برای اشخاصی توصیه می¬نماید که معتقد به دستورات این دین بوده و با قبول تقاضای آمران به معروف، اق |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فروزنده عظیمی
|