سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403

 



موضوع: فلسفه دعا و نیایش چیست؟

فلسفه دعا و نیایش چیست؟ 9 سال 7 ماه ago #100659

فلسفه دعا و نیایش چیست؟

آن‌ها كه حقیقت و روح دعا و اثرات تربیتى و روانى آن را نشناخته‌‏اند ایرادهاى گوناگونى به مسأله دعا دارند:
گاه مى‏‌گویند: دعا عامل تخدیر است، چرا كه مردم را بجاى فعالیت و كوشش و استفاده از وسائل پیشرفت و پیروزى، به سراغ دعا مى‌‏فرستد، و به آنها تعلیم مى‌‏دهد كه بجاى همه این تلاشها دعا كنند!

وگاه مى‏‌گویند: اصولًا آیا دعا كردن فضولى در كار خدا نیست؟! خدا هر چه را مصلحت بداند انجام مى‌‏دهد، او به ما محبت دارد، مصالح ما را بهتر از خود ما مى‏‌داند، پس چرا ما هر ساعت مطابق دلخواه خود از او چیزى بخواهیم؟!

و زمانى مى‏‌گویند: از همه این‌ها گذشته آیا دعا منافات با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده خداوند ندارد؟
آن‌ها كه چنین ایرادهائى را مطرح مى‏‌كنند از آثار روانى، اجتماعى و تربیتى و معنوى دعا و نیایش غافلند؟ زیرا انسان براى تقویت به اراده و برطرف كردن ناراحتی‌ها به تكیه گاهى احتیاج دارد، دعا چراغ امید را در انسان روشن مى‌سازد.

مردمى كه دعا و نیایش را فراموش كنند، با عكس العمل‌هاى نامطلوب روانى و اجتماعى مواجه خواهند شد.
و به تعبیر یكى از روانشناسان معروف:
«فقدان نیایش در میان ملتى برابر با سقوط آن ملت است! اجتماعى كه احتیاج به نیایش را در خود كشته است معمولًا از فساد و زوال مصون نخواهد بود.

البته نباید این مطلب را فراموش كرد كه تنها صبح نیایش كردن و بقیه روز همچون یك وحشى به سر بردن بیهوده است، باید نیایش را پیوسته انجام داد و در همه حال با توجه بود تا اثر عمیق خود را در انسان از دست ندهد».[1]

آنان كه براى دعا اثر تخدیرى قائلند معنى دعا را نفهمیده‌‏اند، زیرا معنى دعا این نیست كه از وسائل و علل طبیعى دست بكشیم و بجاى آن دست به دعا برداریم، بلكه مقصود این است بعد از آن‌كه نهایت كوشش خود را در استفاده از همه وسائل موجود به كار بستیم، آنجا كه دست ما كوتاه شد و به بن بست رسیدیم به سراغ دعا برویم، و با توجه و تكیه بر خداوند، روح امید و حركت را در خود زنده كنیم، و از كمك‌هاى بى‏‌دریغ آن مبدأ بزرگ مدد گیریم.

بنابراین دعا مخصوص به نارسائی‌ها و بن‏بست‌ها است، نه عاملى به جاى عوامل طبیعى.
«نیایش در همین حال كه آرامش را پدید آورده است، در فعالیت‌هاى مغزى انسان یك‌نوع شكفتگى و انبساط باطنى و گاهى روح قهرمانى و دلاورى را تحریك مى‏‌كند، نیایش خصائل خویش را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فرد نشان مى‏‌دهد، صفاى نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادى درونى، چهره پر از یقین، استعداد هدایت، و نیز استقبال از حوادث، این‌ها است كه از وجود یك گنجینه پنهان در عمق روح ما حكایت مى‏‌كند، و تحت این قدرت حتى مردم عقب مانده و كم استعداد نیز مى‏‌توانند نیروى عقلى و اخلاقى خویش را بهتر به كار بندند و از آن بیشتر بهره گیرند، اما متأسفانه در دنیاى ما كسانى كه نیایش را در چهره حقیقیش بشناسند بسیار كمند».[2]

از آن‌چه گفتیم پاسخ این ایراد كه مى‏‌گویند دعا بر خلاف «رضا و تسلیم» است نیز روشن شد، زیرا دعا همانطور كه در بالا شرح داده شد یكنوع كسب قابلیت براى تحصیل سهم زیادتر از فیض بى‏‌پایان پروردگار است.

به عبارت دیگر انسان به وسیله دعا توجه و شایستگى بیشترى براى درك فیض خداوند پیدا مى‏‌كند، بدیهى است كوشش براى تكامل و كسب شایستگى بیشتر عین تسلیم در برابر قوانین آفرینش است، نه چیزى بر خلاف آن.
از همه گذشته «دعا» یكنوع عبادت و خضوع و بندگى است، و انسان به وسیله دعا توجه تازه‌‏اى به ذات خداوند پیدا مى‌‏كند، و همانطور كه همه عبادات اثر تربیتى دارد دعا هم داراى چنین اثرى خواهد بود.

و این‌كه مى‏‌گویند: «دعا فضولى در كار خدا است! و خدا هر چه مصلحت باشد انجام مى‌‏دهد» توجه ندارد كه مواهب الهى بر حسب استعدادها و لیاقت‌ها تقسیم مى‏‌شود، هر قدر استعداد و شایستگى بیشتر باشد سهم بیشترى از آن مواهب نصیب انسان مى‏‌گردد. لذا مى‏‌بینیم امام صادق علیه السلام مى‌‏فرماید:
«در نزد خداوند مقاماتى است كه بدون دعا كسى به آن نمى‏‌رسد»! .[3]

دانشمندى مى‏‌گوید: «وقتى كه ما نیایش مى‌‏كنیم خود را به قوه پایان ناپذیرى كه تمام كائنات را به هم پیوسته است متصل و مربوط مى‏‌سازیم» .[4]
و نیز مى‏‌گوید: «امروز جدیدترین علم یعنى روانپزشكى همان چیزهائى را تعلیم مى‌‏دهد كه پیامبران تعلیم مى‌‏دادند، چرا؟ به علت این‌كه روان پزشكان دریافته‌‏اند كه دعا و نماز و داشتن یك ایمان محكم به دین، نگرانى و تشویش و هیجان و ترس را كه موجب نیم بیشترى از ناراحتی‌هاى ما است برطرف مى‏‌سازد» .[5]
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: شیرین الله بخش